یکی از جنبه های مهم زندگی، آگاهی از مقصد و چگونگی رسیدن به آن است. در مفهوم فیزیکی، شناخت چگونگی رسیدن به جایی که می خواهید بروید، بسیار ساده است. همۀ شما به نقشه و بعضی از ابزارهای نقل و انتقال نیازمند هستید؛ اما در مفهوم ذهنی، شناخت جایی که می روید و چگونگی رفتن به آنجا عموما نیازمند تلاش های بسیار محاسبه شده تری است. به بیان دیگر، هدف های شما در زندگی کدامند و چگونه می خواهید به آنها برسید؟
در این متن، چگونگی رسیدن به هدف های دراز مدت را به وسیلۀ هدف های کوتاه مدت خواهید آموخت. همچنین تکنیک کارآمد حل مسئله و راه حل مقابله با مسائل کوچک و بزرگ را یاد خواهید گرفت. در نهایت، روش شناخت و کنترل بهتر فشار روانی، به ویژه فشار روانی مربوط به تحصیل را خواهید آموخت. تکنیک هایی که در این متن می آموزید، به شما کمک می کنند تا زندگی خود را بهتر اداره کنید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
هدف، منظور یا مقصودی است که تلاشی به آن معطوف می شود. اهداف دراز مدت، پیشرفت های بزرگی مانند فارغ التحصیل شدن از مدرسه یا دانشگاه، پذیرفته شدن در دوره ای تخصصی، شاغل شدن در محل مناسبی و ... هستند که اغلب زمان چشمگیری را به خود اختصاص می دهند. اهداف کوتاه مدت مانند مطالعه - خواندن یک تکلیف درسی، تهیۀ یک خلاصه از یک درس، پس انداز مبلغی پول در طی یک هفته، و... گام های کوچکتری هستند که برای رسیدن به اهداف دراز مدت لازم می باشند، برای آن که هدفی برایتان معنادار شود، سه جزء انعطاف پذیری، مالکیت، و واقع بینی لازم است.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ملاک نخست برای هدف معنادار ، آن است که آن هدف باید چیزی باشد که شما حقیقتا می خواهید. حتی اگر یکی از بستگان یا دوستان شما بگوید: این چیزی است که من فکر می کنم برای شما مفید است. و در واقع یا آن چه خودتان قصد انجام دادنش را دارید مغایر باشد، آن مورد، هدف شما نخواهد بود؛ بلکه بیشترین چیزی است که برای خشنودی فرد دیگری انجام داده اید. به عبارت دیگر، هدف باید چیزی باشد که خودتان انتخاب کرده و شخصا برایتان ارزشمند است.
یکی از روش هایی که به کمک آن می توانید مشخص کنید که آیا هدف واقعا مال خودتان است، یا نه؛ این است که سوال های زیر را از خود بپرسید: آیا من واقعا و شخصا به این هدف علاقمند هستم؟، آیا من راحتی و علایق دیگرم را برای پیش برد این هدف فدا خواهم کرد؟، اگر پاسختان به این پرسش ها مثبت است، هدف از آن خودتان بوده و احتمالا انگیزۀ کافی برای تحقق آن خواهید داشت.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
زمانی که هدفی را انتخاب می کنید، لازم است آنچه را که می خواهید و آنچه را که می توانید بدان برسید، معقول باشد. برای این کار ممکن است ابتدا نیازمند فهرستی از استعدادهای شخصی، علایق و زمینۀ قبلی باشید. برای نمونه اگر شما تاکنون به اندازۀ کافی مثلا شیمی نخوانده اید و تمایل دارید که در المپیاد شیمی شرکت کنید و رتبۀ خوبی کسب کنید احتمالا این هدف واقع بینانه نخواهد بود. از سوی دیگر، چنانچه از قبل شیمی را مطالعه کرده اید و حالا تمایل دارید که در المپیاد شرکت کنید، می توان پذیرفت که این هدف واقع بینانه است.
مدت زمان رسیدن به هدف نیز باید توام با واقع بینی باشد. آیا شما به دنبال یک دورۀ چند ماههه هستید یا طالب برنامه ای با مدت زمان دیگری هستید؟ باید زمان خود را مطابق با زمان لازم برای برآورده ساختن نیازها، برنامه ریزی کنید. همچنانکه به ارزیابی اهداف خود می پردازید باید پرسش هایی را برای خ.ود مطرح کنید: آیا من توانایی ذهنی برای نایل شدن به این هدف را دارم؟ توانایی فیزیکی را چطور؟ آیا استعداد این کار را دارم؟ آیا منابعی مانند فرصت، وقت، و اتطاعت مالی و ... برای رسیدن به آن را در اختیار دارم؟ آیا عوامل دیگری در میان هستند که مرا از رسیدن به این هدف باز می دارند؟ اگر چنین است چگونه می توان بر این موانع فائق آمد؟ واقع بینی ضرورتا به این معنا نیست که از هدف دست بکشید. اگر شما توانایی و آرزویی داشته باشید، برای رسیدن به هدف خود باید انرژی تان را بر خلاقیت و تمرین متمرکز کنید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
سومین لازمۀ یک هدف معنادار، منعطف بودن شماست. شما باید همواره مایل به ارزیابی هدف خود بوده و در صورت لزوم در آن تجدید نظر کنید. از آنجا که موقعیت ها تغییر می کنند و روی دادن موانع غیر قابل پیش بینی هستند، باید برای مواجه شدن با این احتمالات واقعا آماده بوده و هر چیزی را که تعدیل آن برای رسیدن به هدف لازم است، تعدیل کرد.
هر چند در نظر گرفتن زمان برای رسیدن به هدف حائز اهمیت است، با این حال اگر مشکلات مهمی روی دهد و شما را عقب بیندازد، نباید از هدف خود صرف نظر کنید؛ بلکه ممکن است لازم شود که برنامۀ ساعات خود را اصلاح کنید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
هدف های دراز مدت به واسطۀ بسیاری از ویژگی هایشان اغلب دور از دسترس به نظر می رسند. از این رو مفهوم رسیدن به هدف دراز مدت ممکن است شگفت آور و خیالی تلقی شود. البته با تعیین هدف های کوتاه مدت، به تدریج می توانید مسیر خود را برای رسیدن به هدف های دراز مدت حتی اگر چند سال نیز طول بکشد، هموار سازید. انجام یک تکلیف درسی، اتمام یک دوره و گذراندن واحدهای درسی یک ترم، می توانند اهدافی کوتاه مدت محسوب شوند؛ چرا که در آینده ای نزدیک قابل دست یابی هستند.
در تعریف، هدف های کوتاه مدت نسبت به هدف های بلند مدت، کوچکتر ، فوری تر و به سهولت بیشتری قابل دستیابی هستند. بنابر این، برای حفظ انگیزه و دلگرمی خود در طول راه به تمرکز بر روی هدف های کوتاه مدتی که در طی یک ماه، هفته، روز، یا حتی یک زنگ با آنها برخورد می کنید نیازمند خواهید بود. دستیابی به هر هدف کوتاه مدت، موجب اطمینان شده و همانند بالا رفتن از نردبان شما را به هدف دراز مدتتان نزدیکتر می کند. برای آن که هدف های کوتاه مدت، موثر واقع شوند، لازم است اطمینان حاصل کنید که آنها بسیار اختصاصی و عمل شدنی هستند. به عنوان مثال به جای جملۀ من بیشتر مطالعه خواهم کرد، به جملاتی همچنون من روزانه 10 مسئلۀ ریاضی را انجام خواهم داد، هر چند به عنوان تکلیف ارائه شده باشند و روز های دوشنبه و پنج شنبه، ساعت بعد از کلاس انگلیسی برای کار با معلم به آزمایشگاه ریاضی خواهم رفت، نیاز دارید تا فعالیت های خانگی را مشخص کنید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
اگر شما همانند اکثر مردم رفتار کنید، هنگام تعیین هدف های کوتاه مدت و دراز مدت احتمالا هر آنچه را که با برنامه مطابقت داشته باشد، قبول می کنید. البته همان طور که در بخش انعطاف پذیری خواندید، برنامه های خوب طراحی شده هم ممکن است گاهی هنگام دخالت مشکلات منحرف شوند. توانایی غلبه بر مشکلات، یک بخش تفکیک ناپذیر مرتب کردن و پیش بردن هدف هاست.
هر کسی مشکلاتی دارد، بعضی ساده اند مثلا این که چه لباسی بپوشم و یا ناهار را کجا صرف کنیم و بعضی بسیار پیچیده اند، مثلا چگونگی تهیۀ هزینۀ تحصیلات دانشگاهی، انتخاب نماینده، همسر،رشته یا شغل و .... تقریبا همۀ افراد به طور غریزی بعضی از روش های حل مسئله را به کار می گیرند؛ البته ممکن است که تعدادی از این روش ها موثرتر از بقیه باشند.
یکی از روش های غیر موثر حل مسئله را می توان تحت عنوان واکنشی، توضیح داد مانند فرد، عقب نشسته و یک نگر چشم به راه ماندن اتخاذ می کند؛ انتظار این است که مشکل بر طرف شده و کسی برای نجات او خواهد آمد. اگر چه، گاهی این غیر فعال ماندن مفید واقع می شود، با این وجود، انتظار این که چه پیش می آید، به وضوح خطر پس رفت را به دنبال دارد. عدم واکنش به نوبۀ خود حتی ممکن است مسئله را بغرنج تر کند.
روش دوم، روش بسیار سودمند برای حل مسائل، به نام رویکرد پیش فعال است. مسئله گشایان پیش فعال زمانی تشخیص داده می شوند که موقعیتی خارج از دسترس است؛ ولی فرد به جای دست روی دست گذاشتن، به موقع وارد عمل می شود و به طور مستقیم و منطقی با مسئله رو به رو می گردد و تلاش می کند تا پیامدهای منفی، رنج آور یا ناگوار آن را تقلیل بدهد.
زمانی که روشی نظام دار برای حل مسئل خود در پیش می گیرد، می توانید به طور فعالانه ای با آن درگیر شوید. یک روند پنج مرحله ای برای حل مسائل به این شرح است:1) ریشه یابی مسئلۀ موجود؛2) آزاد گذاشتن ذهن در تمام جوانب؛3) هماهنگ ساختن برنامۀ عمل؛4) حرکت در طول برنامه؛ و 5) لحاظ کردن ارزیابی برنامه
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
هر چند که مشکل شما ممکن است بدیهی به نظر برسد؛ اما احتمالا شما هم مانند اکثر مردم خود را فریب می دهید. مثلا اگر نمره های درسی شما خوب نباشد، می گویید: نمراتم به این خاطر بد است که معلم مرا دوست ندارد. به احتمال زیاد، دوست نداشتن شما توسط معلم، علت ضعیف بودن نمره های شما نبوده و این امر بهانه ای بیش نیست. دلایل اکثر مردم هم می تواند همانند دلیل شما باشد.
با ریشه یابی مسئلۀ موجود به کمک یک سری از سوال ها، بهتر می توانید موقعیت را ارزیابی کنید. آیا آن گونه که لازم است، مطالعه می کنید؟ آیا شما از معلم خود متنفرید و از این نگرش منفی به عنوان بهانه استفاده می کنید؟ آیا بدون آمادگی به کلاس می روید؟ برای شناختن هویت مسئلۀ موجود، لازم است با خود صادق باشید.
چنانچه در مورد نحوۀ طرح سوال از خود با دشواری رو به رو هستید، می توانید بر پنج پرسش اساسی زیر متمرکز شوید:
چه کسی: چه کسی مسئول است؟
چه زمانی: چه زمانی بیشتر احساس مشکل می کنم؟
کجا: وقتی مشکل روی می دهد، در کجا هستم؟
چرا: چرا در این کوشش، احساس شکست می کنم؟
سرانجام علت یا علت های عمدۀ مسئله را پیدا کنید:
چه چیزی: علت مشکل من چیست؟
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
پس از ریشه یابی مسئله موجود، گام دوم آزاد گذاشتن ذهن در تمام جوانب، به کمک سیال سازی ذهن بر روی تمام امکانات موجود جهت حل مسئله است. سیال سازی ذهن مستلزم یادداشت فهرست راه حل های ممکن بدون قضاوت در مورد آنهاست. به بیان دیگر، وقتی ذهنتان سیال می شود که خود را با تصمیم گیری در مورد احمقانه بودن، بی معنایی، غیر کارامدی، مناسبت و حتی عالی بودن ایده مشغول نکنید؛ بلکه به طور ساده هر چیزی را که به نظرتان می رسد، یادداشت کرده و این کار را تا زمانی که فکر می کنید همۀ امکانات را نام برده اید، ادامه دهید.
در روند سیال سازی ذهن، ممکن است به این نتیجه برسید که کمک دوستتان در مورد ایده ها می تواند بسیار مفید باشد؛ چرا که این امر یک روش خوب برای طرح بسیاری از جوانب احتمالی مسئله است. برای دیدن تمام جوانب شاید لازم باشد که خیلی به مسئله نزدیک شوید؛ چرا که شاید ایده هایی به ذهن دیگران برسد که هیچگاه به فکر شما خطور نکرده باشد. هر چه راه حل های بیشتری را شناسایی کنید، شانس بهتری برای یافتن یک روش کارامد خواهید داشت.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
همین که جوانب امر را در ذهن خود سیال سختید، برای سنجش هر کدام از موارد آمادگی خواهید داشت. سومین مرحلۀ فراین حل مسئله( هماهنگ ساختن برنامۀ عمل ) با پاک سازی مواردی که برای کار، احمقانه یا بعید به نظر می رسند، شروع می شود. کمواردی که باقی می مانند بهترین راه حل های احتمالی اند. حال فرض می کنیم که بیش از یک راه حل باقی بماند؛ در این حالت با توجه به اولویت آنها در فهرست، یکی از موارد و یا تلفیقی از فعالیت هایی را که مانند یک برنامۀ مناسب حل مسئله، عمل خواهند کرد، انتخاب کنید.
سرانجام برای ایجاد یک تعهد استوار در خود، برنامه ای عملی تهیه کنید که دارای زمانی واقع بینانه برای شروع و پایان هر مرحله باشد. جمله ها را با من ... انجام خواهم داد آغاز کنید که مراحل برنامه و زمان اختصاص یافته برای حصول اهداف هر مرحله را آشکار سازد. در واقع منظور ما این است که برنامۀ خود را طوری بنویسید که به ایجاد انگیزه و تعهد استوار در شما کمک کند. این برنامۀ ساده را نگه داشته و پیشرفت روزانۀ خود را با آن بسنجید و انگیزۀ خود را در سطح بالایی حفظ کنید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
اکنون که شما آمادۀ کار یا به عبارتی، حرکت در طول برنامه هستید، مهم نیست که گام نخست چه قدر کوچک باشد. همان طور که می دانید از قدیم گفته اند کار امروز را به فردانسپار. گام اول می تواند صرفا یک تلفن زدن یا اخذ اطلاعات باشد. در حقیقت آغاز فرایند، بخش مهمی است.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
در آخر کار، یعنی زمانی که مطابق برنامه ریزی خود عمل کردید، لازم است تا میزان موفقیت کارتان را ارزیابی نمایید. هر چند در طول برنامه می توانید برای تعدیل موانع یا ایجاد تغییراتی اقدام کنید؛ با این وجود ارزیابی کل فرایند، پس از اتمام کار ضروری است. اگر برنامه ریزی شما منجر به حل مشکلتان شود، تبیریک می گوییم و در این صورت فرایند تمام می شود. چنانچه برنامه تان پیامد رضایت بخشی نداشته باشد، باید به تحلیل دلایل آن بپردازید؛ یعنی کمی به عقب بازگشته و به منظور تدارک برنامه ای جدید، مراحل 2 و 3 حل مسئله را تکرار کنید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با وجود اهداف ، روش و رویکرد پیش فعال حل مسئله، چنانچه دانش آموز باشید، گاهی بر اثر شدت فشار روانی، احساس ناراحتی خواهید کرد. بسیاری از مردم فکر می کنند که فشار روانی عامل منفی در زندگی آنهاست. آیا شما نیز چنین فکر می کنید، یا فشار روانی را بخشی طبیعی و ضروری از زندگی هر فرد می دانید و یا بر این باورید که هر چند فرد همواره احساس فشار روانی می کند، اما تقلیل یا از بین بردن آن همیشه ضروری است.
فشار روانی، واکنشی هیجانی، روان شناختی، و یا فیزیکی به یک موقعیت از هم گسیخته است. فشار روانی در صورتی می تواند خوب و مفید باشد که به عنوان نیرویی محرک، فرد را برای به دست آوردن چیزهای لازم یاری کند و نیز وی را برای یک زندگی موافق توقعات خود و دیگران، یاری دهد. به عنوان یک فشار روانی مثبت می توان از آدرنالین نام برد که با بالا بردن توان ورزشکاران، امکان پیروزی آنان را مهیا می سازد. هم چنین می توان آن را به جذابیت شخصی خوانندگان، سخن گویان، و یا بازیگران بزرگ هنگام مواجهه با حضار تشبیه کرد. چیزی که تماشاگران آن را کاریزما نامیده اند. فشار روانی مثبت برای شما دانش آموزان می تواند با کمک به انجام تکالیف و هدف های مطالعه شخصی، موجب یادگیری شود. هم چنین هنگام امتحان می تواند شما را به رقابتی بسیار خوب با خودتان قادر سازد.
از سوی دیگر، فشار روانی منفی می تواند شما را در یک حالت ناخوشایند فیزیکی یا روانی قرار دهد. فشار روانی بلند مدت یا دلایلی که بواسطه آنها از عملکرد خوب بازمانده و احساس درماندگی می کنید، می تواند عوارض خود را بر جای بگذارد. معمولا این نوع فشار روانی ناتوان کننده، خود را از طریق فیزیکی نشان می دهد.
بعضی از نشانه های فیزیکی که ممکن است بیانگر فشار روانی باشد، عبارتند از:
احساس فشار در تنواحی گردن، شانه ها، یا پشت
کاهش شدید خواب و بی خوابی
تحریک پذیری، عصابانیت و اکنش های عصبی کوتاه مدت
سردرد
زیاد مریض شدن، مثلا به سرماخوردگی گرفتار شدن
به هم ریختن معده و روده
حالت دلشوره در معده
ضعف تمرکز
افسردگی
کم خوری یا پر خوری
تیک های عصبی
افزایش ضربان قلب
بالا رفتن فشار خون
پناه بردن به دارو و...
اکنون که تعدادی از نشانه ها و دلایل فشار روانی منفی را شناختید، می توانید به دنبال راه های کاهش یا حذف آنها باشید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
به نظر می رسد که ریشۀ اکثر مسائل مربوط به فشار روانی، احساس فقدان کنترل بر زندگی باشد. چنانچه این مورد درسا باشد، که معمولا نیز چنین است، راه علاج فشارروانی باید به کنترل مربوط باشد. در این جا تعدادی از راهنمایی های کلی برای کنترل بهتر فشار روانی منفی در مدرسه رائه می شود:
مطالعه و استراحت خود را سازمان بدهید
از فنون مدیریت زمان بهره بگیرید
ساعات معینی از هر روز را به مطالعه اختصاص دهید
مرور درس ها را به عنوان یک فعالیت هر روزتان در نظر بگیرید
بدانید که امروز و فردا کردن در مطالعه سودی برای شما ندارد. بنابر این بر این میل خود غلبه کنید
در موقع لازم از دیگران برای کمک به خود در زمینۀ درسی کمک بگیرید
چنانچه علاقمند به کمک و یا اطلاعات بیشتری در زمینۀ درسی هستید از معلم و یا افراد وارد کمک بگیرید
به خاطر داشته باشید که اضطراب امتحان اکتسابی است و می توان آن را یاد نگرفت
سعی کنید از با خود صحبت کردن مثبت استفاده کنید
برنامۀ غذایی مناسب داشته باشید
بخشی از روز را به ورزش کردن اختصاص بدهید
کسی را برای صحبت کردن پیدا کنید؛ زیرا یک شنوندۀ خوب می تواند به نجات از فشار روانی کمک کند
از تکنیک های آرام بخشی استفاده کنید
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
تاکنون پژوهشگران نشانه های مختلفی را در ارتباط با شناسایی فشار روانی مشخص کرده اند که می توان به صورت زیر آنها را طبقه بندی کرد:
فیزیکی: تغییر در عادات غذا خوردن( کم یا زیاد غذا خوردن)، خواب زیاد یا کم، اختلالات معده، عادات عصبی، بی قراری، انقباض عضله، گرفتگی عضلانی، تنگی نفس، گریه کردن، خشونت، تهوع، دل پیچه.
روانی: اعتماد به نفس پایین، احساس گناه، ترس و وسواس، از دست دادن علایق، کابوس مرگ، عدم تمرکز حافظه، احساس شکست در انجام تکالیف، زود رنج بودن و تحریک پذیری عصبی، احساس تنهایی، گوشه گیری، بیش فعالی، ترید، ترس از آینده.
ممکن است همۀ اینها را تجربه نکرده باشید؛ ولی ترکیبی از چند تا از آنها می تواند زندگی را برایتان دشوارتر کند.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
شما می توانید قبل از هر امتحان، ترس از امتحان را از خودتان دور کنید. بالای ابرویتان روی پیشانی در دو نقطه، رگه ای عصبی وجود دارد. هنگام ترس و نگرانی خون به سمت پشت سرتان می رود؛ در این هنگام کافی است با انگشتانتان این نقاط را به آرامی فشار دهید. در این صورت خون به سمت جلوی سر شما حرکت می کند. جایی که تفکر اتفاق می افتد و شما دوباره قادر خواهید بود که تمرکز کنید. همچنین می توانید با مالش پشت گوش تان فشار روانی را از خودتان دور کنید.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!