روزی
امام حسن علیه السلام با لباسی آراسته و خوشبو از خانه خارج شد. در میان راه یکی از گدایان یهودی امام را نگه داشت و گفت:«ای حسن! انصاف بده، مگر جدت،
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، نفرمود:"الدنیا سجن المومن و جنه الکافر."(دنیا زندان مؤمن و
بهشت کافر است؟)»
امام فرمود:«آری.»
گفت:«پس چرا الآن نسبت من و تو برعکس است. من با این حال گرسنگی و فقر، گویی در زندان به سرمیبرم و تو با این رفاه و آراستگی، در بهشتی؟»
امام فرمود:«ای یهودی، اگر هم اینک با چشم دلت به عالم آخرت بنگری و ببینی خداوند چه عذابهایی را برای تو، و چه ثوابها و نعمتهایی را برای من مهیا کرده است، یقین میکنی که تو اکنون نسبت به آن عذابهای اخروی در بهشت هستی و من نسبت به آن نعمتهای اخروی در زندان به سر میبرم.»
مراجعه شود به:
احادیث امام حسن علیه السلام