منو
 کاربر Online
802 کاربر online
Lines: 1-16Lines: 1-16
-((عبیدالله)) نامه‌ای برای ((عمر بن سعد| عمر سعد ))نوشت و به ((شمر بن ذی الجوشن|شمر)) داد تا آن را به کربلا ببرد. شمر و عبدالله بن ابی المحل که برادرزاده‌ی ((ام البنین - مادر عباس بن علی|ام البنین )) بود، به عبیدالله گفتند:« ای امیر! خواهرزادگان ما(1) همراه با حسین هستند، اگر صلاح می‌بینی امان‌نامه‌ای برای آنها بنویس.» +((عبیدالله بن زیاد|عبیدالله)) نامه‌ای برای ((عمر بن سعد|عمر سعد)) نوشت و به ((شمر بن ذی الجوشن|شمر)) داد تا آن را به ((کربلا)) ببرد. شمر(1) و عبدالله بن ابی المحل که برادرزاده‌ی ((ام البنین|ام البنین)) بود، به عبیدالله گفتند:« ای امیر! خواهرزادگان ما همراه با حسین هستند، اگر صلاح می‌بینی امان‌نامه‌ای برای آنها بنویس.»
 عبیدالله پیشنهاد آنها را پذیرفت و به کاتب خود فرمان داد امان‌نامه‌ای برای آنها بنویسد.  عبیدالله پیشنهاد آنها را پذیرفت و به کاتب خود فرمان داد امان‌نامه‌ای برای آنها بنویسد.
 عبدالله بن ابی المحل آن را توسط غلامش، کزمان، به کربلا فرستاد و او پس از ورود به کربلا متن امان نامه را برای فرزندان ام البنین قرائت کرد. عبدالله بن ابی المحل آن را توسط غلامش، کزمان، به کربلا فرستاد و او پس از ورود به کربلا متن امان نامه را برای فرزندان ام البنین قرائت کرد.
 آنها در پاسخ گفتند:« سلام ما را به او برسان و بگو ما حاجتی به امان‌نامه تو نداریم. امان خدا بهتر از امان عبیدالله پسر سمیه است.» آنها در پاسخ گفتند:« سلام ما را به او برسان و بگو ما حاجتی به امان‌نامه تو نداریم. امان خدا بهتر از امان عبیدالله پسر سمیه است.»
-شمر نیز به خیمه‌های امام حسین نزدیک شد و ((پیینه عباس بن علی ب ایطاب|حضرت عباس)) و ((مبارزه و شهادت عبدالله بن علی بن ابی طالب|عبدالله)) و ((مبارزه و شهادت جعفر بن علی بن ابیطالب|جعفر)) و ((مبارزه و شهادت عثمان بن علی بن ابیطالب|عثمان بن علی )) را که مادرشان ام البنین بود، صدا زد و به آنها گفت:« برای شما از عبیدالله امان گرفته‌ام.»
آنها همه با هم گفتند:« خدا تو و امان تو را لعنت کند. ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!»
+شمر نیز به خیمه‌های امام حسین نزدیک شد و ((ضرت عباس علی اللا|حضرت عباس)) و ((مبارزه و شهادت عبدالله بن علی بن ابی طالب در روز عاشورا|عبدالله)) و ((مبارزه و شهادت جعفر بن علی بن ابیطالب در روز عاشورا|جعفر)) و ((مبارزه و شهادت عثمان بن علی بن ابیطالب در روز عاشورا|عثمان بن علی)) را که مادرشان ام البنین بود، صدا زد و به آنها گفت:« برای شما از عبیدالله امان گرفته‌ام.»
آنها همه با هم گفتند:« خدا تو و امان تو را لعنت کند. ما امان داشته باشیم و پسر ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|دختر پیامبر)) امان نداشته باشد؟!»
 (1)ام البنین و شمر هر دو از قبیله بنی‌کلاب بودند. (1)ام البنین و شمر هر دو از قبیله بنی‌کلاب بودند.
 +!منابع:
 +*کامل ابن اثیر، ج 4، ص 56.
 +*انساب الاشراف، ج 3، ص 184.
-مناع: />کل اب اثیر، ج 4، ص 56.
اناب ااشرا، 3، ص 184.

مراج
ع شود به: />
((و
اک اام به شنیدن نام کربلا))
+!مراعه د ب:
*((واکن اا ن عیه اام به شنیدن نام کربلا))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 28 فروردین 1384 [09:26 ]   3   شکوفه رنجبری      جاری 
 سه شنبه 17 آذر 1383 [15:54 ]   2   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 دوشنبه 29 تیر 1383 [10:03 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..