فضائل و مناقب
فاطمه زهرا اگر در کتابی جمع شود قطعا کتابی پرحجم و دارای هزاران روایت سنگین خواهد شد.
هیچکس فاطمه علیهاسلام را نمیتواند آنطور که شایسته آن مخدره است بشناسد و یا به دیگران بشناساند مگر
رسول خدا و
اهل بیت آنحضرت که تنها خودشان به فضائل مادر مکرمه خود واقفند.
ما از این دریای فضائل و مناقب، تنها قطره ای را بیان می کنیم:
1)
حضرت امام محمد باقر علیه السلام میفرماید. . . بر جمیع خلق خدا از
جن و انس و پرندگان و وحوش و نیز جمیع
ملائکه و
انبیاء الهی - جز رسول خاتم - واجب بوده است که از فاطمه علیهاسلام اطاعت کنند.
2) فاطمه علیهاسلام هنگامی که در بطن مادرش
خدیجه علیهاسلام بود با مادر خود هم صحبت میشد، از جمله در وقتی که کفار از رسول خدا خواستند که ماه را دو نیمه کند حضرت خدیجه فرمود: زیانکار است کسیکه محمد صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب کند در حالیکه او بهترین فرستاده هاست، در این هنگام فاطمه علیهاسلام از شکم مادر ندا کرد، مادر جان غمگین مباش و نترس خدا با پدر من است .
3)
حضرت صادق علیه السلام فرمود. . . فاطمه علیهاسلام، اوست صدیقه کبری و بر محور معرفت او اقدام گذشته، حرکت میکردند یعنی تمام ملتهای انبیاء سلف موظف به معرفت فاطمه علیهاسلام بوده اند.
4)
ام ایمن بعد از وفات فاطمه علیهاسلام از
مدینه خارج شد و بسوی
مکه رفت، چون گفته بود من بعد از فاطمه، دیگر نمی خواهم مدینه را ببینم، ام ایمن وقتی به
جحفه رسید شدیدا تشنه شد بطوریکه بر جان خود ترسید، چشمهای خود را سوی آسمان کرد و گفت خدایا من تشنه باشم - و هلاک گردم- در حالیکه من خادمه دختر پیامبرت فاطمه ام ؟!
در این هنگام سطلی از آب بهشتی برای او از آسمان فرستاده شد و او نوشید و تا هفت سال نه گرسنه شد و نه تشنه.
این نبود مگر به برکت فاطمه علیهاسلام و جلالت شأن آن مخدره.
5) امام صادق علیه السلام فرمود: خدایتعالی حرام فرموده بود بر
امیرالمومنین علیه السلام که تا فاطمه علیهاسلام زنده است همسر دیگری انتخاب فرماید زیرا آن مخدره طاهره بودند و هرگز خون نمی دیدند.
6)
امام حسن و
امام حسین علیهما السلام در نزدیکی عیدی از اعیاد لباس نو نداشتند، از مادر گرامیشان لباس نو خواستند، فاطمه علیهاسلام به آنها فرمود انشاءلله برایتان میدوزیم. وقتی که عید رسید
جبرئیل علیه السلام دو پیراهن از حله های بهشتی نزد رسول خدا آورد.
حضرت پرسیدند: اینها چیست؟ جبرئیل جریان را بعرض رسانید و گفت وقتی که فاطمه علیهاسلام به آنها قول داد، خداوند فرمود ما دوست نداریم فاطمه علیهاسلام را در قولش تکذیب کنیم بلکه با عطای لباس بهشتی قول او را راست و درست میکنیم.
7) بحار 37/20/43 یکبار یهودیان، عروسی داشتند، آمدند نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که ما بر شما حق همسایگی داریم، شما دختر خودتان فاطمه را به عروسی ما بفرستید تا باعث مسرت ما گردد و بر این امر پافشاری نمودند.
رسول خدا با اینکه صاحب اختیار هر مسلمانی است فرمود او همسر علی بن ابیطالب است، هر چه علی بگوید یهودیان گفتند خود شما از علی بخواهید که فاطمه را بفرستد.
سپس یهودیان لباسهای فاخر و زیورآلات، هر چه داشتند جمع آوری کردند و خود را به آنها آرایش دادند چون گمان میکردند لابد فاطمه دختر پیغمبر اکرم با لباسی مبتذل و نازیبا به عروسی آنها میآید و با این کار میتوانند اهانتی به آن مخدره کرده باشند.
ناگاه جبرئیل نازل شد و لباسی از بهشت آورد با زیور آلاتی که چشم مثل آنها را ندیده بود. فاطمه علیهاسلام آن لباس را پوشید و به آن زینتها زیور کرد و از آن عطرها خود را معطر ساخت و به عروسی یهودیان رفت تا آنحضرت وارد شد همه تعجب کردند و زنهای یهودی پیش پای آنحضرت به زمین سجده کردند و تعداد زیادی از آن زن و مرد یهودی مسلمان شدند.
8) رسول خدا فرمود در حالیکه اهل
بهشت سرگرم نعمتهای بهشتی و اهل
جهنم به عذاب آتش معذبند، نوری برای اهل بهشت می درخشد بعضی می گویند این چه نوری بود؟ شاید خدایتعالی بر ما نگاهی افکنده است خازن بهشت می گوید نه، امیرالمؤمنین علیه السلام با فاطمه علیهاسلام شوخی کرد و زهرا تبسم نمود، این نور از دندانهای مبارک زهرا بود.
منابع:
- فاطمة الزهراء رحمانی، صفحات 43 و 45.
- بحارالانوار، ج 43، ص 105، ح 19.
- بحارالانوار، ج 43، ص 46، ح 45.
- بحارالانوار، ج 43، ص 75، ح 62.
- بحارالانوار، ج 43، ص 153، ح 12.
- بحارالانوار، ج 43، ص 30، ح 37.
مراجعه شود به: