تاریخچه ی:
ترصیع
تفاوت با نگارش: 4
- | __~~red:::یش ناتمام ات::~~__ |
+ | کمه ی "ترصیع" در لغت به معنی "جواهر نشاندن" است، همانطور که مثلاً تاج جواهر نشان را تاج مرصع گویند یا به قلمدان و عصای اتم کاری شده "ترصیع" می گویند. |
- | لغت ه منی واهر در نشان ا، چننکه مثلاً تاج جواهر نان را تاج رصع گویند، همچنان اتم کاری و قلمدان و رصع اال ن ین ه در رسی معمول هم ه اسم مرصع سازی و رصع کاری مف ا. |
+ | م "تی" در اطا ((ع)) ن است که ر رین های نم یا ن، ر ی ینه خ در ن و رو روی مب بان. |
- | اما ترصیع در اصطلاح ((بدیع)) آن است که در قرینه های نظم یا نثر، هر لفظی با قرینه خود در وزن و حروف روی مطابق باشند و این صنعت در حقیقت نوعی از ((سجع)) متوازی است که آن به ((نثر)) اواخر قرینه ها اتصص نداده باشیم.
مثالش از رآن مجید: |
+ | این صنعت در حقیقت نوعی از ((سجع)) متوازی است. />
{img src=img/daneshnameh_up/a/a2/tasriee2.jpg} |
__در قرآن می هم نونه هایی ا "ترصی" دیده می شد:__ |
| ان الابرار لفی نعیم و ان الفجار لفی جحیم. ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم. | | ان الابرار لفی نعیم و ان الفجار لفی جحیم. ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم. |
- | م نر ری: |
+ | __صیع م نم و هم در ر یده می شود:__ |
| «شام رفته و بام خفته، سال از عد بیرون و مال از حد افزون، همه را تلف کرده و اسف برده». | | «شام رفته و بام خفته، سال از عد بیرون و مال از حد افزون، همه را تلف کرده و اسف برده». |
- | و نم ارسی: |
+ | ~~green:ای منور ه و نوم جال ----- وی مقرر به تو رسوم کمال بوستانی است صدر تو، زنعیم ----- آسمانی است قدر تو، زجلال |
- | ~~green:کر شکن است یا ن ی من ت ----- نبر ن است یا سمن بوی من است ~~ |
+ | ر کرامت ترا نود نی ----- ر امت ترا نبوده همال |
- | (ابوالطیب مصعبی) | |
- | ~~green:ای منور به تو نجوم جلال ----- وی مقرر به تو رسوم کمال | |
- | بوستانی است صدر تو، زنعیم ----- آسمانی است قدر تو، زجلال | |
- | در کرامت ترا نبوده نظیر ----- در شهامت ترا نبوده همال | |
| تیره پیش فضایل تو نجوم ----- خیره پیش شمایل تو شمال | | تیره پیش فضایل تو نجوم ----- خیره پیش شمایل تو شمال |
- | شرک را از تو منهدم ار کان ----- ملک را از تو منتظم احوال | |
- | بخشش تو برون شده ز بیان -----کشش تو فزون شده ز مقال ~~ | |
- | (رشید و طواط) | |
| + | شرک را از تو منهدم ار کان ----- ملک را از تو منتظم احوال~~ |