مک کاریسون برای ما میگوید چگونه «هونزاها» با بقایای آنچه در دسترس خود دارند و آن را در یک جا جمع میکنند کودهای آلی میسازند و آن را در زمین های زراعتی خود با دقت و توجه مثل کره ای که روی یک برش نان بکشند پهن میکنند.
افکاری که هونزاها در اینباره دارند بسیار جالب توجه و دقت است و از این به بعد دست هایی که بیل نگرفتهاند شبهای زیادی، کتابها به دست گرفته و در این موضوع مطالعه خواهند کرد زیرا بعد از همه اینها در این موضوع چیز خارقالعادهای وجود ندارد و کودهای آلی(معدنی) برای ما چیزهای پر اهمیتی نیستند بلکه مجموعه کیفیاتی هستند که اساس غذایی ما را به وجود میآورند.
این نظریه این است که زمین چیز زندهای ست و مثل تمام چیزهای زنده دیگر تابع عوامل زندگی و حیات است و زمین میتواند سالم و یا ناسالم و بیمار باشد، زمین بیمار و ناسالم زمینی است که عناصر چندی را از دست داده و زمین سالم خاکیاست که از این حیث کامل باشد.
رشد نباتات باید از روی چیزهایی اندازه گرفته شود که از زمین استخراج کردهاند وقتی گیاهی آخرین روزهای عمر خود را طی کرد، میپلاسد و میپوسد و موادی را که از زمین گرفته شده است دوباره به زمین پس میدهد.
و یا اگر حیوانی این نباتات را مصرف کند آن حیوان موادی را مصرف میکند که از زمین گرفته شده است و هنگامی که این حیوان آنچه را دریافت داشته رد کند موادی که روی هم انباشته شده و قبلاً برداشت شده بود دوباره به زمین برمیگردد اتلاف مواد آلی که ممکن است آنرا به عنوان کود معدنی به زمین داد و زمین را حاصلخیز نمود گاهی به مقدار زیادی میرسد.
«پل سیرس» (Paul Sears) نویسنده کتاب صحاری در حال حرکت (Deserts on The March) عقیده دارد که شهر کلوند(Cleveland) هر روز مواد معدنی و زباله و آشغال هایی را به دور میریزد که اگر جمع شود میتواند در یک سال مزرعهای را به وسعت صد و بیست هکتار حاصلخیز کند.
پروفسور سیرس مقالهیی در روزنامه زمین مادر (Mother Earth) ارگان و ناشر انجمن انگلیسی خاک نوشته و تذکر میدهد که آنچه را ما به آن کاملاً احتیاج داریم و باید آنرا حفظ کنیم:
« استعمال کامل و به جای فضولات مجاری فاضلابهاست که باید به خوبی مصرف شده و دوباره به زمین برگردد. »
دوسال است که « لیدی.او.بالفور» (Lady eve Balfour) دختر صدر اعظم معروف انگلستان در جنگ اول جهانی به آمریکا میآید. « مادام لئونارد بوسبی» (Mme Leonard Busby) روزی او را به همراه خود در نیویورک به ملاقات من آورد و من به خاطر دارم شبی را به صحبت با هم گذراندیم که به قدری آن صحبت و مذاکرات بر من خوش و دلپذیر آمد که تا ساعت چهار صبح طول کشید و لیدی بالفور مشاهدات و آزمایش های خود را در آمریکا برایم شرح داد که بعد در یکی از روزنامههای آمریکا هم چاپ شد و پس از آن در روزنامه زمین مادر(Mother Earth) نیز نقل گردیده و دوباره به چاپ رسید و من قسمتی از آن مقاله را در اینجا نقل میکنم:
پنجم مه … بالاخره ما به پرتغالستان برادران چمپیون Champion که با کودهای آلی زمین آن را پرورش میدهند رسیدیم…
تمام روز را زیر درخت های مرکبات که مساحتی را به وسعت هفتاد میل اشغال کرده بودند گردش کردیم.
تعداد کمی از این درختان واقعاً سالم بودند و مقدار زیادی به طور وحشتناک و محسوس رو به انحطاط میرفتند و بسیاری از بین همان درختان خشک شده بودند و یا خشک میشدند.من شنیده بودم که درختستانهای پرتغال برادران چمپون از بین میروند ولی در اثر مواظبت با کودهای آلی دوباره زندگی را از سر گرفته و شادابی و سرسبزی خود را بدست میآورند.
من برای گرفتن عکس از منظره این درختان پژمرده بیتابی و بیصبری میکردم و میخواستم مقاله خود را مستند به مدارک زندهیی بکنم بهمین جهت هر وقت به این درختان علیل و مریض میرسیدیم به همراه خود میگفتم بایستید و بگذارید من عکسی بردارم.ولی همراه من میگفت برای عکسبرداری وقت زیادی داریم،بعدها درختان دیگری را خواهید دید که خیلی مریض و بیمار هستند و شما تخمین خواهید زد که چقدر این آفت به محصول پرتغال کالیفرنی زیان رسانیده است.من وقتی این درختان را دیدم به این موضوع تسلیم شدم که در کشت مرکبات که به طور تجارتی عمل میکنند بسیار کم و یا اصلاً کودهای آلی را مصرف نمینمایند و درختان پرتغال منحصراً با کودهای مصنوعی فراوان تغذیه و سمپاشی میشود.و اغلب درختان پرتغال دارای برچسبی قرمز هستند و آن علامت آنست که نباید به آنها نزدیک شد زیرا سمپاشی شدهاند و معمولاً پرندگان کوچکی که در اثر این سمپاشی مردهاند در زیر آن درختان دیده میشدند . پرتغال های این گونه درختان قبل از اینکه برسند چیده میشوند و در محلولی ضدعفونی خیس خورده و بیش از هر چیز آنرا رنگ میکنند تا منظره پرتغالی را که رسیده است به خود بگیرد و سپس آن را واکس میزنند.
ولی سه سال بعد این وضع بکلی عوض شد و تباین و اختلاف محسوسی به وجود آمد که باور کردنی نبود بدین ترتیب که برادران چمپیون دیدند درختستانهای پرتغال آنها از بین میرود شروع به جلوگیری و مبارزه کردند و درختان را از ریشه محافظت نمودند و روی زمین را از برگهای خشک و تپالههای گاو پوشانیدند تا کودی طبیعی به وجود آورد. و در اثر این عمل درختان پرتغال بزودی سلامت و شادابی از دست رفته خود را باز گرفتند.از این به بعد پرتغالها بر روی درخت و در زیر نور آفتاب رسیدند و آفتی نگرفتند تا احتیاجی به سمپاشی داشته باشند. هم عطر آنها مطبوع و دلپذیر شد و هم پوست آنها بقدری خوب شد که بدون احساس تلخی به خوبی میشد خورد.
« من مقدار زیادی از این پرتغالها را به منزل آوردم که به خوبی ماندند و خراب نشدند و آخرین آنها دوماه بعد مصرف شد. »
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد