دعوتی از دل مردم
بدیهی است که فطری و منطقی بودن اسلام و هماهنگی آن با نوامیس زندگی عامل اساسی انتشار آن است مبلغان مسیحی جنگهای صدر اسلام را دستاویز قرار داده عامل نشر و توسعه اسلام را زور و جبر معرفی میکنند.
اگر در جوهر یک دعوت دینی قدرت اقناع وجدانها وجود نداشته باشد محال است که زور و جبر بتواند در مردم ایمان به وجود آورد. در صدر اسلام جنگهایی صورت گرفت و اسلام به حکم این که دینی است اجتماعی و مسئولیت سعادت جمعی بشر را نیز تعهد کرده است و تفکیک سعادت فردی از جمیع را نادرست میداند جهاد را جزء دین قرار داده است.
نشر و توسعه اسلام به طور طبیعی و عادی صورت گرفت و ایرانیان تدریجاً و به خصوص در دوره افول سیاسی اعراب، اسلام را پذیرفتند و
زرتشتی گری زمانی شکست قطعی خورد که ایران دارای استقلال سیاسی خود بود و هیچ نیرویی نمیتوانست ایران را مجبور به ترک دین خود کند.
زرتشتی گری زمانی شکست خورد که ایران دارای استقلال سیاسی بود
مسئله مهم در نشر دعوت اسلام که این دین را از مسیحیت و مانویت ممتاز میکند این است که عوامل تبلیغ اسلام توده مردم بودهاند نه یک دستگاه طویل و عریض تبلیغاتی و تودههای مردم صرفاً تحت تأثیر انگیزههای وجدانی بدون آن که بخواهند وظیفهای را که از طرف یک سازمان روحانی به آنها محول شده انجام دهند به نشر و تبلیغ اسلام پرداختند و یکی از مبادی و مقدمات اسلام نیمی از مردم جهان دعوتها و تبلیغاتی است که از ایران برخاسته است.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری