منو
 کاربر Online
437 کاربر online

نظام سیاسی

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعی > جامعه شناسی
(cached)

نظام سیاسی (political system)

نگرش کلی

برای فهم و ارزیابی نقش‌های مختلف آموزش و پرورش چه به عنوان یک نهاد و چه به عنوان یک فراگرد ، در نظام سیاسی جامعه ، و روابط میان آموزش و پرورش و نظم سیاسی ، استفاده از مفهوم نظام سیاسی بسیار مددکار است.

تعریف نظام سیاسی

آلموند (Almond) ، نظام سیاسی را به عنوان نظام کنشهای متقابلی تعریف می‌کند که در همه جامعه‌های مستقل یافت می‌شود و هر جامعه‌ای از طریق آن ، کارکردهای یگانگی و سازگاری را با به کارگیری ، یا تهدید به استعمال کمتر یا بیشتر زور و اجبار مشروع انجام می‌دهد. این نظام شامل نه فقط مقننه و مجریه ، دستگاههای اداری ، احزاب و گروههای ذی نفع ، بلکه گروههای منزلت طبقاتی و دودمانی ، و پدیده‌هایی نظیر شورشها و تظاهرات است.

کارکردهای سیاسی آموزش و پرورش

  • جامعه پذیری سیاسی جوانان و آشناسازی آنان بافرهنگ سیاسی.
  • گزینش ، جذب و آموزش رهبران و کارگزاران سیاسی.
  • ایجاد یگانگی سیاسی در جامعه.
  • ایجاد زمینه برای تشکیل سازمانهایی که در جامعه نقشهای سیاسی ایفا می‌کنند (انجمن‌های حرفه‌ای ، اتحادیه‌های معلمان ، دانشجویان …)

تاثیر نظام سیاسی بر آموزش و پرورش

در حالی که تعریف روشن و دقیق محتوا یا نتایج آموزش و پرورش خیلی دشوار است، اما بطور نظری می‌توان در این زمینه سخن گفت ، مثلا ، در نظر بگیرید که خط مشی معینی درباره محتوای برنامه درسی بوسیله مراجع قانونی نظام سیاسی طی این خط مشی ، تصمیم گرفته باشند که تاکید آموزش و پرورش بر علم و تکنولوژی استوار باشد، بازتاب آن را در برنامه درسی ، احتمالا به صورت بکارگیری روشهای جدید تدریس علوم ، معلمان تعلیم دیده جدید و مواد و کتابهای آموزشی تازه خواهد بود. مهمتر از آن ، نگرش دانش آموزان نسبت به دانش و معرفت (یعنی ، آیا دانش مطلق است یا نه ، دانش حقیقی از مشاهده و تجربه حاصل می‌شود یا نه و …) تغییر پیدا خواهد کرد.

روی هم رفته ، در نتیجه مستقیم یک تصمیم سیاسی که خارج از نظام آموزشی اتخاذ شده ، تصویر ذهنی دانش آموزان و مردم از ویژگیهای افرادی که از مدارس فارغ التحصیل خواهندشد نیز تغییر خواهدکرد: یعنی ، جهت گیریهای شناختی و عاطفی نسبت به آموزش و پرورش (مفهوم انسان تربیت شده ، نقش آموزش و پرورش در توسعه اجتماعی و اقتصادی ، باورهای راجع به ماهیت دانش و …) ، کاملا تحت تاثیر کیفیت نظام سیاسی موجود و نوع تصمیمات سیاسی مربوط به آموزش و پرورش قرار می‌گیرند.

با وجود این ، آموزش و پرورش به عنوان یک نظام فرعی نیز ، می‌تواند نظام سیاسی را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی آموزش و پرورش به عنوان نظام فرعی نظام سیاسی عمل می‌کند، ساخت و کاری شبیه با نظام سیاسی دارد، یعنی از سویی باید بتواند خواستها و تقاضاهای آموزش و پرورشی مردم را رسیدگی کرده ، در مورد آنها تصمیمات مقتضی نافذ اتخاذ کند، و از سوی دیگر ، باید به منظور حفظ و تداوم خود حمایت و پشتیبانی فراهم سازد. بنابراین ، ملاحظه می‌شود که آموزش و پرورش به دو طریق ، بالقوه ، توانای تاثیر بر نظام سیاسی را دارد


  • از خارج نظام: بوسیله ایجاد خواستها و تقاضاها و حمایت و پشتیبانی.
  • از داخل نظام: به عنوان یک نظام فرعی که برون دادها یا نتایج آن ممکن است برطرز کار خود نظام سیاسی موثر واقع شوند.

نظریه ماسیالاس در مورد تحول و تجدد نظامهای سیاسی

  • ساختار سیاسی تفکیک شده و بسیار متمایز است (یعنی ، نقشها و نهادهای سیاسی تخصصی می‌شوند، امور سیاسی تمرکز می یابند، و اهداف سیاسی دقیقتر می‌شوند).

  • دامنه فعالیتهای اداری ، قانونی و سیاسی به تمام قلمروهای جامعه گسترش پیدا می‌کنند.
  • گروههای بیشتری در جامعه عهده دار قدرت سیاسی می‌شوند.
  • نخبگان سنتی و حق حکمرانی آنها تضعیف می‌شود.

مباحث مرتبط با عنوان



تعداد بازدید ها: 64528


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..