مقدمه
در روایات بسیاری آمده است که اشیای اختصاصی و ارزشمندی از
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و
امیرالمؤمنین علیه السلام نزد
ائمه اطهار علیهم السلام بوده است که یکی پس از دیگری به امامان شیعه رسیده و اکنون نزد
حضرت ولی عصر سلام الله علیه موجود است. این اشیا به عنوان ودایع امامت در حصن و حفظ خدای تعالی و به دست امام آن زمان است:
وجود ودایع، دلیل بر امامت
1) امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از احتجاجات خود فرمود:«شما را به خدا قسم کسی در بین شما هست که
سلاح و پرچم و انگشتر رسول الله نزد او باشد، غیر از من؟»
همه گفتند: نه!
2) به
امام صادق علیه السلام گفتند:«عدهای گمان میکنند شمشیر رسول خدا نزد
عبدالله بن حسن است.»
امام فرمود:«به خدا قسم، عبدالله بن حسن هرگز آن را ندیده است. شمشیر و پرچم رسول خدا نزد من است. سلاح رسول الله مانند تابوت در
بنی اسرائیل است. هر کجا تابوت یافت می شد، نبوّت همان جا بود. سلاح رسول الله هم در نزد هر کس باشد، او امام است.»
سپردن ودایع و حفظ آن
1) امام صادق علیه السلام میفرمود:«امیرالمؤمنین علیه السلام هنگامی که قصد عزیمت به
عراق را داشت، کتابهای مخصوص خود را نزد
ام سلمه به امانت گذاشت. پس از شهادت امیرالمومنین، کتابها به
امام حسن مجتبی و سپس به
امام حسین علیه السلام و سپس به
امام سجاد علیه السلام و بعد از آن به دست پدرم
امام باقر علیه السلام رسید.»
2)امام باقر علیه السلام فرمود:«وقتی شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نزدیک شد، چون حضرت امام سجاد به شدت مریض بود، دختر بزرگ خود،
فاطمه، را صدا کرد و کتابی به او داد.
پس از شهادت امام، فاطمه آن کتاب را به امام سجاد سپرد و اکنون نزد من است.»
3) امام سجاد علیه السلام پیش از شهادت خود به حضرت باقر علیه السلام فرمود:«ای محمد! این صندوق را به خانه ات ببر!»
امام باقر علیه السلام آن صندوق را که حاوی سلاح و کتب رسول الله بود، به کمک چهار نفر به خانه خود برد.
ودایع امامت چه بود؟
1) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیش از رحلت خود فرمود:«ای علی! ای برادر محمد! آیا وعده های مرا وفا می کنی و دِین مرا می پردازی؟»
امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کرد:«بله، پدر و مادرم فدایت باد!»
رسول خدا انگشتر خود را از انگشت در آورد و به امیرالمؤمنین داد و فرمود:«تا من زندهام آن را در دست خود کن!»
امام علی نیز انگشتر را به انگشت کرد.
سپس رسول خدا
بلال را صدا زد و فرمود:«کلاهخود و زره و پرچم و شمشیر و
عمامهام سحاب و
بُرد (لباس بلند) و ابرق (طناب دو رنگ مخصوص) و
قضیب ممشوق (چوب کوچک تعلیمی) و دو جفت نعلین (کفش راحتی) و پیراهنی را که با آن به
معراج رفتم و پیراهنی که در
جنگ احد پوشیدم و سه شبکلاه و کلاه سفرم و کلاهی که روزهای عید به سر میگذاشتم و کلاهی که وقتی با اصحاب بودم بر سر می گذاشتم و دو استرم، شهباء و دلدل، و دو شترم، عضباء و صهباء، و دو اسبم، جناح و حیزدم، و الاغم، یعفور، را بیاور!»
سپس فرمود:«ای علی همه اینها را تا من زنده ام، بگیر!»
جفر و صحف موجود در نزد ائمه علیهم السلام
2)امیرالمؤمنین میفرمود:«نوشتههای زیادی از رسول خدا نزد من است.»
در بین آنها صحیفهای است به نام عبیطه که در آن نام شصت قبیله بیدین عرب نوشته شده است.
3) امام صادق علیه السلام فرمود:«در نزد ما جفر احمر و جفر ابیض و
مصحف فاطمه و «جامعه» موجود است.
جفر احمر (سرخ) جعبهای ایاست که سلاح رسول الله در آن است. جفر ابیض (سفید) جعبهای است که
تورات حضرت موسی و
انجیل حضرت عیسی و
زبور حضرت داود و کتب اولیه آسمانی
صحف ابراهیم در آن است.
و در مصحف فاطمه علیهاالسلام تمام حوادث و اسماء سلاطین تا روز قیامت نوشته شده است.
«جامعه» کتابی است به طول هفتاد زراع که آن را مانند طومار میپیچیند. این کتاب به انشای رسول خدا و به خط امیرالمومنین علیه السلام است که در آن همه آنچه مخلوقات تا قیامت احتیاج دارند، نوشته شده است.
صحیفه موجود در بند شمشیر رسول خدا
4) امام صادق علیه السلام فرمود:«در بند شمشیر رسول الله، صحیفه کوچکی جاسازی شده بود که روزی امیرالمؤمنین علیه السلام آن را باز کرد و به امام حسن علیه السلام فرمود:
بخوان! امام حسن علیه السلام خواند. سپس امام حسین علیه السلام آن را خواند و سپس به
محمد بن حنفیه (پسر دیگر امیرالمؤمنین) داد ولی او نتوانست چیزی بخواند. امیرالمومنین صحیفه را پیچید و در بند شمشیر گذاشت.
در آن صحیفه، حروفی بود که از هر کدام، هزار «در» گشوده میشود و هنوز دو حرف آن بیشتر خارج نشده است.
5) امام سجاد علیه السلام میفرمود:«. . . رسول خدا از خداوند فراوانی علم را خواستار شد. آن علم فراوان نزد ماست و هچیک از اوصیا و انبیا و فرزندان انبیا آن را ندارند. ما از آن روی همان علم، از همه مصیبتها و اتفاقات و مرگها باخبریم.»
دیوان شیعیان
6)حذیفه می گوید:
در بیابان، همسفر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بودم. جلوی ما شتری با بار حرکت میکرد که هرگز از ما دور نمیشد. از امام پرسیدم:«بار این شتر چیست؟»
امام فرمود:«این دیوان
شیعیان است که در آن نام آنها و پدرانشان نوشته شده است.»
از امام خواستم آن را به من نشان دهند. فردای آن روز آن را باز کردند و من اسم خود را در آن دیدم.
در بعضی از روایات به این دیوان ناموس گفته شده.
اسامی اهل جهنم و بهشت در دیوان شیعیان
7) رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم روزی کتابی در دست راست گرفت و فرمود: «اسامی اهل
بهشت در این کتاب نوشته شده.»
آنگاه کتابی در دست چپ گرفت و فرمود:«اسامی اهل
جهنم در این کتاب نوشته شده.»
آنگاه هر دو کتاب را به امیرالمومنین علیه السلام عطا فرمود.
میراث انبیاء
8) امام صادق علیه السلام فرمود:«شمشیر و پرچم و زره و کلاهخود رسول الله نزد من است و نیز الواح و عصا و طشت مخصوص حضرت موسی و انگشتر حضرت سلیمان...»
زره حضرت مهدی
9) رسول خدا دو زره داشت. یکی از آنها را هر یک از ائمه علیهم السلام میپوشید، برایش اندازه بود؛ با وجودی که قد و حجم بدن مقدس آنها کاملا تفاوت داشت. زره دیگر پیامبر اندازهی هیچ یک از امامان نبود، مگر حضرت قائم آل محمد که پس از ظهور به تن خواهد فرمود.
عصای حضرت موسی
10) امام باقر علیه السلام فرمود:«عصای حضرت موسی، ابتدا در دست
حضرت آدم بود که به حضرت شعیب رسید و از او هم به حضرت موسی. آن عصا اکنون نزد ماست و من همین تازگی آن را دیدم. مانند زمان اولی که از درخت کنده شده بود، تازه و سبز است. این عصا را هر وقت بخواهم به سخن در میآورم و آماده است که به دست قائم ما برسد تا همان اعجاز موسی را نشان دهد.»
انگشتری امام موسی کاظم و امام جواد علیهماالسلام
11) در دست
امام موسی کاظم علیه السلام انگشتر فیروزهای بود. امام میفرمود:«این فیروزه سنگی است که
جبرئیل علیه السلام برای رسول خدا از بهشت آورده و هدیه کردهاند. رسول خدا هم آن را به امیرالمؤمنین علیه السلام داده است.»
12) در دست
امام جواد علیه السلام انگشتری بود. امام میفرمود:«این انگشتر
حضرت سلیمان بن داود علیه االسلام است.»
منابع:
بحارالانوار، ج 26، باب 1 علوم، ص 18 تا 66.
بحارالانوار، ج 26، باب 7 علوم، ص 117 تا 132.
بحارالانوار، ج 26، باب 16 علوم، ص 201 تا 222.