- | بِدعت، در لغت به معنی نوآور، یا نوآورده است و در اصطلاح کلام و علوم دینی پدید آوردن رسم و آیین و باور تازه در دین است، رسم و آیین و باوری که ریشه در ((آداب قرائت قرآن|قرآن)) و ((سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم)) و ائمه علیهم السلام ندارد بدعت و رسم و آیین تازه که ریشه در قرآن و سنت ندارد به دو گونه پسندیده و گمراه کننده تقسیم می شود.
بدعت حسنه که از آن به سنت حسنه تعبیر می شود، رسم ها و آیین هایی است نیک و ستوده که با قرآن و سنت ناسازگار نیست و با آنکه ریشه در قرآن و سنت ندارد، های نه انسان است. انگونه نت حسن و بدعت هماند بسیاری از عوم و ختراعات اکتشافات و. . . هیچگونه منع شرعی ندارد، بلکه با قوانین و اصول کلی ز احادیث و آیات همچون: « __من سنّ سنةً حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها__؛ هر کس سنت حسن ای بنا نهد از پاداش آن و ر ثواب عمل کنندگان به آن سنت بهره مند می گردد » سازگار است.
اما دعت سیّه و ناپسند که در واع منور ا وژه بدعت مین است و ناظر به این قسم می باشد، رسمها و آیین هایی است بد و ناستوده که با قرآن و سنت ناسازگار و در تعارض است و باعث گمراهی انسان و تباهی اندیشه های دینی مردم می گدد. احادیث فراوانی که در مذّمت بدعت و بدعت گذار وارد شده است ناظر به این بخش است.
این نوع از بدعت، پدیده ای است مخالف با سنت که حابه و بعین به آن باور نداشت ند و موجب افزودن چیزی است در دین که ی رعی آن را اتء ندا تأیید نمی کند. |
+ | بدعت پسندیده که از آن به «سنت حسنه» تعبیر میشود، رسم و آیینی است نیک و ستوده که با قرآن و سنت ناسازگار نیست و با آنکه ریشه در قرآن و سنت ندارد، اث اهی انسانه نیشود. نی تی هیچگونه منع و اشکال شرعی ندارد، بلکه با اصول کلی ین و احادیث و آیاتی همچون آیهی زیر سازگار است: « __من سنّ سنةً حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها__» (هر کس سنت نیکیی بنا نهد از پاداش آن و نی ثواب عملکنندگان به آن بهره میبرد.) اما نت ناپسند که در حا ار ه آن «بدعت» گته میشود، رسم و آیینی است بد و ناستوده که با قرآن و سنت ناسازگار و در تعارض است و باعث گمراهی انسانها و تباهی اندیشههای دینی مردم میود. احادیث فراوانی در مذّمت بدعت و بدعتگذار وارد شده است. این نوع از بدعت، پدیدهای است مخالف با سنت و وا افزودن چیزی است در دین که سم آن را عت نمیدان و ی اب تأییدش نمیکند. |
| دایره المعارف تشیع، ج 3؛ مجمع البحرین، ج 1؛ میزان الحکمه، ج 1، ص 379؛ سفینه البحار، ج 1 | | دایره المعارف تشیع، ج 3؛ مجمع البحرین، ج 1؛ میزان الحکمه، ج 1، ص 379؛ سفینه البحار، ج 1 |