دید کلی
پرکامبرین نخستین ائون (Eon )زمینشناسى است و از نظر تاریخ کرة زمین، پیش از دوره کامبرین قرار دارد. جداى از پرکامبرین، واژههاى حیات اولیه(Protozoic) ، بى حیات (Azoic) ، آغاز حیات (Eozoic) ، قدیمیترین حیات (Archeozoi) ، حیات ناشناخته (Angustozoic) ، حیات پنهان (Crypotozoic )نامهاى دیگرى است که به این ائون دادهاند که از میان آنها آرکئوزوییک براى بخش قدیمى و پروتروزوییک براى بخش جدیدتر قابل قبولتر است.
مرز زیرین پرکامبرین باید همزمان با پیدایش زمین (4600 میلیون سال) باشد. ولى، با توجه به این که از 700 میلیون سال اولیة تاریخ زمین اطلاعى در دست نیست، به طور معمول آغاز آرکئوزوییک را میتوان 3800 میلیون سال پیش دانست که معادل هفت هشتم طول تاریخ زمین است. در مورد مرز بالاى پرکامبرین نیز اتفاق نظر وجود ندارد. دیرینهشناسان پیدایش نخستین جنس از
تریلوبیت اولنلوس (Olenellus) را پایان پرکامبرین و آغاز کامبرین دانستهاند. در نمودارهاى تهیه شده توسط مجامع بینالمللى، مرز بالاى پرکامبرین با سن 570 میلیون سال مشخص میشود، ولى در آخرین نمودار تهیه شده توسط IUGS و یونسکو عدد 540 میلیون سال را پذیرفتهاند.
پرکامبرین ایران
یکى از رویدادهاى زمینساختى عمده و سرنوشتساز ایران، حرکتهاى کوهزایى است که با
رخداد کاتانگایى (Katangan )در قاره
گندوانا و یا رخداد بایکالى (Baikalian) در قاره
اوراسیا قابل قیاس است.
سنسنجى سنگهاى پرکامبرین ایران به روش پرتوسنجى، به ویژه شواهد سنگى و حتى زیستى گویاى آن است که کوهزایى یاد شده (کاتانگایى) در زمان پروتروزوییک پسین و به احتمالى در فاصلة زمانى دو آشکوب ریفئن (Riphean) و وندین (Vendian) روى داده است. پیامدهاى کوهزایى وابسته به این رویداد سبب شده تا بتوان همه سنگهاى پرکامبرین ایران را به دو گروه بزرگ تقسیم کرد. گروه نخست مجموعههاى دگرگون و دگرشکل اند که به طور عموم از آنها به عنوان پیسنگ پرکامبرین (Precambrian Basement) ایران یاد میشود و در زیر
ناپیوستگى کاتانگایى قرار دارند. گروه دوم بیشتر ردیفهاى کنار قارهاى هستند که پس از رخداد کاتانگایى انباشته شده و سنگهاى پرکامبرین پسین (Late Precambrian) نام دارند.
سنگهاى قدیمیتر از پرکامبرین پسین ایران، به لحاظ نبود و یا کمبود آثار حیاتى قابل استناد و به ویژه تأثیر فرآیندهاى دگرگونى و دگر شکلى، با ابهام توصیف شدهاند. به گونهاى که مقایسه و همارزى آنها در نقاط مختلف دشوار است. با این حال، در نقاطى که تأثیر فرآیندهاى کوهزایى کمتر بوده، نتایج پرتوسنجى سنگها، نشانگر سن 600 تا 1000 میلیون سال است. با استناد به نتایج پرتوسنجى میتوان نتیجه گرفت که بخش درخور توجهى از پیسنگ پرکامبرین ایران، سن نوپروتروزوییک دارد. به گفتة دیگر، وجود هستههاى قدیمى
آرکئن در ایران، پرسشآمیز است.
در بیشتر ایران، سنگهاى پرکامبرین متشکل از سنگهاى رسوبى – آذرین دگرگون شده و یا نادگرگونى با خاستگاه قارهاى است. پژوهشهاى زمینشناسى انجام شده در ناحیة انارک نشان میدهد که در این ناحیه و شاید در بعضى نقاط دیگر، مجموعههاى
افیولیتى با خاستگاه اقیانوسى وجود دارد که ممکن است به سن پرکامبرین باشند. افزون بر دو نوع پوستة قارهاى و اقیانوسى، میتوان
تودههاى نفوذى آذرین و هم ردیفهاى خروجى آنها را که همزمان با سخت شدن پیسنگ و یا پس از آن شکل گرفتهاند، نوع سوم سنگهاى پرکامبرین ایران دانست. بدینسان میتوان سنگهاى پرکامبرین ایران را به سه دستة بزرگ زیر، با سه خاستگاه متفاوت تقسیم کرد.
1-
پوستههاى اقیانوسى
2- پوستههاى قارهاى که ممکن است دگرگون (قدیمى) و یا نادگرگون (جدیدتر) باشد.
3- سنگهاى ماگمایى درونى و بیرونی
پوستههاى اقیانوسى پرکامبرین
در ناحیة انارک – جندق، حدود 7000 متر، از سنگهاى
پریدوتیتى (مثل
هارزبورژیت و کمى لرزولیت)،
گابرو،
دیاباز،
بازالت،
شیل،
سنگ آهکهاى پلاژیک و
چرتهاى نوارى وجود دارد که به دلیل قرارگیرى در زیر سنگهاى پرکامبرین پیشین (مرمرهاى لاک) به سن نوپروتروزوییک (آشکوب وندین) دانسته شدهاند. این ردیف سنگى را (از پایین به بالا) مشتمل بر چهار واحد زیر میدانند.
1- سنگهاى پریدوتیتى همراه با تودههاى پراکندة گابرو، دیاباز و پلاژیوگرانیت،
2- رسوبهاى پلاژیک (شیل، چرت، سنگآهک نازک لایة سیاهرنگ) با همراهانى از پریدوتیت و بازالت،
3- بازالت، توف، برشهاى بازالتى با میانلایههایى از رسوبهاى پلاژیک،
4- رسوبهاى پلاژیک، مانند شیل، چرت و کربناتهاى تیرهرنگ،
این مجموعه یک بار در رخساره
گلوکوفان –
ولاستونیت و در رویدادهای بعدى در رخسارههاى
آمفیبولیت تا
شیست سبز دگرگون شده است.
و همچنین مجموعههاى افیولیتى انارک را بقایاى
تتیس کهن، به سن
کربونیفر و ادامه افیولیتهاى هرات میدانند که در اثر چرخش
خردقاره ایران مرکزى به ناحیة انارک نقل مکان کردهاند، ولى، بعضی دانشمندان این مجموعه افیولیتى را قدیمیتر از دگرگونیهاى انارک و به سن قبل از نوپروتروزوییک میداند. که در ارتباط با نواحى پشت کمان اقیانوسى است. دانشمندان این افیولیتها را مربوط به یک اشتقاق درون قارهاى میداند که از انارک تا بیابانک – بافق دو صفحه قارهاى را از یکدیگر جدا میکرده است.
اگرچه تاکنون، پیسنگ افیولیتى پرکامبرین ایران تنها از انارک – جندق گزارش شده است ولى وجود چنین پوستههایى در نقاطى از
زون سنندج – سیرجانهمچنان محتمل است
پوستههاى قارهاى پرکامبرین
بیشتر سنگهاى پرکامبرین ایران، خاستگاه قارهاى دارند که از
هوازدگى و فرسایش سنگهاى ماگمایى و
دگرگونى قدیمى و در رژیمى کم و بیش آوارى تشکیل شدهاند. به دلیل داشتن خاستگاه و شرایط رسوبى یکسان، سنگهاى قارهاى پرکامبرین باید سنگ رخسارهاى به تقریب مشابه داشته باشند، ولى دگرگونى و دگرسانی شدید بعدى، سبب شده تا سنگهاى قارهاى پرکامبرین ایران را بتوان به دو دستة بزرگ سنگهاى دگرگونى و سنگهاى نادگرگونى تقسیم کرد.
موضوعات مرتبط با عنوان: