تصویر | معادل فارسی | تعریف | واژه لاتین
|
| آشکار سازهای تابشی | | radiative detectors
|
| آشکار ساز تابش فلورسانس | از لولههای فوتو مولتی پلایر به عنوان آشکار ساز استفاده میشود. | Fluorescence radiation detector
|
| آشکار ساز فوتومتری | این آشکارسازها شامل سلولهای ولتایی: فوتو لولهها ، لولههای تکثیر کننده فوتون ، آشکار سازهای نیم رسانا و دیودهای سیلیکن میباشند. | detectors Photometric
|
| آشکار ساز گرمایی | در ناحیه مادون قرمز شدت منبع تابش پایین است و در نتیجه علامت الکتریکی حاصل از آشکار ساز ضعیف است. لذا برای اندازهگیری تابش از آشکار سازهای گرمایی استفاده میشود. مثل ترموکوپل و بولومتر. | heat detectors
|
| آشکارساز گولی | یکی از آشکار سازهای IR میباشد که نوعی ترمو متر حساس به گاز است و از گاز گزنون استفاده میشود که در یک محفظه ، استوانهای قرار دارد. | Goley detectors
|
| آشکار ساز مادون قرمز | معمولا از آشکار سازهای گرمایی استفاده میشود. این آشکار سازها شامل ترموکوپل ، بولومتر ، آشکار سازهای پیروالکتریک و آشکار ساز گولی میباشند. | In frared detectors
|
| آشکار سازهای NMR | این آشکار سازها شامل Cross - coil و Singl - coil میباشد. | NMR detectors
|
| آشکار سازهای اشعه ایکس | این آشکار سازها شامل شمارنده فوتون Photon counter) ، Filed Gas) لوله گایگر ، محفظههای یونیزاسیون ، شمارنده جرقه زن و نیم هادیها میباشند. | X - Ray - source
|
| آشکار سازهای پیروالکتریک | بعضی از بلورها مثل تانتالات ، لیتیم ، تیتانات باریم و سولفات تری گلیسیرین دارای المانهای وابسته به دما هستند و وقتی بین صفحات فلزی قرار میگیرند، یک خازن حساس به دما تشکیل میشود که توان تابش IR را اندازه میگیرد. | Pyroelectris detectors
|
| آشکار سازهای کروماتوگرافی گازی | این آشکار سازها شامل نوع هدایت پذیری گرمایی (TCD) ، یونیزاسیون شعلهای (FID) ، ترمو یونی (TLD) ، (Electron caplury) میباشد. | Chromatographis detector
|
| آشکار ساز هدایت گرمایی | یکی از آشکار سازهای کورموتوگرافی گازی است. عنصر حساس یک منبع گرم شده از طریق الکتریکی است که دمای آن در قدرت الکتریکی ثابت به هدایت پذیری گرمایی گاز محیط بستگی دارد. عنصر گرم شده از جنس پلاتین ، طلا یا تنگستن است. | Theramal corductivity detector
|
| آشکار ساز یونیزاسیون شعلهای | بسیاری از ترکیبات آلی وقتی در دمای شعله هوا ـ هیدروژن پیرولیز میشوند، واسطههای یونی تولید میکنند که باعث عبور الکتریسیته از پلاسما میشوند. گونههای باردار بوسیله یک جمع کننده جمع شده و جریان ایجاد شده بعد از تقویت ثبت میشود. | Flame ionization detector
|
| آهنگ واکنشی | | reaction rate
|
| اتم هیدروژن گونه | | hydrogen atom
|
| احتمال | | probability
|
| ارزش انتظاری | | expectation value
|
| اسپین- مدار | | spin-orbit
|
| انرژی عدوم تقارن (انرژی بستگی متوسط) | عبارت است از اختلاف بین انرژی هستهای یک هسته با اعداد نوترونی و پروتونی Z , N با انرژی ایزوباری که در آن اعداد نوترونی و پروتونی ، هر دو مساوی A/2 است | Average binding energy
|
| الکترونهای اتمی | | atomic electrons
|
| اصل توافق بوهر | بر طبق آن وقتی اعداد کوانتومی سیستم خیلی بزرگ میشوند، مکانیک کوانتومی را با مکانیک کلاسیک تقریبا یکی گرفت. | Bohr correspondence principle
|
| اشعه ترمزی (برمز اشتراهلونگ) | برای انرژیهای جنبشی بیش از M0c2 که در آن M0 جرم سکون ذره است، اتلاف انرژی توسط گسیل تابش الکترومغناطیسی بیش از بیش اهمیت پیدا میکند. این تابش را برمز اشتراهلونگ یا تابش ترمزی مینامند | Bermsstrahlung
|
| ابر باری حول نوکلئون | توزیع بار شعاعی پروتون و نوترون در هسته اتم را گویند. | charg cloud around nucleon
|
| اثر کامپتون | الکترودینامیک کلاسیک نشان میدهد که هر ذره باردار شتاب یافته ، تشعشع میکند. از این رو وقتی تابش الکترومغناطیسی با فرکانس معین به یک الکترون نه چندان مقید اصابت می کند، شتاب القایی باعث می شود که الکترون مقداری از انرژی الکترومغناطیسی را با همان فرکانس دوباره تابش کند. این پدیده به پراکندگی تامسون معروف است. تعمیم کوانتومی آن اثر کامپتون است. | Compton effect
|
| انرژی کولونی | انرژی حاصل از برهمکنش بین بارهای الکتریکی. | coulomb energy
|
| انرژی واپاشی | انرژی واپاشی اختلاف جرم ایزوبارها را میرساند. | Decay energy
|
| واپاشی الکترونی (بتایی) | متداولترین نوع واپاشی پرتوزا است، زیرا تمام ویژه هستههایی که در دره پایداری نیستند، آمادگی گسیل بتا را دارند. این فرآیند مشتمل بر گسیل مستقیم یک الکترون از هسته است. | beta decay
|
| آشکار سازها | دستگاههایی که برای ردیابی و یا شناسایی تشعشعات هستهای بکار میروند. | Detectors
|
| طول موج کامپتون | در برهمکنش پرتو گاما با یک الکترون نه چندان مقید ، پرتو گاما با یک اتلاف انرژی مناسب پراکنده میشود. اختلاف طول موج در این برهمکنش (λ' - λ = h/m0c (1 - cosθ که h/m0c را طول موج کامپتون نامند. | Compton wavelength
|
| برهمکنش اسپین - مدار | الکترونها و نوکلئونها دارای تکانههای زاویهای ذاتی هستند، که اسپین ذاتی خوانده میشوند. مطالعه تکانهای زاویهای کل یک سیستم ذرات برهمکنشی ، جزئیات راجع بین نیروهای این ذرات را منعکس میکند. مثلا از جمع برداری یا جفت شدگی تکانه زاویهای الکترونها در اتمها ، میتوان پی به وجود نیرویی برد که حرکت مداری اسپین یک الکترون را در میدان الکتریکی هستند (جفت شدگی اسپین - مدار) به هم مربوط میسازد. | spin - spin interaction
|
| برهمکنش اسپین - اسپین | الکترونها و نوکلئونها دارای تکانههای زاویهای ذاتی هستند، که اسپین ذاتی خوانده میشوند. مطالعه تکانهای زاویهای کل یک سیستم ذرات برهمکنشی ، جزئیات راجع بین نیروهای این ذرات را منعکس میکند. مثلا از جمع برداری یا جفت شدگی تکانه زاویهای الکترونها در اتمها ، میتوان پی به وجود نیرویی برد که حرکت مداری اسپین یک الکترون را در میدان الکتریکی هستند (جفت شدگی اسپین - مدار) به هم مربوط میسازد. | spin - orbit interaction
|
| حالت انرژی | | Energy state
|
| انرژی فوق حرارتی | بسته به شرایط واکنشهای هستهای را بهتر است با نوع ذره پرتابه ، انرژی پرتابه ، هدف ، یا فرآورده واکنش طبقه بندی کرد. انرژیهای فوق حرارتی ، انرژی پرتابه با انرژی تقریبا برابر یک الکترون ولت میباشد. | Epithermal energy
|
| اصل طرد پائولی | در هر اتم الکترونها طبق اصل طرد پائولی بر روی چندین حالت توزیع میشوند. طبق این اصل هر حالت میتواند با نوکلئونهای یکسان طوری پر شود که هیچ دو نوکلئونی دارای مجموعه اعداد کوانتومی n ، l ، m و ms همانند نباشند. | Exclution principle
|
| اصل عدم قطعیت هایزنبرگ | در هر اتم الکترونها طبق اصل طرد پائولی بر روی چندین حالت توزیع میشوند. طبق این اصل هر حالت میتواند با نوکلئونهای یکسان طوری پر شود که هیچ دو نوکلئونی دارای مجموعه اعداد کوانتومی n ، l ، m و ms همانند نباشند. | Heisenberg uncertainty principle
|
| انتقال استارک در پلاسما | | stark shift in plasma
|
| اندازه حرکت | | momentum
|
| اندازه حرکت زاویهای | | angular momentum
|
| انرژی استانه | | Threshold energy
|
| انرژی پس زنی | | recoil energy
|
| انرژی تکان | | quivering energy
|
| انرژی جدا سازی | | separation energy
|
| انرژی کل | | total energy
|
| ایزوتروپی | | isotopy
|
| واپاشی آلفا | از نظر ساختار هستهای ، واپاشی آلفا معرف واپاشی ذره از یک تراز هستهای مجازی است. | alpha decay
|
| بارن | | barn
|
| بردار ستونی | | Columm vector
|
| بردار قطبش | | polarization vector
|
| بردار محوری | | axial vector
|
| بردار موقعیت | | position vector
|
| بردار واحد | | unit vector
|
| پتانسیل الکترواستاتیک | | electrostatic potential
|
| پتانسیل جاذبهای | | gravitional potential
|
| پدیده پلاسماهای جمعی | | Collective plasma phenomena
|
| پذیرفتاری الکتریکی | | electric susceptibelity
|
| پراکندگی القائی | | stimulated scattering
|
| پراکندگی پراشی | | diffractive scattering
|
| تفکیک تراز | | level spliting
|
| مکانیک کوانتومی | | quantom mechanics
|
| مگنتون بور | | Bohr magneton
|
| تابع هرمیت | | Hermite function
|
| تبدیل لاپلاس | | Laplace transform
|
| تبهگنی | | degeracy
|
| جذب غیر خطی | | non linear absorption
|
| جذب فوتوالکتریک | | photoelectric absorption
|
| سطح مقطع پراکندگی کولنی | | coulomb scattering cross section
|
| سنکروتون | | synchroton
|
| سیکلوترون | Cyclotron
|
| مقدار چشمداشتی | | expectation value
|
| مکانیک کلاسیک | | classical mechanics
|
| نیروهای الکترومغناطیسی | | eledtromagnetic forces
|
| مشاهده پذیر | | observable
|
| عدد کوانتوم سمتی | | orientational quantum
|
| گاز تک اتمی | | monoatomic gass
|
| وردایی | | variance
|
| ویژه پایهها | | eighen basis
|
| ویژه تابع | | eighen function
|
| ویژه توابع همزمان | | simultaneus eighen
|
| ویژه مقدار | | eighen value
|
| برانگیختگی کولونی | | coulomb excitation
|
| برهمکنش ضعیف | | weak interaction
|
| اسپین | | spin
|
| ذره آلفا | | Alpha partical
|
| واپاشی بتا | | beta decay
|
| تولید زوج | | pair production
|
| اثر فوتوالکتریک | | photo electric effect
|
| پراکندگی ریلی | اگر پرتو گاما توسط یک الکترون مقید که از اتمش خارج نمیشود و پراکنده گردد (اکثرا میتوان از تغییر در طول موج صرفنظر کرد) که پراکندگی ریلی گویند. هر چه عدد اتمی پراکننده بیشتر شود، مقدار این پراکندگی افزایش مییابد. | Revleigh scattering
|
| مکانیک کوانتومی | مکانیک حاکم بر ذرات زیر اتمی (ذرات خرد) | quantum mechanic
|
| ثابت پلانک | | Plank’s constant
|
| عدد کوانتومی | | Quantum number
|
| گشتاور دو قطبی | | Dipde moment
|
| گشتاور مغناطیسی | | Magnetic moment
|
| گشتاور چند قطبی | Multipole moment
|
عکس پیدا نشد | موج دوبروی | | Broqlie wave
|