منو
 صفحه های تصادفی
شفیق بلخی
فرمان ابن زیاد به قتل امام سجاد علیه السلام
عطار
پیتزا
عمر بن عبدالعزیز
پرتاب اوت
طبیعت و غریزه و فطرت
مبدلها
آل مسافر
بافت همبند
 کاربر Online
1243 کاربر online
تاریخچه ی: فصل

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:2
برای شناخت فصل، مثالی می زنیم:
یک جنس (مانند حیوان) را در نظر می گیریم. این جنس، انواعی دارد که تحت آن قراردارند، مانند: نوع انسان، نوع اسب، نوع مرغ، و غیره... .
تمام این انواع در حیوانیت با هم شریکند و به همین دلیل هم هست که تحت یک جنس یعنی حیوانیت گرد آمده اند.
اما وجه تفاوت آنها چیست؟ چه چیزی باعث شده تا این ها، انواع مختلف بوده و از هم در جنس(حیوانیت) متفاوت باشند؛ یعنی گونه های ذاتا مختلف باشند؟

پاسخ، به ماهیت درونی هر یک از این انواع برمی گردد. داخل در ماهیت هر یک از این انواع، ویژگی و خاصیتی است که آن را از دیگر انواع مشترک در یک جنس، متمایز می سازد. به این ویژگی، فصل می گوییم.

فصل انسان، ناطق بودن اوست؛ یعنی آنچه موجب امتیاز یافتن انسان از دیگر انواعی که با آن ها در جنس حیوانیت شریک است می شود، این است که انسان، دارای قوه عقل و ادراک مفاهیم است؛ در حالی که حیوانات دیگر، چنین ویژگی را ندارند.

و نیز مانند حساس و متحرک بالاراده که فصل حیوان است و آن را از سایر اجسام نامی (رشد کننده) یعنی از گیاهان (که جنس حیوان است)، جدامی کند.
و مثال دیگر، نامی که فصل همه موجودات زنده ( اعم از گیاه و حیوان) است و آن ها را از موجودات بی جان(اجسام) جدا می کند.

در مورد شکلها نیز مثالی می زنیم:
مثلث و مربع و دایره هر کدام، یک نوع و همه تحت جنسی واحد یعنی شکل قرار دارند؛ به سخن دیگر، همه در شکل بودن با هم مشترکند.
اما وجه تمایز ذاتی مثلث، سه ضلع داشتن، وجه تمایزمربع، چهار ضلع برابرداشتن و وجه تمایز دایره، داشتن خط منحنی الدوری است که تمام نقاط آن از مرکز آن به یک اندازه باشند.
وجه تمایز هر کدام، همان فصل آن شکل است.

به همین جهت فصل را می توان چنین تعریف کرد:

فصل، آن کلیی ذاتی است که موجود را از انواع دیگری که در جنس با آنها شریک است، ممتاز می گرداند.

فصل را به گونه دیگری نیز می توان شناخت.
هر گاه بپرسیم : فلان چیز ذاتا و منحصرا چه چیزی است؛ یعنی ماهیت اصلی و ویژگی منحصر به فرد آن چیست؟ آنچه در جواب می آید، فصل است.
یعنی، بر خلاف نوع و جنس که در جواب آن چیست؟ واقع می شوند، فصل در جواب آن چیز ذاتا و منحصر به خود، چه چیزی است؟ پدیدار می شود.

مثلا شبحی را از دور می بینیم و می پرسیم: آن چیست؟ جواب می دهند: حیوان (جنس).
اما شک داریم که آیا مثلا انسان است یا اسب؛ یعنی به دنبال آن هستیم تا حقیقت کامل او را بیابیم. برای همین می پرسیم: این حیوانی که دارد می آید، ذاتا و حقیقتا چه حیوانی است؟
طبیعتا چیزی باید در جواب بیاید که وجه مخصوص او و جداکننده او از سایر گونه های دیگری که در حیوانیت با آنها شریک است، باشد؛ یعنی ناطق (دارای قوه عاقله).
انسان، حیوانی است که وجه مخصوص ذات و ماهیتش و به عبارت دیگر فصلش، ناطق بودن است.

فصل در لغت به معنی جدا کردن بوده و وجه تسمیه آن در منطق نیز همین است؛ یعنی امر و ویژگیی است که یک حقیقت و گونه را از سایر حقائق و انواع جدا می سازد.
ناطق بودن، انسان را از دیگر انواع حیوان جدامی سازد.

ماهیت هر نوع را جنس آن + فصل آن می سازد.
به عنوان مثال، ماهیت انسان مساوی است با حیوان( جنس) + ناطق(فصل) یا ماهیت گیاه مساوی است با جسم(حیوان) + نامی(به معنای رشد کننده)(فصل).
فصل یکی از اقسام کلیات خمس است.


برای اطلاعات بیشتر، نگاه کنیدبه:

منابع


  • فرهنگ فلسفی
  • کلیات منطق صوری، صفحه 125
  • منطق مظفر



برای شناخت فصل، مثالی می زنیم:
یک جنس (مانند حیوان) را در نظر می گیریم. این جنس، انواعی دارد که تحت آن قراردارند، مانند: نوع انسان، نوع اسب، نوع مرغ، و غیره... .
تمام این انواع در حیوانیت با هم شریکند و به همین دلیل هم هست که تحت یک جنس یعنی حیوانیت گرد آمده اند.
اما وجه تفاوت آنها چیست؟ چه چیزی باعث شده تا این ها، انواع مختلف بوده و از هم در جنس(حیوانیت) متفاوت باشند؛ یعنی گونه های ذاتا مختلف باشند؟

پاسخ، به ماهیت درونی هر یک از این انواع برمی گردد. داخل در ماهیت هر یک از این انواع، ویژگی و خاصیتی است که آن را از دیگر انواع مشترک در یک جنس، متمایز می سازد. به این ویژگی، فصل می گوییم.

فصل انسان، ناطق بودن اوست؛ یعنی آنچه موجب امتیاز یافتن انسان از دیگر انواعی که با آن ها در جنس حیوانیت شریک است می شود، این است که انسان، دارای قوه عقل و ادراک مفاهیم است؛ در حالی که حیوانات دیگر، چنین ویژگی را ندارند.

و نیز مانند حساس و متحرک بالاراده که فصل حیوان است و آن را از سایر اجسام نامی (رشد کننده) یعنی از گیاهان (که جنس حیوان است)، جدامی کند.
و مثال دیگر، نامی که فصل همه موجودات زنده ( اعم از گیاه و حیوان) است و آن ها را از موجودات بی جان(اجسام) جدا می کند.

در مورد شکلها نیز مثالی می زنیم:
مثلث و مربع و دایره هر کدام، یک نوع و همه تحت جنسی واحد یعنی شکل قرار دارند؛ به سخن دیگر، همه در شکل بودن با هم مشترکند.
اما وجه تمایز ذاتی مثلث، سه ضلع داشتن، وجه تمایزمربع، چهار ضلع برابرداشتن و وجه تمایز دایره، داشتن خط منحنی الدوری است که تمام نقاط آن از مرکز آن به یک اندازه باشند.
وجه تمایز هر کدام، همان فصل آن شکل است.

به همین جهت فصل را می توان چنین تعریف کرد:

فصل، آن کلیی ذاتی است که موجود را از انواع دیگری که در جنس با آنها شریک است، ممتاز می گرداند.

فصل را به گونه دیگری نیز می توان شناخت.
هر گاه بپرسیم : فلان چیز ذاتا و منحصرا چه چیزی است؛ یعنی ماهیت اصلی و ویژگی منحصر به فرد آن چیست؟ آنچه در جواب می آید، فصل است.
یعنی، بر خلاف نوع و جنس که در جواب آن چیست؟ واقع می شوند، فصل در جواب آن چیز ذاتا و منحصر به خود، چه چیزی است؟ پدیدار می شود.

مثلا شبحی را از دور می بینیم و می پرسیم: آن چیست؟ جواب می دهند: حیوان (جنس).
اما شک داریم که آیا مثلا انسان است یا اسب؛ یعنی به دنبال آن هستیم تا حقیقت کامل او را بیابیم. برای همین می پرسیم: این حیوانی که دارد می آید، ذاتا و حقیقتا چه حیوانی است؟
طبیعتا چیزی باید در جواب بیاید که وجه مخصوص او و جداکننده او از سایر گونه های دیگری که در حیوانیت با آنها شریک است، باشد؛ یعنی ناطق (دارای قوه عاقله).
انسان، حیوانی است که وجه مخصوص ذات و ماهیتش و به عبارت دیگر فصلش، ناطق بودن است.

فصل در لغت به معنی جدا کردن بوده و وجه تسمیه آن در منطق نیز همین است؛ یعنی امر و ویژگیی است که یک حقیقت و گونه را از سایر حقائق و انواع جدا می سازد.
ناطق بودن، انسان را از دیگر انواع حیوان جدامی سازد.

ماهیت هر نوع را جنس آن + فصل آن می سازد.
به عنوان مثال، ماهیت انسان مساوی است با حیوان( جنس) + ناطق(فصل) یا ماهیت گیاه مساوی است با جسم(حیوان) + نامی(به معنای رشد کننده)(فصل).
فصل یکی از اقسام کلیات خمس است.


برای اطلاعات بیشتر، نگاه کنیدبه:

منابع


  • فرهنگ فلسفی
  • کلیات منطق صوری، صفحه 125
  • منطق مظفر


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 21 بهمن 1383 [06:01 ]   4   نفیسه ناجی      جاری 
 دوشنبه 25 آبان 1383 [09:52 ]   3   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 سه شنبه 19 آبان 1383 [06:48 ]   2   فاطمه عیوضی      v  c  d  s 
 دوشنبه 09 شهریور 1383 [04:14 ]   1   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..