همسخنی بين اسلام و اهل کتاب
|
|
مقالهی «انقلاب کپرنیکی در کلام» نوشتة آقای دکتر نصرا… پور جوادی که در نشر دانش به طبع رسیده. مقالهی حاضر در حکم ذیلی بر آن مقاله است و نشان میدهد که سابقه و برنامة هم سخنی بین اسلام و اهل کتاب به قرآن مجید باز می گردد و این مدعا با شواهد بسیاری از آیات قرآنی روشن خواهد شد. یکی دربارهی کاربرد کلمهی «دیالوگ» است که امید دارم کار برد فراوان آن در مقالهی ایشان باعث مقبولیت آن نشود. در این جا دست کم 5 معادل برای دیالوگ و به جای آن پیشنهاد میکنم: 1) گفتگو 2) همسخنی 3) همپرسه 4) معاوضه 5) تفاهم البته معادل چهارمی کاربرد سه معادله اول بی اشکال است و دو تای اول در واقع رواج و روایی هم دارد. مطلب دوم دربارهی تعبیر «انقلاب کپرنیکی» است. اما این را هم باید بیفزاییم که در زبان انگلیسی، وقتی گفته می شود این کتاب یا این نظریه یااین تز، یک انقلاب کپرنیکی در فلسفه یا هنر یا علم یا کلام ایجاد کرده است، یعنی تحول مهم و سراسری و فراگیر و ریشهای و اساسی و دورانساز به بار آورده است و این تعبیر دیگر از منشا انتزاعش که کپرنیک و انقلاب نجومی یا هیری اوست جدا شده است. به طوری که فرهنگ و بستر و فرهنگ رندام هاوس «کپرنیک» را چنین معنی کردهاند: 1- مربوط و منسوب به کوپر نیکوس یا اعتقاد به اینکه زمین روزانه برگرد محورش و سیارات در مدارشان بر حول خورشید می گردند. 2- هر چیزی که دارای درجه یا اهمیت اساسی و عظیم باشد. حاصل آنکه «انقلاب کپرنیکی» در فلسفه یا کلام یا علم یا صنعت را با عبارات و تعبیرات دیگر هم میتوان گفت فیالمثل تحول انقلابی، انقلاب اساسی، دگرگونی ریشه ای و نظایر آن. آقای دکتر پورجوادی در مقالة خود با تعبیر روشن و رسا منظور هیک را از انقلاب کپرنیکی در کلام شرح دادهاند. به این شرح که هیک دین را دارای دو بخش دانسته است: یکی تعالیم اولیه و اصیل هر دین که منطبق با فطرت پاک و خداجوی انسان دین و زر است. دوم عقایدی عارضی و تقلیدی و برساختهها و بر افزوده های متکلمان، یا عقاید همراه با قصص و آرایهها و پیرایههای موروثی. دو آیه هست که به قدر مشترک اعتقاد و اعمال اهل کتاب، یعنی حداقلی که مقبول است و مایهای رستگاری می گردد تصریح شده است: سورهی بقره/62، مائده/69. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که قرآن دربارهی یهود و نصاری موضع انتقادی دارد و این دو دین را که در اصل توحیدی و الهی و ابراهیمی هستند، در صورت و هیأت پاک اولیهشان به رسمیت میشناسد. دلیل دیگر بر اینکه قرآن اهل کتاب را به رسمیت میشناسد این واقعیت قرآنی و تاریخی است که آنان را مجاز به باقی ماندن در دین خود و پرداخت جزیه می گرداند (توبه/29) و نیز تصریحاً معاشرت با اهل کتاب را از ازدواج با آنها گرفته تا هم غذایی با آنان و خوردن از طعام آنان تجویز میفرماید (مائده/5). هم چنین در قرآن مجید بارها عبارت «الذین اشرکو امن اهل الکتاب» (کسانی از اهل کتاب که شرک ورزیده اند) به کار رفته است، که حاکی از این است که فقط گروهی از اهل کتاب شرک ورزیدهاند نه همه آنها حاصل آنکه اهل کتاب از آن جا که اهل کتاب هستند مؤمن و برحقاند، اگر انتقادی متوجه آنهاست از این جهت نیست بلکه از جهت عدول از صراط مستقیم ایمان و غلو در دین است. چنانکه مسلمانان نیز وقتی که ایمانشان آلوده به اغراض و هوی و هوسهای دنیوی میشوند و به نفاق میگرایند مورد انتقاد و آماج طعن هستند و همردیف مشرکان و دوزخیان شمرده میشوند (نساء 140-138).
تعداد بازدید ها: 7324