تربیت دینی به معنی الاعم
این معنی شامل همه ابعاد تربیتی در یک بستر دینی شده و میتوان آن را با
تربیت اسلامی مترادف دانست. مراد این است که کودک ، نوجوان یا جوان مسلمان بهگونهای آموزش ببیند و تربیت شود که بالمآل شخصیت او با اهداف دینی مطرح شده در قرآن شریف و روایات همگونی داشته باشد و نهایتا آنگونه شود که بتوان او را مسلمان به معنای واقعی کلمه دانست. در این اصطلاح، تربیت دینی محدود به مسائل اعتقادی، معنوی و یا اخلاقی نمی شود، بلکه رفتار واندیشه آدمی را در سایر ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و هیجانی نیز در بر میگیرد و در یک کلمه شخصیت انسان را پوشش میدهد. به نظر میرسد، بسیاری از نوشتههای اسلامی موجود در باب تعلیم و تربیت که تحت عناوینی همچون
تعلیم و تربیت در اسلام ،
تعلیم و تربیت اسلامی و
اسلام و تعلیم و تربیت انجام گرفته است، همین اصطلاح را دنبال نموده است .
تربیت دینی به معنی الاخص
در این اصطلاح در بین همه ابعاد تربیتی، به رشد معنوی و اعتقادی توجه میشود و بدین وسیله سایر ابعاد تربیتی و حتی ابعادی همچون بعد اخلاقی از بحث خارج میشود. به منظور تمایز این بعد خاص تربیتی، این نوع تربیت دینی را
تربیت ایمانی یا معنوی نامیده اند. بر این اساس دیگر نمی توان در تبیین تربیت دینی
منابع اخلاقی را اصل قرار داد. آری
اخلاق اسلامی چه در تعریف هدف و چه در راه رسیدن به آن از دین نشات و کمک میگیرد، اما سخن این است که میتوان مسائل تربیت دینی را از
مسائل تربیت اخلاقی جدا نمود و برای هر کدام باب مستقلی باز کرد. دراین نوع
آموزش و پرورش شرائطی برای فرد مورد تربیت ایجاد میشود تا نگرش او نسبت به خود، جهان اطراف و خالق این جهان براساس آنچه «
خود» مییابد و
فطرت او اقتضا میکند رشد کند و آنچه را که لازمه پیمودن این مسیر است فرا گیرد. به دیگر سخن، شرائطی برای متربی فراهم می آید تا ایمان او تقویت شود و جایگاه خود را در کل مجموعه هستی باز یابد.
منابع
- بهروز رفیعی، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام
- مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام ، صص 5-6
- فصلنامه معرفت شماره 33