غلطهای املایی و تناقضات در قرآن



رسم الخط مصحفهای عثمانی دارای غلطها و تناقضهای آشکاری است که برخلاف نوشتارهای رایج در بین عرب زبانان آنزمان بوده و تا حدی این غلطهای املایی و تناقضات در این مصحفها زیاد است که اگر قرآن از طریق شنیداری و تواتر به دست مسلمانان نمی‌رسید قرائت صحیح قرآن در طول زمان به تدریج از بین می‌رفت. زیرا همچنانکه دانشمندان نیز می‌گویند قرآن به توسط سماعی (شنیدن) و قرائت به دست ما رسیده است و نوشتن قرآن نیز عموما بر همین مبنا بوده است یعنی اینکه آنگونه که کلمات تلفظ می‌شد؛ می‌نوشتند چرا که اصولا و به طور کلی نوشتن و کتابت نیز نماینده لفظی است که بیان کننده معنی و مفهوم مورد نظر گوینده می‌باشد بر این اساس لازم است تا نوشتار لفظی کاملا با لفظی که تلفظ می‌شود مطابقت داشته باشد یعنی عین آنچه گفته می‌شود، نوشته شود تا خط بدون هیچ کم و کاستی نماینده و مقیاسی برای لفظ باشد. البته وجود غلطهای مصطلح در هر زبانی تا حدی که به مفاهیم ضرری نرساند بدون اشکال می‌باشد. به همین دلیل باید گفت که اساس قرائت است و کتابت قرآن مبنی بر آن است.

نظر دانشمندان

البته یک تعداد نظریه‌های مبالغه آمیزی مبنی بر اینکه این غلطهای املایی‌، غلط نیستند بلکه چون پیغمبر دستور به چنین نوشتنی داده بود ابراز می‌دارند و می‌گویند که این غلطها در واقع مانند حروف مقطعه دارای رموزی هستند که کسی نمی‌داند، ارائه کرده‌اند که این نظریات نیز از طرف دانشمندان رد شده هست و حتی عده‌ای از آنها نیز معتقدند باید این غلطها اصلاح گردد.

علت وجود غلطهای املایی و تناقضات

  • ابتدایی بودن خطّ
همچنانکه تاریخ گواهی می‌دهد عرب عصر نزول قرآن کریم، هر چند از نظر اصالت زبان و گفتار در اوج فصاحت و بلاغت بوده‌اند اما در مقابل از سواد خواندن و نوشتن اطلاع چندانی نداشته و تعداد باسوادان آنها در حد انگشت شماری بوده‌اند و علاوه بر آن، کسانی هم که آشنایی به خط و کتابت داشته‌اند، دارای خطی بسیار پائین و اولیه بوده، که آثار باقیمانده از صدر اول نشان دهنده این مطلب است و این بر ما نیز پوشیده نیست که از قواعد عربی در آن زمان خبری نبوده و تمامی قواعد عربی حتی إعراب و حرکات و نقطه و تشدید و سایر موارد به زمانهای بسیار بعد می‌رسد که طبق نقل تاریخ توسط ابوالاسود دوئلی شروع گردیده که او هم شاگرد اما علی علیه السلام بوده فلذا در زمان یکی کردن قرائتها، کلمات بدون حرکه و نقطه و هیچ گونه اعرابی نوشته شده است.
  • کم سوادی کمیته توحید المصاحف
علت دیگری که در وجود غلطها و تناقضات نقش بازی کرده کمیته یکی کردن مصاحف بوده‌اند، چون این‌ها افرادی بوده‌اند که نسبت به روش کتابت و نوشتاری زمان خود، اطلاع دقیقی نداشته و عموما افرادی خوش خط نیز نبوده‌اند، جالب توجه اینکه این غلطها و تناقضات املایی تا حدی بوده که خود عثمان نیز متوجه این غلطها گردیده، هچنانچه در کتابهای روایتی هم آمده که وقتی نسخه‌های مصحفها آماده شد آنها را نزد عثمان بردند و او آنها را مشاهده کرد و گفت چه خوب و زیبا تهیه کرده‌اید. وی اشتباهاتی از جنبله لهجه‌های مختلف عرب را در آنها دید و گفت اگر املا کننده از هذیل و نویسنده از قبیله ثقیف بود این اشتیاهات رخ نمی‌داد. که این نیز ناشی از سست کاری وی در جریان یکی کردن مصاحف را دارد چرا که او با وجود اطلاع از اینکه می‌داند افرادی شایسته تر از کمیته فعلی وجود دارد چرا سستی کرده و بهانه‌های مختلف سیاسی و قبیله‌ای و غیره، باعث بوجود آوردن چنینی مسئله‌ای گردیده است. مگر قرآن کتاب الهی شایسته توجه بیشتری نبوده است؟!!

دلیل عدم اصلاح غلطهای املایی و تناقضات

  • فصاحت و بلاغت عرب زبان
ثعلبی روایت می‌کند که عثمان وقتی مصفها را دید گفت که در این مصحف غلطی وجود دارد که هر عرب زبانی به صورت صحیح آن را ادا می‌کند. به عثمان گفته شد آیا آن را اصلاح نمی‌کنی؟ جواب داد نیازی نیست زیرا این نه حلالی را حرام کرد و نه بر عکس.
  • دومین دلیل بر عدم اصلاح غلطهای این مصحفها، این بود که در زمانهای بعد دشمنان به بهانه اصلاح غلطهای موجود، در قرآن دست نبرده آن را تحریف نکرده کتاب قرآن را بازیچه اغراض سیاسی یا مغرضانه خود نسازند.

رابطه غلطهای املایی و تناقضات با عظمت قرآن

لازم به توضیح است که
1) وجود غلطهایی املایی و تناقضات هیچ ضرر و زیانی به عظمت و کرامت قرآن وارد نساخت زیرا همچنانکه سابقا گفتیم قرآن به واسطه شنیدن و سماعی به ما رسیده و ملاک در صحت قرائت، صورت نوشته شده قرآن نیست یعنی نوشته به هر روش و اسلوبی که باشد تا زمانیکه ما را به قرائت صحیح راهنمایی کند موجب پیروی آن خواهد بود و الّا چنین قرائتی صحیح نخواهد بود.
2) وجود غلطهای املایی و تناقضات نشان دهنده نادانی و بیسوادی سهل انگاری کمیته یکی کردن مصحفها است و ضرری به عظمت قرآن نمی‌رساند.
3) وجود همین غلطها و تناقضات خود دلیل مکحمی بر عدم تحریف قرآن می‌باشد که یکی از دلایل مسلمانان در طول تاریخ بر طرفداران تحریف ارائه می‌شده است.

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به

منابع

  1. سید محمد باقر حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهاردهم سال 1378
  2. محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، انتشارات سمت، چاپ دوم بهار 1377

تعداد بازدید ها: 34107