در سالهای متمادی پیش از
انقلاب اسلامی پیروزی نظریات مادی آنچنان حتمی به نظر میرسید که اندیشه وران قرن هیجدهم مانند بیل و فلاسفه دائرهالمعارفی
فرانسه به طور کلی مکان و منزلتی برای
دین در آینده قائل نبودند به همین نحو در قرن نوزدهم فلسفههایی پدید آمد که یا به طور کلی منکر دین می شد مانند فلسفه
مارکس و یا خود مذهبی دروغین را جایگزین
ادیان آسمانی می کرد»
دکتر سید حسن نصر
در قرن بیستم ماتریالیستهای شرقی و غربی به بسط مبارزه علنی خود با دین و باورهای دینی در سطح جوامع پرداخته اما سیر تحولات تاریخی و وقوع انقلاب اسلامی ایران آنچنان شرایط موجود را در آخرین سالهای
قرن بیستم تغییر داد که نظریه پردازان بینالمللی و جامعهشناسان … با اعتراف به حیات مجدد دین در جوامع بشری در طرح نظریه «تجدید
حیات دینی در قرن بیستم» به عنوان یک نظریه معتبر علمی طی سالهای اخیر پرداخته اند: از آن جمله
گیدنز، جامعهشناس مشهور انگلیسی آنتونی گیدنز در فصلی از کتاب خود با عنوان پدیده دینی می نویسد:
«در گذشته سه غول فکری جامعهشناسی یعنی مارکس،
دورکیم و ماکس
وبر با کم و بیش اختلافاتی فرآیند عمومی جهانی را به سمت
سکولاریزاسیون و به حاشیه رفتن دین میدیدند ولی از آغاز دهه هشتاد و با انقلاب اسلامی ایران شاهد تا تحقق عکس این قضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان روند معکوسی را آغاز و به سمت دینی شدن پیش میرود»
به بیان دیگر با وقوع معجزه انقلاب اسلامی به رهبری
امام عظیم الشان و گسترش خیره کننده حوزه نفوذ ادیان بزرگ الهی امروز دیگر تحلیلگران وقایع سیاسی و تحولات به خود جرأت انکار جایگاه رفیع دین در اجتماع بشری و پیشبینی انزوای آن در آینده جهان معاصر نمیدهند بلکه با چرخشی 180 درجهای از مواضع پیشینیان خود تصریح می نمایند:
«بازی قدرت جهانی که در دهههای آینده پدید خواهد آمد بدون در نظر گرفتن قدرت روزافزون
اسلام، مذاهب
کاتولیک و مذاهب دیگر قابل درک نیست»
الوین تافلر
پیتر برگر از مشهورترین جامعهشناسان دینی و استاد
دانشگاه بوستون آمریکا و مدیر
مؤسسه مطالعات فرهنگ اقتصاد در این دانشگاه در این زمینه مینویسد:
«جهان امروز جهانی به شدت دینی است و نمیتوان آنرا چنانکه بسیاری از تحلیلگران نوگرا اعلام کردهاند جهانی سکولار نامید … میل به دین همواره در بشر وجود داشته است و از میان بردن آن عملاً امری محال است. البته متفکران تندرو عصر روشنگری و اخلاف امروزی آنها به چنین چیزی اندیشیده و میاندیشند ولی تاکنون این میل از میان نرفته است»، وی تصریح می کند:
«آنان که از نقش دین در تحلیل مسائل جهان معاصر غفلت میورزند مرتکب خطای بزرگی می شوند»