از
اباصلت هروی پرسیدند:«
مأمون با آن همه تعظیم و احترامی که به
حضرت امام رضا علیه السلام روا میداشت و اظهار محبتی که میکرد، بعد از ولیعهدی او چگونه راضی شد او را به قتل برساند؟»
اباصلت گفت: « اظهار احترام و محبّت مأمون به علت آن بود که به فضل و برتری امام یقین داشت، اما امام را ولیعهد خود قرار داد تا به مردم نشان دهد. امام به دنیا و ثروت آن، میل قلبی دارد تا بتواند او را از چشم مردم بیندازد. اما وقتی دید این نقشه فایدهای ندارد و جایگاه و موقعیّت امام در نظر مردم بهتر شده، از راه دیگری وارد شد؛
دانشمندان ادیان دیگر را جمع کرد و با امام رضا جلسات مناظره ترتیب داد تا شاید از این راه، امام در پاسخ بعضی از آنها عاجز بماند و به این وسیله ابهّت و عظمت امام شکسته شود.
اما وقتی این مجالس بر پا میشد، امام بر هر دانشمند یهودی و نصرانی و
مجوس و صائبی و برهمن و فرقهها و ادیان دیگر پیروز میشد؛ به طوری که مردم میگفتند به خدا قسم حضرت رضا علیه السلام سزاوار خلافت است. این حرفها را جاسوسان مأمون به او میرساندند و خشم و نفرت و حسد او را نسبت به امام بیشتر میکردند تا سرانجام با حیله و نیرنگ ایشان را مسموم و شهید کرد.»
منابع:
- بحار الانوار، ج 49، ص 290، ح 3. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 239.
مراجعه شود به: