هنگامی که به مردم
مدینه خبر رسید که
امام حسین علیه السلام قصد عزیمت به
عراق را دارد،
عبدالله بن جعفر نامهای به این مضمون برای امام نوشت:«تو را به خدا سوگند، از مکه خارج مشو! من بر این تصمیمی که گرفتهای بیمناکم و میترسم تو و اهل بیتت را از دم تیغ شمشیر بگذرانند. و اگر تو به شهادت برسی، نور زمین خاموش خواهد شد. تو امیرمؤمنان و چراغ هدایت امتی. در رفتن به عراق شتاب مکن. من از
یزید و سردمداران بنی امیه، برای تو و فرزندان و
اهل بیت و اموال تو خط امان خواهم گرفت. والسلام.»
امام حسین علیه السلام در جوابش نوشت:«من نامهات را خواندم و منظورت را دریافتم. اینک تو را آگاه می کنم که من جدم
رسول خدا را در خواب دیدم و او مرا به چیزی خبر داد که باید در انجام آن بکوشم، خواه ظاهراً به نفع من باشد یا به زیان من. به خدا سوگند ای پسر عمو! اگر من در آشیانهی هر جنبندهای از زمین بروم، اینها (بنی امیه) مرا بیرون میآورند و میکشند. به خدا سوگند ای پسر عمو، بر من تعدی و ظلم روا خواهند داشت همان گونه که قوم
یهود در روز شنبه ستم و تجاوز را پیشه خود کردند.»
منابع:
قصه کربلا، ص 160.
الفتوح، ج 5، ص 115.
مراجعه شود به:
عزیمت امام حسین علیه السلام از مکه به سوی کوفه