می توان گفت که دو دیدگاه در مورد زبان آموزی کودکان وجود دارد : دیدگاه محرک - پاسخی و دیدگاه شناختی .
دیدگاه محرک - پاسخی به سر کردگی اسکینر ، استاد دانشگاه هاروارد ، که مانند مورد بیشتر رفتارها ، زبان را تابع قواعد یادگیری ، یعنی اصل شکل دادن ( shaping ) ، تمرین ، تقویت ، تقلید و الگو گیری می دانند . بدین صورت که کودک اصواتی را تولید می کند که شبیه به هجاها یا واژه های معنی دار است . و علاوه بر آنها ، کودک گفته های والدین خود را مورد تقلید قرار داده و از آنها الگو می گیرد . این الگو گیری نیز از سوی والدین تقویت می شود و کودک کلمات تقلید شده را به تدریج بر اثر تکرار و تمرین می آموزد .
دیدگاه شناختی زبان به سر کردگی نوآم چامسکی ، استاد انستیتوی تکنولوژی ماساچوستز ( MIT ) ، معتقد است که اولا" زبان و قابلیت زبان آموزی در انسان از پیش برنامه ریزی شده است و کودک انسان به علت زمینه آماده ای که دارد ، همین که در تعامل با اطرافیان ، به ویژه والدین خود قرار می گیرد ، این استعداد شکوفا شده و بر مبنای یک دستور زبان زاینده ( generative grammar ) گامهای بلندی در زبان آموزی بر می دارد . ثانیا" در فرایند زبان آموزی شناخت ، تعقل و تفکر کودک نقش مهمی بازی می کنند .
آیا نحوه زبان آموزی در کودکان جنبه جهانی و همگانی دارد ؟
امتیاز: 0.80
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!