تاریخچه
نهضت اخوان المسلمین یا الاخوان المسلمون یکی از نیرومندترین جمعیتهای دینی سیاسی قرن بیستم اسلامی که در سال 1928 در اسمعیلیة مصر توسط
شیخ حسن بن احمد بن عبدالرحمن البناه تأسیس شد. این نهضت براساس اوضاع سیاسی اجتماعی مصر در نخستین سالهای بعد از جنگ جهانی اول تشکیل گردید. در آن زمان رواج بیدینی میان روشنفکران و تحصیل کردگان و گسترش فکر علمانیت که روحانی و کلیسایی بود و نیز پیروزی آتاتورک و لغو خلافت و در نهایت برانگیخته شدن احساسات ملی مصریان بر ضد انگلیسیها و آرزوی مردم به اصلاح اوضاع داخلی مصر بود.
این نهضت در کشورهای اسلامی ازجمله سوریه، عراق، پاکستان هند و حتی در ایران گسترده شد.
هدف اصلی نهضت زنده کردن شعائر صحیح دین اسلام و ایجاد وحدت میان مسلمانان بود.
در سال 1948 در روزگار نخست وزیری ابراهیم عبدالهادی، دولت مصر به اتهام کشته شدن نخستوزیر مصر (محمود فهیمی پاشا) و توطئه برانداختن ملک فارق این نهضت را منحل کرد و اعضای آنرا تحت شکنجه قرار دادند و رهبر کل آن حسین بنا را کشتند.
در سال 1950 هنگام زمامداری حزب وفد نهضت به رهبری حسن هضیبی بار دیگر تشکیل شد. در زمان حکومت ژنرال محمد نجیب دوباره آنرا منحل کردند و سپس باردیگر به آن آزادی دادند و سرانجام به اتهام قصد کشتن جمالعبدالناصر اعضای برجستة آن به زندان افتادند و جمعیت را پراکنده ساختند.
این نهضت با ساده کردن عقاید و قابل فهم کردن آن یک نهضت مردم پسند نیرومند تشکیل داد از ویژگیهای اخوان این است که از یک سو برای حاکمیت تعالیم اسلامی اسلام بر زندگانی اجتماعی و سیاسی مصر کوشیدند که آنها را از حالت سکون و بیتفاوتی بیرون آورند و از سوی دیگر هدف آنان تحقق یگانگی عرب و برافکندن یوغ اسارت آن قدرتهای اروپایی از گردن مسلمانان بود که به وطن اسلامی آنان دست اندازی کردهاند.
علت اختلاف آنان با جمال عبدالناصر ظهور مکتب تازه ناسیونالیسم عرب بود که آنها اسلام را تنها وسیله تأمین یگانگی میدانستند و همبستگی با کشورهای غیر اسلامی را بر رعایت تعاون اسلامی برتری میدادند در حالیکه اخوان المسلمین اصول اسلامی یگانگی عرب را می خواستند.
اصول نظرات سیاسی اخوانالمسلمین:
1-تجدید حماسه اسلامی برای احیای افکار مسلمانان و مبارزه مسلحانه با استعمار ضروری است.
2-پیکار علمی و اصولی با غربگرایی و مظاهر تمدن اروپایی
3-مبارزه با ملی گرایی که به منظور تفرقة مسلمانان و از بین بردن وحدت اسلامی رایج شده است.
4-روحانیت در اسلام با سیاست همگام است و آندو از هم جدا نیستند.
5-ترویج و تشویق اصل اجتهاد
6-توجه به خلافت زیرا بهترین نوع حکومت خلافت الهی است نه جمهوری یا سلطنتی
7-تلازم اقتصاد و سیاست بدین معنی که استقلال اقتصادی بدون استقلال سیاسی ممکن نیست
8-اصلاح اخلاقی بدین معنی که یک نهضت اخلاقی برای تهذیب و احیای اصول اخلاقی مسلمانان لازم است
9-بهبود وضع بهداشتی و تربیتی
10-توجه به کشاورزی و ایجاد تعاونی