علوم و فرهنگ اسلامی به طور کلی تمدن اسلامی تدریجاً رشد کرد.جوشش و جنبش علمی مسلمین از مدینه آغاز شد اولین کتابی که اندیشة مسلمین را به خود جلب کرد و مسلمانان در پی تحصیل آن بودند قرآن و پس از آن احادیث بود.
این بود که اولین حوزه علمی در مدینه تأسیس شد و برای اولین بار عرب حجاز در مدینه با مسئله استادی و شاگردی و نشستن در حلقه درس آشنا شد.
مسلمانان با حرص و ولع فراوانی آیاتی را که تدریجاً نازل میشد را فرا میگرفتند و به حافظه میسپردند و آنچه را که نمیدانستند از افرادی که رسول خدا آنها را مأمور کتابت قرآن کرده بود و به «کُتّاب وحی» معروف بودند می پرسیدند.
بعلاوه بنا به توصیههای مکرر رسول خدا سخنان آن حضرت را که به نسبت رسول معروف بود را از یکدیگر فرا میگرفتند، در مسجد پیغمبر رسماً حلقههای درس تشکیل میشد که در آنها به مسائل اسلامی و تعلیم و تعلم پرداخته میشد
روزی رسول خدا وارد مسجد شد و دید دو حلقه در مسجد تشکیل شده است در یکی از آنها افراد به ذکر عبادت مشغولند و در دیگری به تعلیم و تعلم پیامبر فرمودند:
کلاهما علی خیر ولکن بالتعلیم ارسلت
یعنی هر دو جمعیت کار نیک میکنند اما من برای تعلیم فرستاده شدهام و پیامبر به حلقه تعلیم و تعلم ملحق شدند.
بعد از مدینه عراق محیط جنب و جوش علمی گشت و در عراق ابتدا دو شهر مصر و کوفه مذکور بودند.اما پس از بنای بغداد آن شهر مذکر علمی شد و در آن مشهد علوم دیگر به جهان اسلام منتقل شد.بعدها ری،خراسان و ما وراءالنهر و آندلس و غیره به صورت یک مهد علمی در آمدند.
- زیدان پس از آنکه همت و تشویق امرا و حکّام مسلمانان را به عنوان یک عامل بسیار مؤثر یاد میکند میگوید:دانش پروری و علم دوستی بزرگان اسلام سبب شد که روز به روز مؤلف و کتاب در قلمرو اسلامی قرونی باید ودائره تحقیق وسعت یابد و پادشاه و دار و نادار و عرب و ایرانی و رومی و همه و همه تمام روز به تألیف مشغول شدند و خلاصه آن که هر جا اسلام حکومت میکرد علم و ادب به سرعت پیشرفت مینمود.در این تألیفات گرانبها خلاصهای از تحقیقات همه انسانها از روزگار پیشین تا آن زمان دیده میشد و مباحث مهمی در کتب جمع شده بود و در نتیجه تحقیقات علمای اسلام علوم مزبور دارای شعب متعدد گشت.
- جرجی زیدان در ادامه گوید: خلفای عباسی در دوره نهضت بذر علم و ادب را در بغداد افشاندند و محصول آن به تدریج در خراسان و مصر و شام و آذربایجان و غیره به دست آمد و در عین حال بغداد که مرکز خلافت و ثروت اسلامی بود تا مدتی مثل سابق مرکز دانشمندان ماند و گذشته از پزشکان مسیحی که در خدمت خلفا به ترجمه و طبابت مشغول بودند عدهای از دانشمندان مسلمانان نیز از بغداد برخاستند ولی به طور کلی دانشمندان مقیم بغداد بیشتر مسیحی بودند که برای استخدام در دستگاه خلفا به بغداد میآمدند.دانشمندان مسلمان غالباً در خارج از بغداد ظهور میکردند.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری