دنیا



دنیا در زندگی و سعادت یا بدبختی انسان چه نقشی دارد، آیا دنیا به عنوان هدف زندگی انسان می‌باشد یا نه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف وی. اینکه انسان در زندگی دنیایی خود، چقدر ارزش و اصالت بدنیا بدهد، اینها سوالاتی است که ذهن هر انسانی را به خود مشغول داشته است.

ما در این نوشتار به جایگاه دنیا و اصالت آن در برابر زندگی آخرت بر اساس آیات و روایات، به طور مختصر نگاهی خواهیم داشت.

حقیقت دنیا

دنیا از کلمه دنی به معنی پست می‌باشد. البته منظور از پست و بی‌ارزش بودن دنیا، این نیست که مظاهری که در این دنیا هست مانند خورشید، ماه، کوهها، جنگلها و سایر موجودات، پست و بی ارزش می‌باشند بلکه اتفاقا اینها از نعمتها و نشانه‌های قدرت پروردگاری است. بلکه منظور از بدی دنیا، دلبستن به دنیا و غرق شدن در زندگی آن است، یعنی هدف قرار دنیا و زندگی در آن. چرا که این کار برخلاف فلسفه آفرینش انسان و خلقت می‌باشد.
سرزنش دنیا؟!!
منظور از سرزنش دنیا، بندگی نمودن به دنیاست به عنوان مثال، روزی امام علی علیه السلام، جوانی را دید که دنیا را سرزنش می‌کند و حرفها و نسبتهای ناروا به دنیا می‌زند، حضرت فرمودند جرا به دنیا بد و ناورا می‌گوئی این دنیا چه چیزش بد است؟ ماهش بد است یا خورشیدش؟ یا زمینی که بر روی آن زندگی می‌کنی؟ بنابراین منظور از قبح و بدی دنیا دوستی دنیا و دلبتگی آن می‌باشد. چرا که دلبستگی به دنیا آدمی را به انحراف می‌کشد. و الا زندگی در دنیا برای هر انسانی ضرورت دارد و خداوند انسان را خلق کرد تا او زندگی کند بلکه نه آن نوع زندگی ، که همه چیزی را فدای دنیا کند پس بر این اساس است که خداوند در آیه 20 سوره حدیدی زندگی دنیا را بیهوده و سرگرمی معرفی می کند و الا افرادی که خود و هدف از آفرینش خود را شناخته است هیچ وقت ، وقت خود را صرف حجت دنیا نکرده بلکه از آن به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفش و سعادتش استفاده می کند و ارزشی بالاتر از این به دنیا قائل نمی شود حضرت علی نیز دنیا را دقیقا شناخت و چون دنیا و آخرت را هدف می دانسته چنین مثل می زند که همانا دنیا و آخرت مثل آن است که یک مرد و زن داشته باشد ، که هر گاه یکی را راضی نگه دارد دیگری از او ناراحت خواهد پس دنیا حقیقتی جز یک وسیله نیست که ما در رسیدن به هدفمان کمک کند و غیره

البته گاهی منظور از دنیا، محل زندگی می‌باشد، که این چنین دنیایی به عنوان زندگی را نمی‌توان بد، دانست و گفت این دنیا بد است. و زمانی منظور از دنیا، نعمتهای موجود در دنیاست مانند آیه 16 سوره اعلی که می‌فرماید « شما زندگی دنیا <small> (نعمتهای آن)</small> را بر می‌گزینید» و گاهی منظور از دنیا شیوه زندگی انسان در دنیا است که تمامی بحث‌ها و تمام آیات و روایات موجود در مورد سرزنش یا تعریف دنیا، مربوط به این معنی دوم و سوم از دنیا می‌باشد نه به معنی اول یعنی محل زندگی.

رابطه انسان با دنیا و آخرت

می‌دانیم وقتی که سخن از فلسفه آفرینش انسان به میان می‌آید، در ذهن بحث قیامت و زندگی آخرت نیز نقش می‌بندد چون نحوه نگرش ما به دنیا، ما را به سعادت و کمال و هدف آفرینش‌مان نزدیک یا دور می‌کند بر این اساس ما به بررسی رابطه دنیا و آخرت می‌پردازیم:
رابطه دنیا و آخرت در سه حالت قابل تصور است: یا ما فقط زندگی دنیا را انتخاب کنیم و آخرت را ترک کنیم یا زندگی آخرت را هدف نهایی خود انتخاب کنیم و زندگی دنیا را وسیله‌ای برای رسیدن به زندگی آخرت مورد نظر قرار دهیم. یا زندگی آخرت را انتخاب کرده به ترک دنیا رو آوریم.

از میان سه روش بالا، انتخاب روش اول، سبب عذاب انسان در زندگی آخرت است چون زندگی آخرت ما را، زندگی دنیای ما تعیین می‌کند و کسی که در دنیا کاری برای زندگی آخرتش نکرده معلوم است که دستش خالی خواهد بود. روش سوم نیز به دلیل نیازمندی انسان به این دنیا حتی در ساده ترین لوازم زندگیش امکان پذیر نیست. اما روش دوم هم به دلیل عقلی و هم آیات قرآنی و روایتها ، بهترین روشی است که انسان می‌تواند چنین رابطه‌ای را با آخرت و زندگی دنیایی خود برقرار کند که حدیث دنیا مزرعه آخرت است نیز بیانگر همین مطلب می‌باشد.

پیامدهای دنیا پرستی

اما اگر کسی در بین زندگی دنیایی خود، اصالت را به این زندگی دنیا داد، و زندگی دنیا را بیش از آنچه که هست، جدی بگیرد، به نتایج زیانباری دست خواهد یافت که به نمونه‌هایی از آنها اشاره می‌کنیم.
  • تنگی زندگی
چنین انسانی چون هر چه تلاش کند باز خواهد دید که باز چیزهایی ندارد و از طرفی شاهد از دست دادن داشته‌هایش خواهد بود و از طرف دیگرحسرت نداشته هایش را خواهد خورد.
  • عدم آرامش
چون به پشتیبان حقیقی و واقعی دسترسی ندارد و در مقابل به بی‌وفایی دنیا پی‌برده‌اند، نمی‌توانند به کسانی اعتماد کنند بر این اساس پیوسته در اضطراب تشویق بسر خواهند ‌برند.
  • انکار جهان آخرت
چنین کسانی چون می‌بینند اعتقاد به قیامت، در جهت ضد منفعتهای آنها قرار دارد بدون هیچ دلیلی، اعتقاد به قیامت نداشته و در صدد انکار قیامت بر می‌آیند و شاید بزرگترین دلیل آنها، پیروی از پدرانشان باشد یعنی تقلید کورکورانه.
  • مانع راه خدا
چون می‌بیند افرادی که در راه خدا قدم برداشته و به ترویج آن اقدام می‌کنند، بر علیه ثروتهای باد آورده اینها تمام می‌شود و از طرف دیگر، اگر به خدا ایمان بیاورند، باید اموالی را که صاحبانشان راضی نیستند بر آنها براگردانند و این خلاف غریزه‌های حیوانی اینهاست در مقابل مرّوجان مکتب الهی، به مخالفت خواهند ایستاد.

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به

منابع
  1. قادر فاضلی، اوصاف متقین، ناشر فضیلیت علم، زمستان 1377
  2. محمود رجبی، انسان شناسی، موسسه آموزشی و پژوهش امام خمینی، 1379
  3. پژوهشکده تحقیقات اسلامی، علوم و معارف قرآن پائیز 1381


تعداد بازدید ها: 36442