مقدمه
در سال 1877 Bessey برای اولین بار این بیماری را روی نهالهای بذری از آیروای آمریکا گزارش کرد. این بیماری انتشار جهانی داشته و در کشورهای اروپایی ، ژاپن ، استرالیا ، ایالات متحده آمریکا ، کانادا و انگلستان شایع است. ولی شدت آن در ممالک اروپایی به دلیل مساعد بودن شرایط مناسب بیشتر است. گستردگی این بیماری در ایران نیز در نقاط مختلف به چشم میخورد.
ولی از آنجا که ایران با داشتن شرایط آب و هوایی مخصوص در اکثر مناطق خشک و نیمهخشک میباشد در اکثر مناطق اهمیت اقتصادی چندانی ندارد ولی در برخی نقاط نیز خسارت آن قابل توجه است و معمولا نسبت به
بیماری لکه سیاه سیب در درجه دوم اهمیت قرار دارد. شیوع و شدت بیماری بستگی به شرایط اقلیمی در ناحیه و سیستم حفاظت و سایر عوامل دارد. خسارت این بیماری توقف رشد جوانه در نتیجه حمله به شاخ و برگ است و در نتیجه میزان محصول نیز نقصان مییابد و برگهای درختان مبتلا کوچک مانده و شکوفههای آلوده به شدت صدمه میبینند.
عامل بیماری
عامل بیماری از قارچهای رده Ascomycetes راسته Erysiphales و خانواده Erysiphaceae به نام podosphaera leucotriha salmon است که فولکرهای کلیستوتسیوم آن بیرنگ یا قهوهای رنگ و انتهای آن دو شاخه بوده و حاوی یک آسک است. این قارچ از آنجا که دارای زادآوری جنسی و غیرجنسی است.
لذا فرم غیر جنسی آن Oidium Farinosum نامگذاری گردیده که دارای کنیدیبر و کنیدی است. کنیدیبرها طویل و انشعاب کمی دارند که بر روی آن کنیدیهای بیضوی یا مستطیلی قرار دارد.
جوانه زدن کنیدی پس از 2 ساعت شروع میشود و محل جوانه زدن در اثر تماس با میزبان بهتر به انجام میرسد. در شرایط مساعد جوانه کنیدی از گوشه آن شروع و لوله تندش از آنجا بیرون میآید که این لوله تندش ابتدا کوچک است و به زودی اندام چسبندهای به نام آپوسوریوم مشخص میشود که توسط آن روی نباتات تثبیت میگردد. سپس از وسط این اندام چسبنده هیف به درون میزبان رخنه میکند و در فضای بینسلولی کلهها ، گسترش مییابند. سلول مادری بعد از استقرار و گسترش قارچ و شروع تغذیه از میزبان از بین نمیرود که این از مشخصه اصلی و کلی سفیدکهاست.
4 روز پس از سپری شدن دوران کمون و ظهور علائم بیماری ، کنیدیوفورها از قسمتهای سلول رویشی کلی ظاهر میگردند. رشتههای میسلیوم قارچ سطحی بوده و در سطح قسمت مورد ابتلا از قبیل برگ ، گل ، میوههای جوان ، ساقه های یکساله میروید و تامین مواد غذایی توسط لکهها صورت میگیرد. کنیدیها زنجیروار و بطور نامحدود بر روی کنیدیوفور تشکیل میشوند و در آلودگی ثانوی نقش اساسی را بازی میکنند.
واریتههای حساس و مقاوم به سفیدک سطحی سیب
جوناتان حساسترین واریته نسبت به این بیماری است و در شرایط آب و هوایی گرم حساسیت این واریته به ثبوت رسیده است. واریتههای نیوتان اسپوس زرد و Romebawty Grimes نیز به بیماری سطحی سیب حساس هستند ولی واریتههای Del rcious , Winesat متحمل ذکر شده است. از بین واریتههای سیب ایرانی ، شفیع آیاد ، قندک ، گلاب ، سنگانی ،حاجی ، شیرانی به این بیماری حساس هستند.
علائم بیماری
علائم روی برگ
برگ اندامی است که اولین علامت بیماری روی آن ظاهر میشود. برگهای جوان خصوصا برگهای پاجوشها که دارای لطافت و شادابی خاص میباشند بیشتر مبتلا میگردد و هر قدر برگ مسنتر شود یک نوع مقاومت در آن پیدا میشود. برگهای قسمت بالای نباتات و برگهایی که در ضلع جنوبی و شرقی قرار دارند در اثر وجود نور آفتاب بیشتر از سایر قسمتها دچار صدمه میگردند. در اوایل فصل بهار لکههای سفید کثیف که در واقع میسلیومهای قارچ عامل بیماری است در سطح تحتانی برگها ظاهر میشود و ضخامت آن برگها ناصاف و دچار پیچیدگی میشوند.
گاهی برگهای جوان آلوده حول رگبرگ اصلی دمبرگ تا نوک برگ تامیخورد. برگهای مبتلا سخت ، ترد و شکننده شده و قبل از موعد خزان میکنند و گاهی نکروز شده و میخشکند. ابتدا در برگهای خیلی جوان باعث توقف رشد آنها شده و حالت ناودانی به خود گرفته و متعاقبا خشک شده و میریزند. به علت کمبود سطح کربنگیری ، مواد کمتری در درخت ساخته شده و در نتیجه میزان محصول نقصان مییابد.
علائم روی شاخههای جوان
شاخههای جوان نیز مبتلا شده و در اثر وجود رشتههای میسلیوم و کنیدی و کنیدیرفور ، شاخهها منظره کرکی و یا نمدی به خود میگیرند. شاخههای مبتلا رشدشان متوقف شده و واریتههای حساس از قسمت نوک شروع به خشکیدن میکنند. همچنین شاخههای آلوده باریک و عاری از برگ و کج و معوج شده و فرم طبیعی خود را از دست میدهند و بسیار ترد و شکننده میشوند.
علائم روی جوانه و گل
عامل بیماری زمستان را در جوانهها سپری میسازد. جوانههای آلوده در فصل زمستان از جوانههای سالم قابل تشخیص است بدین ترتیب که آنهایی که آلودگی دارند باریک و کشیده بوده و تراکم چندانی ندارند. فلسهای دور جوانه ریز بوده و تراکم کمتری دارند و نظم و آراستگی جوانههای سالم را ندارند. به دلیل زمستانگذرانی عامل بیماری در جوانهها ، شکوفهها زودتر از اندامهای دیگر مبتلا گشته و دیر باز میشود. کاسبرگها گوشتی و کلفت شده و چنین شکوفههایی میوه تشکیل نمیدهند. نوک جوانههای آلوده برخلاف جوانههای سالم که بسته است نیمهباز است که متعاقبا خشکیده و قهوهای رنگ میشوند.
علائم روی میوه
گاهی میوههای جوان مورد حمله قرار گرفته و نشانههای شبیه زنگار روی آنها ظاهر میشود. وقتی که میوههای کوچک آلوده شوند رشد آنها متوقف و زنگاری می شوند و ترک میخورند و در محل ترک خوردگی سفت شده و نتیجتا میوه بدشکل میشود.
مبارزه
مبارزه شیمیایی
در امر مبارزه شیمیایی سموم زیادی مورد مصرف دارند مانند سموم گرگردی ، کاراتان ، مورستان و بنومیل. امروز سمپاشی با بنومیل که یک قارچکش سیستمیک است بسیار موفقیتآمیز است خصوصا که این سم روی لکه سیاه نیز موثر بوده و آن را کنترل میکند. اما این سموم مشکلاتی را از جمله مقاومت قارچها به آنها ایجاد کردهاند.
سموم گوگردی بیشتر خاصیت پیشگیری داشته و در انهدام قارچ عامل بیماری که زمستان را در درون جوانه به سر میبرند موثر نمیباشد. ضمنا در موقع مصرف گوگرد باید درجه حرارت بیشتر از 13 درجه سانتیگراد باشد چرا که کمتر از درجه سانتیگراد گوگرد تصعید نشده و در بالاتر از 32 درجه ایجاد گیاه سوزی میکند.
نکته دیگر اینکه برخی ارقام سیب به گوگرد حساسیت دارند. مبارزه شیمیایی در نقاط گرم باید قبل از مرحله گل دادن شروع و بعد از گل نیز تداوم یابد و سمپاشی باید 10-12 روز یک بار تکرار گردد و در تابستان فواصل سمپاشی به دو هفته افزایش یابد. تعداد دفعات سمپاشی بستگی به وضعیت آب و هوایی و شدت بیماری و حساسیت میزبان دارد و در سالهای طغیان معمولا 7-6 بار سمپاشی نیاز است و هنگام سمپاشی باید شاخهها به دقت تمام سمپاشی شوند.
استفاده از ارقام مقاوم
واریتههای جوناتان ، شفیع آبادی و گلاب به بیماری حساس بوده و ارقام گلدن دلیشنر ، گرانی اسمیت ، گالیا بیوتی ، اویل گله و پرایم گله نیمهحساس و واریتههای ترکمان و رد دلیشنر نیمهمقاوم میباشند.
مباحث مرتبط با عنوان