گفتگوی امام حسین علیه السلام با بشر بن غالب در کربلا


راوی می گوید: حج به جا آورده بودم و به سوی شهرم برمی‌گشتم که در بیابان، چشمم به خیمه‌هایی افتاد. به طرف آنها رفتم و چون نزدیک شدم، پرسیدم:« این خیمه‌ها از کیست؟»
گفتند:« از حسین
گفتم:« فرزند علی و زهرا علیهما السلام؟!»
گفتند:« آری.»
گفتم خیمه امام را نشانم بدهند.
نشانم دادند. به سوی خیمه رفتم. امام حسین علیه السلام را مشاهده کردم که بر در خیمه بر عصای خود تکیه زده بود و نوشته‌ای را می‌خواند. سلام کردم. امام پاسخ فرمود.
گفتم:« یا بن رسول الله! پدر و مادرم به فدایت! چه چیزی موجب شد که در این سرزمین خشک منزل کرده‌ای؟»
فرمود:« از بیم این جماعت ( بنی امیه ) در این جا منزل کرده‌ام. اینها نامه‌های مردم کوفه است ولی همین صاحبان نامه‌ها مرا خواهند کشت و پس از آن هر کار حرام و ناپسندی را بدون بیم از عذاب الهی مرتکب خواهند شد. اما سرانجام، خداوند کسی را به سوی آنها خواهد فرستاد و آنها را از دم تیغ خواهد گذراند و به خاک مذلت خواهد نشاند به طوری که ذلیل‌تر از قوم سبا خواهند شد.»

منابع:

  • قصه کربلا، ص 170.
  • مثیرالاحزان، ص 2.
  • الامام الحسین و اصحابه، ص 161.

مراجعه شود به:



تعداد بازدید ها: 4711