تاریخچه ی:
ابن زیاد و امان نامه برای حضرت عباس و برادرانش در کربلا
تفاوت با نگارش: 1
- | هنای که ((شمر بن ی الوشن|شمر)) نامه ((عبیدالله)) ا گرف در ک به ((مر بن عد|ان د ))اا ک و عبدالله بن ابی المحل که ((م لبنین - مادر با لی|ام البنین )) عمه او بود به عبیدالله گفتند : ای امیر! خواهرزادگان ما همراه با حسین هستند، اگر صلاح می بینی نام امانی برای آنها بنویس! عبیدالله پیشنهاد آنها را پذیرفت و به کاتب خود فرمان داد تا امان نامه ای برای آنها بنویسد. |
+ | ((عبیاله بن یا|عبیدالله)) نمهای بری ((م بن سعد|عمر د)) وت و به ((مر بن ی الوشن|شمر)) د تا را ه ((کرب)) برد. ر(1) و عبدالله بن ابی المحل که ادراهی (( لبنین|ام البنین)) بود، به عبیدالله گفتند:« ای امیر! خواهرزادگان ما همراه با حسین هستند، اگر صلاح میبینی امانامهای برای آنها بنویس.» />عبیدالله پیشنهاد آنها را پذیرفت و به کاتب خود فرمان داد اماننامهای برای آنها بنویسد. |
- | عبدالله بن ابی المحل مان نامه را ه وسیله غلامش کزمان به کربلا فرستاد و او پس از ورود به کربلا متن امان نامه را برای فرزندان ام البنین قرائت کرد گفت: ای امان نامه ای است که عبدالله بن ابی المل که از بتگان ماست فرستا ات . |
+ | عبدالله بن ابی المحل ن را وسط غلامش، کزمان، به کربلا فرستاد و او پس از ورود به کربلا متن امان نامه را برای فرزندان ام البنین قرائت کرد. />آها در پاسخ گفتند:« سلام ما را به او برسان و بگو ما حاجتی ب اماننامه تو نداریم. امان خدا بهتر از امان عبیدالله پسر سمیه است.» />شمر نیز به خیمههای امام حسین نزدیک شد و ((حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس)) و ((مبارزه و شهادت عبدالله بن علی بن ابی طالب در روز عاشورا|عبدالله)) و ((مارزه و شهادت جعفر بن علی بن ابیطالب در روز عاشورا|جعفر)) و ((مبارزه و شهادت عثمان بن علی بن ابیطالب در روز عاشورا|عثمان بن علی)) را که مادرشان ام البنین بود، صدا زد و به نها گفت:« برای شما از عبیدالله امان گرفتهام.» آنها همه ا هم گفتند:« خدا تو و امان تو را لعنت کند. ما امان داشته باشیم و پسر ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|دختر پیامر)) اان نداته باشد؟!» |
- | آنها در پاسخ گفتند: سلام ما را ب او برسان و بگو: ما حاجتی به امان نامه تو ناریم ان خدا بتر از اان عبیدالله پسر سمیه است. شمر نیز به نزدیکی خیام آمد و ((پیشینه عباس بن علی بن ابیطالب|عباس)) و ((مبارزه و شهادت عبدالله بن علی بن ابی طالب|عبدالله)) و ((مبارز و شهادت جعفر بن علی بن ابیطالب|جعفر)) و ((مبارز و شهادت عثمان بن علی بن ابیطالب|عثمان)) علیهم السلام، فرندان عل ن ب الب علیه السلام که مادرشان ام البنین است را صدا زد. شمر به آنها گت: برای شما از عبیدالله امان گرفته ام و آنها متفقاً گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت کند، م مان داشته باشم و پر دختر پیامبر امان نداشته باشد ؟!! |
+ | (1)ام ابنین و م د از بیله بنکلاب بودند. />!مابع: />*کام ابن اثیر، 4، 56. />*انساب ااشراف، 3، 184. |
- | ام لبنین ا قیله نی کلاب بود و شمر نیز از آن قبیله بود. از این و آنا را خاهر اده گفته است.
کامل ابن اثیر، ج 4، ص 56.
انساب لاشراف ج 3، ص 184.
مراجعه شود به:
((واک اام به شنیدن نام کربلا)) |
+ | !ماه ود به: />*((واکن اا سین له اام به شنیدن نام کربلا)) |