پایان فرمانروایی اسپهبدان طبرستان
«226 ق / 840 م»
شورش و شکست مازیار، برای فرمانروایی
طبرستان و خراسان هر دو، سرنوشت ساز بود. به دنبال سرکوبی او، قدرت طاهریان در امارت خراسان استوار شد، طبرستان هم از حالت انزوا و دور از دسترس بودن، که تا آن ایام آن را به وسیله فرمانروایان مستقل محلی خویش حفظ کرده بود، بیرون آمد و به قلمرو
خلافت محلق شد. در واقع بسط فتوحات اسلامی در سراسر ایران، از آغاز تنها در ولایات ساحلی دریای خزر با مقاومت جدی و طولانی مواجه بود. این ولایات شامل
گیلان، طبرستان و قسمتی از جرجان میشد. ویژگیهای طبیعی و اقلیمی آن نواحی در ادوار پیش از اسلام هم غالباً آن جا را از نفوذ عمیق و گسترده قدرتهای داخل فلات ایمن داشته بود. هر چند در هول و هراس ناشی از شکست «جلولا» و فرار یزدگرد، مردانشاه مصمغان
دماوند، فرخان و اسپهبد طبرستان برای جلوگیری از پیشرفت سپاه اعراب در آن نواحی، پرداخت مالی را به عنوان مال صلح، به عهده گرفتند «حدود 22 ق / 643 م»، لیکن سرانجام درک این نکته که نفوذ بیشتر در آن کوهستانها برای اعراب، ممکن نیست، فرمانروایان محلی این نواحی آمل و
آل باوند در کوهستانهای شرقی میشد، حتی بعد از الزام به فرمانبرداری از خلیفه، بارها از اطاعت او سرپیچیدند و بارها مردم ولایت را به کشتار اعراب و عمال خلفا تشویق کردند.