هولاکو معروف به هلاکوخان یکی از چهار پسر « تولی » و نوهی چنگیزخان مغول بود. مادر و نیز همسرش هر دو عیسوی مذهب بودند.
هلاکو در سال 651 مامور تسخیر
ایران مرکزی و غربی و فرونشاندن فتنههای اسماعیلیان و سرکوب خلیفهی عباسی شد. لشگریان وی اکثراً از قبیلههای عیسوی مذهب مغول بودند.
اسماعیلیه نزدیک به پنجاه قلعه مستحکم در منطقه طالقان و کوههای الموت در اختیار داشتند. ماموریت هلاکو به امر برادر بزرگترش منگوقاآن شروع شد و ابتدا یکی از امرای لشگرش به قلعههای اسماعیلیه حمله برد و تعدادی از آنها را ویران کرد. سپس خود هلاکوخان پس از تصرف
ماوراء النهر در سال 653 هجری از رود جیحون گذشت و پس از اینکه حاکم خراسان تسلیم او شد، بقایای اسماعیلیه را مورد هجوم قرار داد و توانست بر آنها چیره شود.
هلاکو دستور داد کتابخانهی عظیم و بیمانند الموت را نابود سازند؛ ولی عطاملک جوینی -دانشمند بزرگی که در خدمت هلاکوخان بود- اجازه خواست تا نفایس کتابخانه را جدا کند و موفق به این کار شد. هلاکوخان پس از فتح الموت عازم
بغداد شد؛ در حالی که دانشمندانی چون
خواجه نصیر الدین طوسی،
عطاملک جوینی و ابوبکر بن سعد اتابک در رکاب او بودند.
هفتمین و آخرین خلیفهی عباسی بر تخت فرمانروایی بود. وی ایام را به مطالعه و لهو و لعب می گذراند و به سیاست و حکومت کاری نداشت. امور ممالک را وزیرش اداره می کرد.
در رمضان سال 655 هلاکو کسانی را نزد خلیفه فرستاد و از او خواست تسلیم شود و خود یا وزیرش نزد او بیاید؛ اما خلیفه از این کار سرباز زد.
از این رو هلاکوخان
بغداد را محاصره کرد. طی چند روز مغولان وارد شهر شدند و قدم به قدم شهر را ویران کردند و بسیاری را به قتل رساندند. بالاخره شهر تصرف شد و خلیفه با نزدیکانش تسلیم شدند.
هلاکو روز نهم
صفر سال 656 هجری وارد بغداد شد و
مستعصم به دست خود کلیهی خزائن بغداد را تسلیم وی کرد؛ اما هلاکوخان خلیفه عباسی را به قتل رسانده و بدین ترتیب به عمر طولانی سلسله عباسی پایان داد.
هلاکو پس از فتح بغداد متوجه
شام شد و سلاطین خاندان ایوبی را -که حکومتهای متعددی در آنجا داشتند- شکست داد. فتوحات هلاکو منجر به تاسیس سلسلهی ایلخانان گردید. خود وی پس از آن که با بستگان نزدیک خود -از جمله « برکای » پسر « جوچی »- دچار اختلاف شد، در سال 663 ه ق بیمار شد و پس از مدتی در سن 48 سالگی درگذشت.
منابع:
به نقل تاریخ مغول؛ لغت نامه دهخدا