- | ((ابو حمزه ثمالی)) می گوید: در منز ((حضرت امام سجاد علیه السلام|حضرت علی بن الحسین علیه السلام)) با ایشان بودم و در آن منل درختی بود، گنجشکهای زیادی روی آن درخت لانه داشتند از اینرو به آنجا رفت و آمد می کردند و جیک جیک می کردند. رت به من فرمون: ی اا م آیا می دانی این یکی از اینها چه می گین؟ عرض کردم: خیر. فرمود: او پروردگارش را تقدیس نمود و از او روزی امروزش را طلب کرد. |
+ | ((ابو حمزه ثمالی)) میگوید: در خان ((حضرت امام سجاد علیه السلام)) بودم. در آنا درختی بود که گنجشکهای زیادی روی آن لانه داشتند و جیک جیک میکردند. مم به نکی ااره کد و من فو:«آیا میدانی این یکی چه گ؟» عرض کردم:«خیر.» فرمود:«او پروردگارش را تقدیس نمود و از او روزی امروزش را طلب کرد.» سپس فرمود:«ای اباحمزه، به ما زبان پرندگان آموخته شده است...» ( __علّمنا منطق الطیّر و اوتینا من کل شی__ ) |
| بحارالانوار، ج 46، ص 23، حدیث 3 به نقل از کتاب الاختصاص | | بحارالانوار، ج 46، ص 23، حدیث 3 به نقل از کتاب الاختصاص |
| بحارالانوار، ج 46، ص 23، حدیث 5 به نقل از کتاب بصائر الدرجات | | بحارالانوار، ج 46، ص 23، حدیث 5 به نقل از کتاب بصائر الدرجات |
| ((آگاهی از زبان حیوانات)) | | ((آگاهی از زبان حیوانات)) |