سخاوت وجود امام حسن علیه السلام





طلب کمک فقیر و بخشش حضرت

بخل از صفات مذ موم و جود و بخشش از خصال نیک و ممدوح است وامام باید همه صفات و خصال نیک را به بهترین وبرترین وجه داراباشد از وجود امام مجتبی علیه السلام نمونه هایی در تاریخ ثبت شده است که یاد آور می شویم :

1) فقیری از حضرت چیزی خواست حضرت درهم پول نقره و 500 دینارپول طلا به او بخشیدند و فرمودند حمال و بارکشی بیاورد که کمکت کند و سپس کلاهی از خود به اودادند و فرمودند این را به عنوان کرایه حمال بپرداز.

2) حضرت به دیدن معاویه رفت معاویه بارنامه هدایائی رابه حضرت تقدیم کرد حضرت در هنگام بیرون رفتن دید غلامی کفشش را آماده می کند حضرت برگه آن بار نامه را به او بخشید.

بخشش به مردی که به رسولخدا نافرمانی کرد

3) مردی به خدمت حضرت آمد و گفت یا بن رسول الله من رسول خدا را نافرمانی نمودم حضرت فرمودند چگونه؟ گفت: پیامبر فرموده هر قومی که زمام امر خویش را به دست زنی بسپارند، رستگار نمی شوند و من زنم را برخود فرمانروا ساخته ام و او از من غلامی خواسته است و من برای او خریده ام اما او فرار کرده است حضرت فرمودند یکی از سه مطلب را بپذیر: یکی اینکه پول یک بنده به توبدهم گفت همین را پسندیدم و دیگر چیزی نمی خواهم آنگاه حضرت پول یک بنده را به او بخشید.

رد بخشش معاویه

4) معاویه به مدینه وارد شد و برای دیدارمردم و اشراف نشست وبه هر کس که می آمد از 5000 تا 100 هزار درهم صله و جایزه می داد حضرت امام حسن علیه السلام در پایان و بعد از همه وارد شد. معاویه گفت ای حسن دیر آمدی پس شاید خواستی اموال، تمام شود ومرا در نزد قریش به بخل نسبت دهی. بعد گفت ای غلام به حسن بده به اندازه همه اموالی که امروز بخشیده ایم ای حسن بدان من اینکار را می کنم ومن فرزند هندم امام حسن علیه السلام فرمود من نیازی به این مال ندارم لذا آن را رد می کنم بخودت ومن فرزند فاطمه دختر رسول خدایم.

فقر ظالمترین دشمن انسان

5) مردی دربرابر امام حسن علیه السلام ایستاد و گفت ای پسر امیر مومنان شما را به حق نعمتهایش که خدا به شما داده وداد مرا از این دشمن ظالم که نه احترام سالمندان را به جا می آورد ونه رحمی بر کودکان دارد بستانید.

حضرت فرمودند: کیست این دشمنت تا دادت را از او بستانم؟ گفت: فقرو نداری حضرت لحظه ای سربه زیرانداختند وسپس سر برداشته به خادمشان گفتند هر چه پول داریم بیاور و او 5000 درهم موجود را آورد حضرت همه را به او دادند و فرمودند ترا به خدا هر گاه این دشمن ظالم به سراغت آمد برای دادخواهی به سوی من بشتاب.

تقسیم اموال

6) سه بار امام حسن علیه السلام مال خود را میان خود و خدا تقسیم کرد یعنی نیمی را برای خود برداشت و نیمی را در راه خدا انقاق نمود.

ادای جواب تحیت کنیز

7) کنیزی از کنیزان حضرت دسته گلی به او هدیه کرد حضرت فرمودند ترا در راه خدا آزاد کردم. به او گفتند چرا چنین کردی؟ حضرت فرمود خدا درقرآن می فرماید جواب تحیت و درود را بهتر ادا کنید و بهتر از هدیه دسته ای گل ،آزاد کردن او بود.

مراجعه شود به:
سیرت باطنی و فضائل و مناقب امام حسن علیه السلام



تعداد بازدید ها: 17850