پس از آنکه
سندی بن شاهک به دستور
هارون الرشید امام موسی کاظم را با خرمای زهرآلود مسموم ساخت، پیکر نیمه جان امام را از زندان به منزلی مجلل و بستری مناسب منتقل کرد. سپس هشتاد نفر از بزرگان شهر را دعوت نمود و کنار بستر امام برد و گفت:« بنگرید که او در چه جای خوبی زندگی می کند. پس اینکه مردم میپندارند او در زندان و تحت فشار است، سخن صحیحی نیست. خلیفه هیچ نظر بدی نسبت به او ندارد و منتظر خوب شدن حال وی است تا با هم به مذاکره بنشینند. موسی کاظم فعلاً دوره نقاهت را در این فضای مناسب میگذراند.»
امام در حالی که بزرگان به سیمای آرام او مینگریستند، لب باز کرد و فرمود:« وضعیت فعلی مرا میبینید، ولی بدانید که مرا با 9 خرمای زهرآلود، مسموم ساختهاند و فردا پیکرم بر اثر زهر، کبود میشود و روز بعد، از دنیا خواهم رفت.»
امام با این افشاگری، همهی این ظاهرسازیها را به هم ریخت؛ و سندی بن شاهک از شرم و ترس، مثل چوب خشک میلرزید.
منابع: بحار الانوار، ج 48، ص 212، ح 10 بنقل از عیون و امالی.
مراجعه شود به:
مخفی کردن شهادت امام کاظم علیه السلام