تاریخچه ی:
شفاعت
تفاوت با نگارش: 2
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !مقدمه | | !مقدمه |
- | یکی از مهمترین عالی تری بحثهای ((معاد))، بحث شفاعت است که آن را به طور مختصر ر چند خش بین ی کی. |
+ | شفاعت یکی از مهمترین بحثای مربط به ((معاد)) است که به طور مختصر ه چند نبهی ن اشار یشد: |
| !معنای شفاعت | | !معنای شفاعت |
- | بخش اول: معنای شفاعت به معنای تقویت کردن و نیرو بخشیدن به نن ضعیف است. یعی کسی ه دیی کمک کند تا او را به سر حد اعتدال و عدم نیازمندی برساند. « شفع » در مقابل « وتر » است. و لذا به صاحب شفاعت، شفیع می گویند. پس شفیع یعنی کمک کار و معاون. |
+ | شفاعت به معنای تقویت و نیرو بخشیدن به ضعیف است، و شفیع ب کسی گفه میشو که ه نیازمند کمک کند تا او را به اعتدال و عدم نیازمندی برساند. |
| !صاحب شفاعت | | !صاحب شفاعت |
- | ب دوم: ا شفاعت ق یات و رایات مخصوص رت بای تعالی است. خداوند در آیه 256 سوره بقره می فرماید: « برای اوست هر چه در آسمانها و زمین است. کیست که بدون اذن او بتواند در نزد او شفاعت کند؟» اما آیا خداوند ان شفاعت به کسی می دهد یا نه؟ باز در قرآن کریم می بینیم که آیات فراوانی است که شفاعت را برای افرادی مجاز می داند.
مثلاً در آیه 29 سوره انبیاء می فرماید: « شفاعت نمی کنند مگر نسبت به کسانیکه دی آنها پسندیده باشد. » یا در آیه 22 سوره سبا می فرماید: « شفاعت سودی ندارد مگر نسبت به کی که اذن شفاعت از خدا گرفته باشد.
بنابراین همانگونه که در آیه 44 سوره زمر آمده: « همه شفاعت برای خداوند است» ولی خداوند به افرادی که خودش بخواهد اذن شفاعت می دهد؛ همانطور که خداوند علم غیب را مخصوص خود می داند، (چنانچه در آیه 65 سوره نحل می فرماید: « بگو ای پیغمبر! در آسمانها و زمین هیچکس به غیب علم و اطلاع ندارد، جز خداوند. »)
اما در آیه 27 سوره جن می فرماید : « خداوند عالم به غیب است و بر علم غیبش کسی را مطلع نمیگرداند، مگر آن رسول و فرستاده اش را که مورد پسند و رضایت او باشد.» بنابراین علم غیب مخصوص خداوند است و علم ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) همان علم خداست. شفاعت هم مخصوص خداوند است و به افرادی این ا داده شده است. |
+ | طبق یت و وای، شفاعت وز یامت مخصوص اون است. خداوند در آیه 256 سوره بقره میفرماید:«برای اوست هر چه در آسمانها و زمین است. کیست که بدون اذن او بتواند نزد او شفاعت کند؟» اما آیا خداوند اازه شفاعت را به کسی ی دهد یا نه در آیه 44 سوره زمر آمده:«همه شفاعت برای خداوند است» ولی خداوند به افرادی که خودش بخواهد اذن شفاعت می دهد؛ همان طور که خداوند علم غیب را مخصوص خود می داند اما در آیه 27 سوره جن می فرماید:«خداوند عالم به غیب است و بر علم غیبش کسی را مطلع نمگرداند، مگر رسولش و کسی را که مورد پسند و رضایت او باشد.» بنابراین علم غیب مخصوص خداوند است و علم ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) همان علم خداست. شفاعت هم مخصوص خداوند است و به افراد دیگری نیز این ااز داده شده است. |
| !روایاتی در زمینه شفاعت | | !روایاتی در زمینه شفاعت |
- | بخش سوم: روایات شفاعت همه مسلمانها فی الجمله شفاعت را قبول دارند و روایات زیادی از طریق مه و اص در این باب وارد شده است که ما به نمونه های از آنها اشاره میکن: |
+ | همه مسلمانها شفاعت را قبول دارند و روایات زیادی از طریق یه و ی در این باب وارد شده است که به نمونههایی از آن اشاره میشد: |
- | 1- ک د متدرک 4 ص 588 می نید: « رول دا (لی الل یه وله و سلم) فرمود در قیات ممی بر ا می ایستن ه نزد ((حضرت م علیه السلام|حضرت م)) می روند و می گید: « ای در م هت ر ی ا ز ن!» ر دم می فرمید: « من لی و موی این کار را نارم.» |
+ | ل خد فرمو:«در یت مؤمنین د ((حضر دم لیه السلا|حضرت د)) می رون و می گویند:« ای پدر، ت را برای ما باز ک!» حضرت دم راید:«من شایستگی این کر را دارم.» نها نزد ((حضرت راهیم علیه السلام|حضرت راهیم)) میروند. او هم رماید:«من نیز شایستگی ای کار را ندارم.» ((حضرت موی لیه لسلام|حضرت موسی)) و ((حضر یی لیه اسلام|حضرت یی)) نیز همین را میویند و نه ر ند من میفرتند. من ریزم و از خداو اذن میگیم و شما مسلمین را به سرعت برق از ((راط)) عبور میدهم...» |
- | آها نزد ((حضر ابرایم علیه لسلام|حضرت ابراهیم)) می روند. او هم می فرماید: « ن احب ای موقعی نیستم.» به نزد ((حضرت موسی لیه للام|حضرت موسی)) می روند. ی گوید: « من اهلیت این کار را دارم.» ب نزد ((حضر عیسی عیه السلام|حضرت یسی)) می روند. آن حضر نه را به ند رسل خدا می فرستد. رول خدا بر پا می ایستد از خداوند ذ می گی و. . . ما را از ((صراط)) مند سرعت برق عبو ی . . .» |
+ | نیز رل دا فرمود:« یمبری ز ا تمنایی دارد اا م دراست ود ر یره کدام. درواست ن م برای ام در رو ی است.» |
- | 2- محوم ق در صفحه 29 کتا صال می ویسد: « از رسول ا (صلی اله علیه و له وسلم) روایت شده که فرمود: هر پیبری از دا منّائی دارد. من دخوات و را پنان خیره کر ام و ن فاعت ن رای ام در روز قیت ات.» |
+ | ((حضرت امم ر صاق لی السلم|مام صاد علیه لسلام)) فرمود:«هر ک س چیز ا نکار کند ا ییان ا نیست. ((راج رل خدا)) و ((ا ر ر)) و ات.» |
- | 3- و نیز در صحفه 177 کتاب امالی صدوق آمده است: « ((حضرت امام ع ادق علیه السلام|امام ادق علیه السلام)) فرمود: « ه ک س یز ا انکر کند از شیعیان ما نی. عاج رسل خدا و ا در قبر و شفاعت.» |
+ | ((حضرت امام م اقر علیه السلام|امام اقر علیه السلام)) فرمود:«رسول خدا اجازه فاعت امتش ا داراست. ا یز فاعت ((شیعه|شیعیان)) ود را میکنم و شیعیانمان نی اع ال خوا را.» |
- | 4- و ر صف 539 فیر قمی مه است: « ((حضرت اما م باقر علیه السلام|ام بار علیه السلام)) رو: « رسو ا (ی اله لی و ه سلم) در مورد امتا ان شات دند ا بری مات ات رای ((شه|شیعیان)) ما و رای ییان ماس رای ا دان.» |
+ | و نی فود: /> روز قیم هنگامی که ((حضرت فاطم ا علیهاسلام|ضرت اطم علیهاالسلام)) ب در بت می رسد، نگاهی به این طرف و آ ف می افکند. طاب یرسد:«ای فاطه! لی توجّهت اطراف چیست؟» فاطمه عیهاسلام میگوید:«پروردگارا! من دوست ار اموز قدر و منزلتم شاته شود.» اوند یفرماید:«ای فامه! ببین در قل هر کس که محبت تو یا محبت یکی ا ذریّه تو ود داد، دست و را بگیر و داخل بهشت کن!» سوگند به خدا فطمه در آن روز شیعیان و محبان خود همنند پرنده ای که انه های وب را از دانه های بد جدا می کند، گلچین میفرماید. و سوگن ر میان مردم کسی ی م م کافر و منافق و مشرک. |
- | 5- و در صفحه 113 تفسیر فرات آمده است: « امام صادق علیه السلام فرمود: « در روز قیامت هنگامی که ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|حضرت فاطمه علیهاالسلام)) به در بهشت می رسد، نگاهی به این طرف و آن طرف می افکند. . . خطاب می رسد: « ای فاطمه! علت توجّهت به اطراف چیست ؟» فاطمه (علیهاالسلام) می گوید: « ای پروردگار! من دوست دارم که قدر و منزلتم امروز شناخته شود.»
خداوند می فرماید: « ای فاطمه! برگرد و ببین که در قلب هر کسی که محبت تو و یا محبت یکی از ذریّه تو را دارد، دست او را بگیر و داخل بهشت کن!» سوگند به خدا که فاطمه در آن روز شیعیان و محبان خود را همانند پرنده ای که دانه های خوب را از دانه های بد جدا می کند، گلچین می نماید. . . و سوگند به خدا در میان مردم کسی نمی ماند مگر کافر و منافق و شک کننده در امر توحید.»
6- رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرمود: « فقرا از شیعیان ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی)) و ترت ا را ک بعد از او هند سبک می شمارید. چون هر یک از آنان به تعداد افراد قبیله « ربیعه » و « مضَر » را شفاعت می کند. |
+ | 6- رسول خدا فرمود:«شیعیان فقیر ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی)) و ماا بعد از او سبک مشمارید. چون هر یک از آنان به تعداد افراد قبیله «ربیعه» و «مضَر»، از مردمان شفاعت میکند.» |
| !شفیعان در روز قیامت | | !شفیعان در روز قیامت |
- | بخش چهارم: شفیعان در روز قیامت از روایات زیادی که در این مورد وارد شده، معلوم می شود که شفیعان در روز قیامت فراوانند؛ از جمله انبیاء الهی، علماء، شهداء، ((ملائکه))، مؤمنین، اعمال صالح، ائمه اطهار، قرآن، ارحام، امانت و ولایت.»
بخش پنجم: شفاعت شوندگان رسول خدا فرمودند: « شفاعت من برای کسانی ات که معصیت کبیره انجام داده باشند.» در سوره انبیاء آیه 28 می خوانیم: « __و لایشفعون الا لمن ارتضی__ »؛ (پیامبران و ملائکه شفاعت نمی کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت باشد » از ((حضرت امام رضا علیه السلام|حضرت رضا علیه السلام)) تفسیر این آیه را پرسیدند. رت فرمود: « مقصود پسندیدگی در امر دین است.» نیجه آنکه شفاعت مخصوص افراد گناهکار است به شرط آنکه در عقیده و دین خود مورد رضایت قرار گرفته باشند. پس شفاعت در مورد شیعیان است و معاندین و ((ناصبین)) و منکرین از آن محرومند. |
+ | شفیعان در روز قیامت از روایات زیادی که در این مورد وارد شده، معلوم می شود که شفیعان در روز قیامت فراوانند؛ از جمله انبیاء الهی، علماء، شهداء، ((ملائکه))، مؤمنین، اعمال صالح، ائمه اطهار و قرآن. رسول خدا فرمود:«من کسانی را فاعت میکنم که معصیت کبیره انجام داده باشند.» در سوره انبیاء آیه 28 می خوانیم: « __و لایشفعون الا لمن ارتضی__ »؛ (پیامبران و ملائکه شفاعت نمی کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت باشد.» از ((حضرت امام رضا علیه السلام|حضرت رضا علیه السلام)) تفسیر این آیه را پرسیدند. مم فرمود:«مقصود پسندیدگی در امر دین است.» بنبراین شفاعت مخصوص افراد گناهکار است به شرط آنکه در عقیده و دین خود مورد رضایت باشند. پس شفاعت در مورد شیعیان است و معاندین و ((ناصبین)) و منکرین از آن محرومند. |
| منابع: | | منابع: |
| معاد شناسی، ج نهم، ص 57 تا 350. | | معاد شناسی، ج نهم، ص 57 تا 350. |