مقدمه
همه میدانند کار کردن برای کارکنان در یک نهاد یا سازمان ، بدون همراهی و همگامی کارکنان به بار نخواهد نشست، همراه کردن کارکنان ، جلب مشارکت و اعتماد آنان برای پیشرفتهای مادی و معنوی سازمان از جمله وظایف و کارکردهای اساسی روابط عمومی است. تقویت روابط عمومیها جهت تقویت روابط عاطفی مدیران و کارکنان ،
جایگاه روابط عمومی در اطلاع رسانی دولت و فرهنگ سازی در سازمانها از دیگر کارکردهای این نهاد است.
نقش روابط عمومی در مردم داری موفق
توجه ویژه به روابط عمومی ، به عنوان نهادی که میتواند به صورت نظام مند، برنامه ریزی شده و سنجیده در جهت ایجاد ، حفظ و گسترش تعامل و تفاهم مدیران با کارکنان اقدام کند، بسیار حائز اهمیت است. آنچه در سالهای اخیر متأسفانه به اشکال و صور گوناگونی باعث شده ، روابط عمومی همچنان بی اثر و یا کم اثر جلوه کند، همانا اقتدارگرایی مدیران ، رواج سیستم ارادت سالاری به جای
شایسته سالاری ، نگاه ابزاری به روابط عمومی ، دانای کل جلوه دادن برخی مدیران ، بیگانگی سازمانی و یا بیگانگی حرفهای بسیاری از مسئولان ، پایین بودن آگاهی بعضی از کارکنان و مدیران ارشد به اهمیت و نقش روابط عمومی بوده است.
آسیب شناسی مردم داری
همچنین کم مهارتی و مشکل فنی و ضوابط قانونی و اداری برای کار روابط عمومیها ، آسیب پذیری همبستگی و روح کار جمعی در مدیران روابط عمومی و مطلق اندیشی چه در مدیران روابط عمومی و چه برخی از مدیران سازمان ، بی توجهی به طرحهای پژوهشی و افکارسنجی که همه و همه موجبات بی توجهی یا کم توجهی به افکار عمومی را سبب شده و عدم مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها را که از دغدغههای جدی است، باعث شده است.
سیستم باید بگونهای باشد که با گماردن مدیران علمی ارزش گرا و فرآیند محور ، مدیرانی در مصدر امور روابط عمومیها قرار گیرند که از لحاظ فنی ، تخصصی ، تجربی و توانمندیهای فردی با برنامه ریزی ارتباطی ویژه و پژوهشهای افکار عمومی توانایی جلب مشارکت عمومی و اعتمادسازی در افکار عمومی را دارا باشند و فرآیند توسعه سازمانی و تحقق عملی کارکردهای روابط عمومی را به نحو مطلوبی فراهم آید. روابط عمومیها تاکنون نتوانستهاند بطور کامل نگاه حرفهای و تخصصی را در خود ایجاد نمایند؛ چرا که از یک طرف غالب مسئولان به این هنر و فن توجهی نکردهاند و از طرفی بسیاری از مدیران ما با کارکردهای روابط عمومی ایدهآل آشنا نبودهاند.
ارتباط مدیریت با مردم داری
مهرورزی ،
عدالت گستری ،
خدمت به بندگان خدا و
پیشرفت مادی و معنوی به عنوان معیارهای اصلی مردم داری موفق نیاز به مکانیزمهایی دارد و یکی از این سازوکارها روابط عمومیها هستند. روابط عمومی مدون و برنامه ریزی شده یکی از ابزارهای قوی مدیریت افکار است، روابط عمومی به عنوان اصلی ترین حلقه ارتباط بین مدیران و کارکنان ، مسئولیت خطیری در فرآیند دسترسی مدیران و افکار جمعی کارکنان دارند.
بدون شک روابط عمومی به عنوان یک «فن» و «هنر» نقش بسزایی در برقراری و تسهیل ارتباط دوسویه بین مدیران سازمان و کارکنان دارد، بطوری که امروزه کمتر سازمانی را میتوان یافت که خود را بی نیاز از روابط عمومی بداند و در عین حال موفقیتهای چشمگیری را در زمینههای مورد نظر و تحقق اهداف از پیش تعیین شده بدست آورده باشد. اما اگر روابط عمومیها بخواهند تأثیر گذار باشند، باید از همه نظر در «جایگاه» بایسته و شایسته خود قرار داشته باشند.
فنون مردم داری
- اگر در رأس سازمانها مدیری لایق ، متین و کارآمد وجود داشته باشد، میتواند با به کار گماری کارگزارانی با مهارت در این موضوعات منشأ اثر در جهت تحقق اهداف سازمانی باشند.
- توجه جدی به افکار همه کارکنان در ایجاد حرکت ، اصلاح و جریان سازی سالم بدون در نظر گرفتن امیال و رویکردهای سیاسی مخرب که متأسفانه یکی از معضلات روابط عمومی هاست.
- ارائه مشاورههای مؤثر به مدیران ارشد سازمان که این در صورتی محقق خواهد شد که مدیر روابط عمومی بهرهای از علوم مشاورهای ، روانشناسی ، علوم تربیتی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی و ... داشته باشد؛ که این موضوع خلأ بزرگی در بسیاری از مدیران روابط عمومی های فعلی است.
- دفاع از جایگاه روابط عمومی در مقابل دخالتهای غیرمسئولانه واحدها و افراد.
- حفاظت از حریم سازمان در مقابل جوسازی ها ، خلاف گویی ها ، دروغ پردازی ها ، تهدیدها و ... این در حالی محقق میشود که مدیر روابط عمومی خود به دور از این مسائل باشد.
- خروج روابط عمومی از موضع انفعالی به موضع فعال (در حال حاضر بسیاری از مدیران روابط عمومی کاملاً از موضع انفعالی در مقابل مدیران برخوردار می باشند.)
- تغییر فرهنگ سازمانی غلط ، به این نکته باید توجه کرد، کارگزار روابط عمومی موقعی در جهت تغییر فرهنگ سازمانی میتواند حرکت کند که با مقوله فرهنگ آشنایی داشته و دیگر این که با علم رفتار سازمانی مأنوس باشد.
- ایجاد حسن رابطه بین کارکنان ، مشاوران و مدیران سازمان.
- کمک در جذب استعدادهای درخشان کارکنان یا به عبارتی ایجاد بستری مناسب در جهت بالندگی اندیشه کارکنان.
- تقویت ارزشها و ویژگیهای مطلوب انسانی.
- معرفی الگوهای آموزشی مناسب درون سازمانی و برون سازمانی.
- سازماندهی خبری سازمان (تلاش برای اطلاع یابی و اطلاع رسانی به موقع با روشها و ابزارهای ارتباطی.)
- تدوین نظام ارتباطی منسجم و تبلیغی شفاف و روشن.
- تغییر نگرش مسئولان نسبت به نقش روابط عمومی و جایگاه و اهمیت آن.
- جهت گیری و جهت دهی سازمان به سوی کارمند محوری.
- همکاری فعال و مستمر با مطبوعات و رسانهها.
- تأکید هماهنگ بر بهبود روابط درون سازمانی و برون سازمانی.
- تنظیم برنامه مدون و سالیانه برای عمل به شعائر و برگزاری مراسم مذهبی و غیره ... .
- انعکاس انتقادات و اخبار به صورت شفاف و عدم ممیزی نمودن آن به مسئولان و دریافت بازخورد آن جهت ارائه به کارکنان.
- برگزاری جلسات داخلی بین کارکنان و مدیران به صورت ماهیانه یا فصلی.
- تهیه مقالههای علمی در حوزه فعالیتهای سازمان و نشر آن در رسانههای گروهی.
- معرفی مطلوب مقالات و تحقیقات کارکنان در سطح سازمان.
- انعکاس تجربههای موفق کارکنان سازمان.
- چاپ بروشور پیامهای آموزشی ، پژوهشی و دیگر فراوردههای سازمانی.
- تهیه فیلم برای معرفی سازمان.
- ایجاد برنامه نظامند همدردی با خانوادههای سازمان بدون تبعیض قائل شدن.
- تهیه و تنظیم منشور اخلاقی روابط عمومی سازمان.
اگر مدیران سازمانی میخواهند هنر مردم داری را تحقق بخشند، لازمه آن بکار گیری مدیران روابط عمومی کاردان ، متخصص ، بااخلاق و هنرمند در برقراری ارتباط با مخاطبان است. به هر حال میتوان گفت دوران حبس اطلاعات به سر آمده است و مردم خواهان انتشار اطلاعات شفاف و روشن هستند. |
مباحث مرتبط با عنوان