ابو دجانه سماک بن خرشه انصاری قبل از بعثت در طایفه بنی سلیم از
قبیله خزرج در شهر
مدینه به دنیا آمد.
در سال 12 بعثت در
پیمان دوم عقبه با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیعت کرد و از یثربیان پیشگام در اسلام محسوب گشت؛ او پس از بیعت در عقبه به مدینه آمد و به همراه مجاهدانی چون
سعد بن معاذ به مبارزه با بت پرستی برخاست و بت های بنی ساعده را در هم کوبید. او از اصحاب بزرگوار رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به شمار میرفت و پیامبر هنگام مراسم
اخوت اسلامی ، بین او و
عتبه بن غزوان پیمان برادری استوار ساخت.
ابودجانه در تمامی
غزوههای رسول خدا حضور داشت. او در همهی جنگها دستار قرمزی بر سر میبست و خود را این گونه به دشمن میشناساند.
نقل شده است که در
نبرد احد رسول خدا شمشیر خود را به مجاهدان سپاهش عرضه داشت و فرمود کیست که آن قدر با آن بجنگد که تیغهاش خم شود.
عمر بن خطاب و
زبیر بن عوام داوطلب شدند اما پیامبر نپذیرفت.
وقتی رسول خدا بار سوم سخن خویش را تکرار فرمود، ابودجانه اعلام آمادگی نمود و پیامبر نیز شمشیر را به او واگذار کرد. می گویند ابودجانه آنقدر با آن شمشیر به دشمن زد تا شمشیر چون داسی خمیده شد.
در نبرد احد، ابودجانه در کنار
علی بن ابیطالب علیه السلام تا پای جان استقامت ورزید و در این میان زخم های فراوانی نیز بر پیکرش وارد شد. پیامبر خدا وقتی چنین دید، بیعت خویش را از او برداشت و گفت اگر بخواهد میتواند صحنه جنگ را ترک گوید ولی او با چشم گریان به پیامبر گفت:«هیچگاه پیمان نخواهم شکست و مقتدای خود را تنها نخواهم گذاشت.»
از این رو مفسران، او و امام علی علیه السلام را مصداق « شاکران» در آیه «. . . سیجزی الله الشاکرین» (خداوند این چنین به شکرگزاران پاداش میدهد.) دانسته اند.
ابودجانه در سال 12 هجری قمری در نبرد مسلمانان با
مسیلمه کذاب، مدعی دروغین نبوت، شرکت کرد و حماسه آفرید و آن چنان مجروح شد که به شهادت رسید.
امام صادق علیه السلام فرموده است:«هنگام ظهور
امام مهدی علیه السلام، گروهی از مومنان از جمله ابودجانه،
سلمان فارسی ،
مقداد بن اسود و
مالک بن اشتر نخعی به دنیا باز می گردند و از کارگزاران آن امام بزرگ خواهند بود.»
منابع:
اعیان الشیعه / 7
الاستیعاب / 2و4
الاصابه / 2و4
اسد الغابه /6
سیره بن هشام / 2و4،
بحارالانوار /53
طبقات / 3
لکنی و الالقاب / 1.