دنباله‌دارهای کم نور





img/daneshnameh_up/a/a6/When_the_comet_shall_run.jpg

مقدمه

پیش بینی در مورد بازگشت دنباله‌دار سال 1682 میلادی و بازگشت آن در سال 1759 میلادی اخترشناسان را بیشتر به موضوع دنباله‌دارها متوجه کرد. آنها دیگر ناچار نبودند که مدتها صبر کنند تا دنباله‌دارهای پر نور پدیدار شوند. با تلسکوپهای خود توانستند دنباله‌دارهای بسیاری را که کم نور هستند و با چشم تنها دیده نمی‌شوند شناسایی کنند. دنباله‌دارهای کم نور بسیاری کشف شد. در واقع هر سال چند ستاره دنباله دار جدید کشف می‌شد. در سال 1770 میلادی (1149 هجری شمسی) آندرس ژان لکیل (Anders Jean Lexell ، 1784-1740 میلادی) ، اخترشناس و ریاضیدان روسی که تباری سوئدی داشت، دنباله‌دار جدیدی را کشف کرد.

او مسیر حرکت این دنباله دار را پیگیری کرد و متوجه شد که می‌توان مدار آن را به آسانی محاسبه کرد. این دنباله‌دار در مسیری بیضی شکل ، که خیلی کوتاهتر از مدار دنباله‌دار هالی است، حرکت می‌کرد. محاسبه مدار نشان داد که این دنباله‌دار هر 5/5 سال یک بار به خورشید نزدیک می‌شود. این دنباله‌دار را به افتخار کاشف آن دنباله‌دار لکسل نامیدند. پس چرا این دنباله‌دار پیش از آن دیده نشده بود؟ پیش از آن هرگز دیده نشده بود که یک دنباله دار در مسیری که لکسل محاسبه کرده بود حرکت کند.



تصویر
ستاره دنباله‌دار آرند – رولند

دنباله‌دار لکسل

لکسل مسیر این دنباله‌دار را در فضا دنبال کرد تا بفهمد که پیش از دیده شده در کجا بوده است. دریافت که بایستی از نزدیکی مشتری گذشته باشد. آن قدر نزدیک شده باشد که از میان چهار قمر مشتری گذشته باشد. لکسل چنین نتیجه گرفت که مدار این دنباله‌دار بایستی یک بیضی بسیار کشیده باشد و به همین سبب است که پیش از آن دیده نشده است. اما هنگامی که از نزدیکی مشتری گذشته است، جاذبه این ستاره بزرگ آن را از مسیر اولیه‌اش منحرف کرده است و دنباله‌دار وارد مدار جدیدی شده است که از مدار فعلی بسیار کوچکتر است. اما مدار جدید هم پا بر جا نماند و دنباله‌دار لکسل هرگز دوباره دیده نشد.

محاسبه‌های بیشتری انجام شد و به نظر رسید که این دنباله‌دار ، که در سال 1770 میلادی به خورشید نزدیک شده بود، در مسیر دور شدن از خورشید بار دیگر از نزدیکی مشتری گذشته است و باز هم بر اثر جاذبه مشتری مسیرش تغییر کرده است. این بار مدار دنباله‌دار لکسل آنقدر پهن شده که در انتهای دیگر هرگز بسته نمی‌شود. هذلولی منحنی مسطحی است که تفاضل فاصله‌های هر یک از نقطه‌های آن از دو نقطه ثابت به نام کانونهای هذلولی مقداری است ثابت. به این ترتیب ، مشتری دنباله‌دار لکسل را از منظومه شمسی خارج کرده است. در واقع ، هر چند وقت یک بار ، ستاره‌ای دنباله‌دار به این صورت ناپدیدی می‌شود.

آنچه بر ستاره دنباله‌دار لکسل گذشته است نشان می‌دهد که در محاسبه مدار دنباله‌دارها بایستی خیلی دقت کرد. هر مدار همیشه ممکن است بر اثر جاذبه ستاره‌های گوناگون تغییر کند. مهمتر از همه آنکه دنباله‌دار لکسل ، که از نزدیکی مشتری و قمرهای آن گذشت، هیچ تغییری در مدارهای آنها بوجود نیاورد. بنابراین ، جرم دنباله‌دار لکسل بایستی آن قدر کم بوده باشد که تقریبا هیچ جاذبه‌ای بر آن اجسام وارد نکرده باشد. پیش از آن زمان تصور می‌شد که دنباله‌دارها اجسام بزرگ خطرناکی هستند که ممکن است با زمین برخورد کنند و آن را از میان ببرند.

اما با این شناخت ، اخترشناسان دانستند که دنباله‌دارها در واقع جرم اندکی دارند. ممکن است سری بسیار بزرگ یا دمی دراز داشته باشند، دمی که میلیونها کیلومتر طول دارد. اما مقدار ماده واقعی ، یعنی جرم سر یا دم بسیار کم است، و این جرم است که اهمیت دارد. دنباله‌دارها نخستین اجسام واقعا کوچکی هستند که در منظومه شمسی کشف شدند. اخترشناسان قرن هجدهم میلادی از یک نظر خاص از شناخت دنباله‌دارها نا امید شدند. پس از آنکه هالی مدار دنباله دار هالی را کشف کرد، اخترشناسان تصور کردند که ممکن است مدارهای بسیاری از دنباله‌دارهای دیگر نیز محاسبه شود. اما صد سال از زمان هالی گذشت و کسی نتوانست مدار دنباله‌دار دیگری را کشف کند. زمانی لکسل فکر می‌کرد که یک مدار جدید کشف کرده است، اما آن مدار نیز تغییر کرد.



تصویر
ستاره دنباله‌دار انكه

بعدها ، در سال 1818 میلادی (1197 هجری شمسی) ژان لوئی پونس ، اخترشناس فرانسوی ، دنباله‌داری کشف کرد که تصور می‌کرد جدید باشد. یوهان فرانتس انکه ، اخترشناس آلمانی ، مسیر آن را بررسی کرد و دریافت که در سالهای 1786 و 1795 و 1805 میلادی نیز دنباله‌دارهایی آن مسیر را پیموده‌اند. با این اطلاعات ، انکه مدار آن دنباله‌دار را محاسبه کرد و دریافت که بیضی مدار آن به قدری کوچک است که دنباله‌دار هر 3/3 سال یک بار به نزدیکی خورشید باز می‌گردد. مدار آن قدر کوچک بود که دنباله دار حتی به اندازه مشتری هم از خورشید دور نمی‌شد.

این دنباله‌دار به دنباله‌دار انکه معروف شد. پس از ستاره هالی این نخستین دنباله‌داری بود که مدار محاسبه شده‌اش را واقعا می‌پیمود و در هنگام پیش بینی شده باز می‌گشت. زمان یک دور گردش دنباله‌دار انکه کوتاه است. البته از زمان انکه به بعد بسیاری از دنباله‌دارها محاسبه شده است، اما هیچ یک از آنها مداری به این کوتاهی نداشته است و به سرعت این دنباله‌دار به نزدیکی خورشید باز نمی‌گردد. اخترشناسان تا کنون بیش از پنجاه بار بازگشت دنباله‌دار انکه را به نزدیکی خورشید مشاهده کرد. دنباله‌دار انکه خیلی کم نور است و فقط با استفاده از تلسکوپ دیده می‌شود. حتی با تلسکوپ نیز فقط یک سر کوچک دیده می‌شود و هیچگاه دم ستاره دیده نشده است.

در واقع ، همه دنباله‌دارهایی که زمان یک دور گردش آنها کوتاه است، یعنی آنهایی که زود به زود به نزدیکی خورشید برمی‌گردند، کم نور هستند. سری که هر بار در نزدیکی خورشید تشکیل می‌شود می‌سوزد و به طرف دم می‌رود و هرگز برنمی‌گردد. در نتیجه هر بار که دنباله‌دار برمی‌گردد، ماده کمتری برای تشکیل سر و دم دارد. این به معنی آن است که هر بار که دنباله‌دار باز می‌گردد بایستی کم نورتر شده باشد و کم کم ناپدید شود. بسیاری از دنباله‌دارها که مدارهای کوتاه دارند و زود به زود به نزدیکی خورشید می‌رسند، مدتها پیش ناپدید شده‌اند. فقط دنباله‌دارهایی که مدار بلند دارند و خیلی دیر به دیر به خورشید نزدیک می‌شوند هنوز به هنگام بازگشت درخشنده‌اند.

مباحث مرتبط با عنوان


تعداد بازدید ها: 10543