- | هم کشته می وند؟ این ک ست و بیماری او را بس است، پس من اصرار نمودم تا ای ک آنها ا از کشتن او باز داتم (2)
شمر فت: ((ابن زیاد ))مرا امر کرده است که فرزندان حسین را به قتل برسانم ولی ((عمر بن سعد|عمر بن سعد ))در جلوگیری از کشتن او مبالغه کرد؛ خصوصاً چون ((زینب)) دختر امیرالمؤمنین از قصد شمر مطلع شد آمد وگفت: او هرگز کشته نشود تا من کشته نشوم، آن گاه دست از او کشیدند. (3)
پس آن بی رحمان پوستی را که در زیر بدن ضرت بود کشیدند و بردند و ضرت را بر روی در افکندند. (4) |
+ | شم : ((بیداه ن زیاد|ابن زیاد)) مرا امر کرده است که فرزندان حسین را به قتل برسانم ولی ((عمر بن سعد|عمر بن سعد)) در جلوگیری از کشتن او مبالغه کرد؛ خصوصاً چون ((حضرت زینب علیهاسلام|زینب)) دختر ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین)) از قصد شمر مطلع شد آمد و گفت: او هرگز کشته نشود تا من کشته نشوم، آن گاه دست از او کشیدند. پس آن بی رحم ها پوستی را که در زیر بدن م بود کشیدند و بردند و م را بر روی در افکندند. |
| 1ـ گرچه امام سجاد علیه السلام در آن هنگام 23 ساله بود، ولی این تعبیر حمید بن مسلم برای جلوگیری از قتل امام بوده است چه آن که از مقررات جنگهای صدر اسلام این بود که کودکان را نمی کشند. | | 1ـ گرچه امام سجاد علیه السلام در آن هنگام 23 ساله بود، ولی این تعبیر حمید بن مسلم برای جلوگیری از قتل امام بوده است چه آن که از مقررات جنگهای صدر اسلام این بود که کودکان را نمی کشند. |