یکی از مهمترین انواع طبقه بندی
گروههای اجتماعی , طبقه بندی
چارلزکولی(COOLEY) است . وی گروههای اجتماعی را به دو دسته
گروههای نخستین و
گروههای ثانوی تقسیم کرد .
منظور از
گروهای نخستین گروههایی است که در آن روابط افراد بسیار نزدیک و صمیمانه بوده و از نظر روانی نتیجه این تجمع صمیمانه نوعی حل شدن افراد در یک کل مشترک است بصورتی که دست کم در مورد بسیار از هدفها , زندگی فردی هر کس با زندگی و هدفهای گروه آمیخته میگردد بنابراین از ویژگیهای گروهای نخستین یکی آنست که در تشکیل طبیعت
اجتماعی و آرمانهای فرد سهم مهمی دارند و نیز افراد دارای روابط چهره به چهره و رویاروی میباشند که این خود مستلزم محدود بودن اعضاء گروه از سوئی و پایداری روابط از سوی دیگر است . نتیجه این روابط همکاری عاطفی و صمیمانه و کنش متقابل بین اعضاء است .
گروههای نسختین در اجتماعی شدن کودکان نقش بسیار موثری دارند.
خانواده , گروههای خویشاوندی , کودکان همبازی در یک محله , گروه همسایگی در جوامع سنتی , از نمونههای گروه نخستین قابل ذکرند.
اما
گروههای ثانوی شامل گروههایی میگردند که در آنها روابط افراد صورت رسمی تر , غیر صمیمانه تر و کم دامنهتری دارد . سازمانهای اداری ,
تجاری , اجتماعی و
سیاسی , بر اساس قرار دادها و ضرورتهای خاص اجتماعی بوجود میآیند و هدف از تشکیل آنها ایجاد فعالیتها و اقدامات متناسب با مسائل مورد نیاز اعضاء میباشد . در این گروهها روابط افراد رسمی و غیر فردی است یعنی کلیه اعضاء با در نظر گرفتن ماهیت هدف گروهی خود ارتباط مناسبی را بین خود و دیگران ایجاد میکنند.
در گروه نخستین فعالیت بیشتر شخصی است در صورتیکه در گروه ثانوی شخص
نقش کمتری دارد . در گروه نخستین روابط عرفی و غیر رسمی حاکم است در حالیکه فعالیت اعضاء در گروه ثانوی مبتنی بر مقررات وضع شده و ضوابط رسمی است .
در گروه نخستین همکاری مستقیم و خود به خودی و کارها بصورت اشتراکی انجام گرفته و اداره گروه متفق است در حالی که در گروه ثانوی همکاری رسمی و اداره گروه متمرکز است .وجود روابط نزدیک و صمیمانه در میان اعضاء و نخستین سبب میشود که اعضاء بیش از گروهای ثانوی قادر به نگهداری و تحکمی یگانگی خود باشند. در جوامع صنعتی کنونی ,برخلاف جوامع
کشاورزی قدیمی ,کمتر مجال و فرصتی برای ایجاد روابط نزدیک و صمیمانه فراهم میآورند و در نتیجه به اندازه جوامع کشاورزی دارای یگانگی نبوده و اعضاء خود را از دلگرمی و آرامش و صفایی که در جوامع کهنسال وجود داشت بهرهمند نمیسازند.
علاوه بر طبقه بندی "کولی "
جامعه شناسان برای طبقه بندی گروههای اجتماعی ملاکهایی ارائه دادهاند که در زیر بطور خلاصه به آنها اشاره میگردد.
- بزرگ یا کوچک بودن گروه: باین اعتبار میتوان گروهها را از لحاظ کمی و گسترش آن تقسیم کرد . گروههای کوچک مثل خانواده و بخصوص خانواده هستهای , گروه با ابعاد متوسط و بزرگ مثل حزب یا سندیکا , انجمن های اجتماعی ,سیاسی , مذهبی ,علمی.
- از لحاظ وظیفه یا هدف: گروه ممکن است تنها دارای یک هدف و یک کارکرد مشخص باشد, مانند یک انجمن ورزشی و یا دارای هدفها و کارکردهای متعددی باشد مثل خانواده .
- از لحاظ سازمان و تشکیلات: گروه ممکن است دارای سازمان و تشکیلات کاملاً مدرن و توسعه یافتهای باشد که در آن تمام روابط از پیش حساب شده است مثل حزب یا اتحادیه کارگری یا کشاورزی و از طرف دیگر گروه ممکن است فاقد سازمان مشخص و مدرن و سازمان یافتهای باشد مثل گروههای همبازی
- از لحاظ میزان صمیمیت: گروههای اجتماعی از لحاظ میزان صمیمیت و غیر رسمی بودن تفاوتهایی دارند. در برخی از گروههای اجتماعی صمیمت و همدلی در میان افراد وجود دارد و برخورد بین اعضاء رسمی و مبتنی بر تشریفات نیست در حالیکه در بعضی دیگر روابط رسمی و غیر صمیمی حاکم است مثل سازمانها و موسسات جوامع صنعتی
- روابط اختیاری , اجباری , اضطراری: گروه ممکن است اختیاری باشد مثل یک انجمن ورزشی یا هنری , اجباری باشد مثل نظام وظیفه و اضطراری باشد مثل تعلق فرد به یک گروه قومی یا نژادی ( در ارتباط با نوع رنگ)
- کشش طبیعی و کشش سنجیده و حساب شده : فرد یناند تونیس در بحث از اجتماع و جامعه از دو نوع رابطه اجتماعی نام میبرد که یکی را مبتنی بر کشش طبیعی و دیگری مبتنی بر کشش حساب شده و سنجیده میداند . وی عقیده دارد رابطهای که بین گروههای سنتی جوامع کشاورزی , گروههای خانوادگی , خویشاوندی وجود دارد. بر اساس رابطهای عاطفی , احساسی و خونی استوار است که وی آنرا کشش طبیعی نام مینهد , در مقابل کشش طبیعی , روابطی را که حاکم بر جوامع صنعتی است از نوع کشش حساب شده و سنجیده محسوب مینماید و عقیده دارد در اینجا مناسباتی که افراد را به هم میپیوندد از نوع روابطی است که بیشتر بر اساس سود و زیان و منافع مادی است. تونیس عقیده دارد که روابط نوع اول را در "اجتماع" و روابط نوع دوم را در "جامعه مشاهده مینماییم.
- گروههای مرجع: یادآوری گروهای مرجع یکی دیگر از انواع گروههای اجتماعی است که فرد در سنجش ارزش خود با دیگران آنرا مورد قیاس قرار میدهد و یا بعبارت دیگر فرد در قضاوت و در اعمال خود از آن الهام گرفته و آنرا مبنای داوری خود قرار میدهد . یکی از جامعه شناسان که برای اولین بار این اصطلاح را بکار بوده است عقیده دارد از آنجا که موقعیت یا منزلت اجتماعی فرد از طریق موقعیت نسبی با افراد دیگر تعریف و توصیف میشود بنابراین تصور فرد از مقام و منزلت خود بستگی به گروه خاصی از افراد دارد که وی خود را با آن مقایسه میکند و افراد معمولاً ارزشهایی را میپذیرند که از گروههای مرجع آموخته باشند.
گروههای مرجع را تحت عنوان گروههای داوری و "گروههای استنادی " نیز نام میبرند. بعنوان مثال برادران و خواهران بزرگتر گروه داوری یا استنادی برادران و خواهران کوچکتر را تشکیل میدهند و نیز استادان و دبیران میتوانند برای دانشجویان و دانش آموزان بعنوان گروه مرجع یا استنادی تلقی شوند و در مورد نوجوانانی که در کوچههای محل خود به بازی فوتبال مشغولند و با حرارت و شوق و ذوق سعی در بکار گرفتن و تلقید
تکنیک ها و حرکات اعضاء تیم ملی
فوتبال کشور یا یکی از تیمهای معروف را دارند, گروه استنادی یا داوریشان همان بازیکنان معروف تیم های دیگری است که به آنها تاسی میجویند.
"
رابرت مرتن " نظریه گروههای مرجع را بشکل مدون ترین در آورده است , بدین صورت که گروههای مرجع را به دو دسته تقسیم کرده است , گروههای مرجع مثبت و گروههای مرجع منفی , گروههای مرجع مثبت شامل گروههایی میگردند که
هنجارهای آنها پذیرفته میشود و گروههای مرجع منفی شامل آن دسته از گروههایی میگردند که هنجارهایش طرد میشود. وی عقیده داشت که مفهوم گروه مرجع ابزار مفیدی برای مطالعه پاره فرهنگ مجرمین محسوب میشود.