اين فيش راجع به زاويه كوچكي از زهد امام عليه السلام است ونه معارف نظري مذهب.
ثانياً خداوند كه امام را به عنوان انسان كامل و الگو به مردم معرفي نموده تا از او پيروي كنند،همه ابعاد واحوال زندگي او مهم است:
شيوه گفتارش، ادبش، رفتار با همسر و فرزندانش، رفتار با همكيشان وهمنوعانش، نشست و برخاستش، اثاث خانه اش، وزيراندازش و زهدش و.....
و زندگي مگر غير از همينهاست و معارف بلند دين اگر در همين زندگي ظهور و بروز نداشته باشد به چكار مي آيد.
از اين گذشته خداوند در قرآن راجع به موضوعاتي سخن گفته، كه براساس انتقاد خانم سيارپور بنظر ميرسد اصلاً اهميتي ندارند و ميتوان گفت كه:« در مباحث مربوط به مذهب ما مسائل مهم تري نداريم؟ » !
به اين آيات كه براي اختصار به ترجمه آن اكتفا ميشود توجه فرمائيد:
1-«هنگام سخن گفتن صدايت را بلند مكن.....»سوره لقمان-19
2-«اگر خواستيدوارد خانه اي شويداجازه بگيريد و اگر به شما اجازه داده نشد برگرديد» نور-28
3 -«كودكان نابالغ در سه موقع براي ورود به اطاق پدر و مادربايد اجازه بگيرند، صبح زود، بعداز ظهر، و شب هنگام خواب» نور-58
بنابراين معيار مهم و مهمتربودن مسائل چيست ؟ و تشخيص آن با كيست؟
امتیاز: 2.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!