منو
 کاربر Online
460 کاربر online

ناسخ و منسوخ در قرآن

چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ اسلام
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > قرآن > علوم قرآنی

یکی ار بحثهای داغی که در حوزه علوم قرآنی، متخصصان را به خود مشغول کرده، بحث ناسخ و منسوخ در آیات قرآنی است به این معنی که عده‌ای از مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بر اساس پاره‌ای از روایتها، معتقدند که حکم برخی از آیات قرآنی توسط آیه قرآنی دیگر یا اجماع و یا سنت پیامبر برداشته شده و یا به جای آن حکم دیگری آمده و یا اصلا آن حکم تعطیل شده است، اما نظر علما شیعه و برخی از علما اهل سنت چیزی برخلاف این نظریه است از جمله آیت الله خویی، اصلا معتقد به سنخ آیات قرآنی نیست و سیوطی نیز آیات خیلی کمی از قرآن را از باب ناسخ و منسوخ می‌داند که در این نوشتار به بیان نظر این دو متخصص در این باره می‌پردازیم.

نسخ در لغت

  • در لغت نسخ به چند معنی استعمال شده است از جمله نوشتن چیزی از روی نوشته دیگر به عنوان مثال ما اگر جزوه درسی دوستمان را از او گرفته و از روی آن برای خودمان بنویسیم در واقع از آن یک نسخه بر ایمان نوشته‌ایم.
  • به معنای انتقال و حمل نیز آمده مانند تناسخ المواریث و الدهور که به معنی ثروتها و زمانها تغییر یافته است، می‌باشد و همچنین به معنای از بین بردن نیز می‌باشد مانند نسخت الشمس الظلّ که به معنی، خورشید سایه را از بین برد؛ می‌باشد که نسخ اصطلاحی نیز از این معنی گرفته شده است.

نسخ در اصطلاح

سنخ در اصطلاح علوم قرآنی عبارت از اینکه حکمی از احکام ثابت دینی در اثر سپری شدن وقت و دوران آن حکم برداشته شود. البته باید بدانیم که در نسخ حکمی، ثابت بودن آن حکم یک اصل لازم و حتمی است و فقط حکم ثابت نسخ شود و اگر حکمی با از بین رفتن موضوعش، از بین رود و لازم الاجرا نباشد از موضوع نسخ نیست مانند اینکه واجب بودن روزه ماه رمضان که پس از سپری شدن ماه رمضان، واجب نمی‌باشد.

مراحل قانونگذاری

یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که هر حکم و قانونی اسلامی که قانونگذاری می‌شود دارای دو مرحله می‌باشد مرحله اول، ثبوت حکم در واقع است یعنی اینکه در این مرحله از قانونگذاری حکم به صورت کلی، بدون در نظر گرفتن موضوع آن حکم، تصویب می‌شود. مانند حرام بودن شراب، که در اینجا قانونگذار کاری ندارد، آیا فعلا شراب وجود دارد یا ندارد بلکه می‌گوید شراب چه داشته باشیم و چه نداشته باشیم ذاتا و به طور کلی نوشیدنش حرام می‌باشد. که اگر چنین حکمی برداشته شود می‌شود منسوخ.
مرحله دوم قانونگذاری، ثبوت حکم در ظاهر است به این معنی که این حکم زمانی اجرا می‌شود که موضوعش در خارج نیز وجود داشته باشد مانند وجود شراب در دسترس ما که حرمتی که در خوردن شراب و معین شده بود با پیدا شدن شراب، جنبه فعلیت پیدا می‌کند که این از بین رفتن شراب از دست ما که حکمش نیز به تبع آن از بین می‌رود جز نسخ نمی‌باشد مثل تبدیل شراب به سرکه.

نسخ احکام

با روشن شدن مفهوم نسخ، حالا بحث اینجاست که آیا نسخ در احکام الهی نیز می‌تواند اتفاق بیفتد یا نه، چون می‌دانیم که نسخ در میان انسانها یک امر عادی است که نمونه روشن آن تغییر پی در پی قوانینی است که انسانها خودشان آنها را تصویب می‌کنند اما پس از مدتی، با روشن شدن نارسائی آن قانون، قانون دیگری تصویب کرده قانون قبلی را نسخ می‌کنند که اینهم به خاطر عدم احاطه انسانها به تمام جنبه‌های یک موضوع است؛ اما آیا در احکام الهی که علم یکی از صفتهای وی می‌باشد و از همه چیز آگاه است؛ باز نسخ اتفاق می‌افتد و اگر اتفاق می‌افتد به چه دلیل؟
یهودیان و مسیحیان با نسخ احکام الهی مخالفند و می‌گویند محال است که در احکام الهی نسخ اتفاق بیفتد که این نظریه غلطی است و دلیل ما، وجود نسخهای زیاد در تورات و انجیل می‌باشد. اما دانشمندان اسلامی با نسخ در احکام الهی موافقند و می‌گویند نسخ در احکام محال نیست بلکه ممکن است حکمی از احکام الهی که در مرحله قانون گذاری تصویب شده بود برداشته شده و حکمی دیگر جایگزین آن گردد. و به بیان علتهای نسخ احکام الهی پرداخته‌اند که به طور فهرست وار به ترتیب زیر است:

دلایل طرفداران نسخ

1) حکمی که از طرف خداوند تشریع می‌شود گاهی هدف از تشریع آن قانون، اجراء شدن آن حکم قانون نیسیت بلکه منظور دیگری مانند آزمایش و امتحان افراد و یا اتمام حجت در کار است که نسخ در این مورد کوچکترین اشکالی ندارد.

2) گاهی حکمی روی یک مصلحت واقعی، تعیین می‌شود و پس از مدتی نسخ می‌شود اما نسخ شدنش نه به دلیل، آگاه نبودن خداوند بر نتیجه آن کار بوده بلکه بدین دلیل آن حکم تغییر می‌یابد که مدت آن هم از اول، یک مدت موقتی بوده است و پس از سپری شدن آن مدت، آن حکم نیز تمام شده. پس نسخ در احکام شرعی به این معنی است که این حکم از اول موقتی بوده و تمام شدن آن مدت، بوسیله نسخ اعلام می‌گردد.

اقسام نسخ

مفسران و دانشمندان اسلامی معتقدند که نسخ در قرآن به سه نوع قابل تصور می‌باشد که به ترتیب زیر است:
  • نسخ در تلاوت: یعنی آیاتی از قرآن در قرآن وجود ندارد و خوانده نمی‌شود اما به دستورات و احکام این آیِات باید عمل نمود که این نوع نسخ در قرآن وجود ندارد چون لازمه چنین نسخی، تائید تحریف قرآن می‌باشد که آن نیز طبق اجماع مسلمین، صورت نگرفته است.
  • نسخ در تلاوت و حکم: عده‌ای می‌گویند آیاتی در قرآن وجود دارد که هم حکم آنها و هم تلاوت آنها نسخ شده، بر این اساس در قرآن وجود ندارد. که این چنین نسخی نیز در قرآن وجود ندارد چون همانطور که گفتیم لازمه چنینی نسخی، تحریف قرآن است که آن نیز به اجماع مسلمین صورت نگرفته است.
  • نسخ در حکم نه در تلاوت: یعنی آیه‌ای از آیات قرآن، حکمش توسط آیه‌ای دیگر یا سنت معصوم یا اجماع مسلمین، نسخ می‌شود و دیگر به انجام دادن آن حکم آن آیه موظف نباشیم ، که این نوع نسنخ در قرآن طبق نظر عده ای صاحبنظر بوقوع پیوسته و منظور در دانمشندان علوم قرآنی و مفسران از نسخ آیات الهی ، این نوع نسخ می باشد نه آن دو نوع دیگر.
نتیجه: با روشن شدن معنی نسخ و انواع و اقسام نسخ ، باید بگوئیم که هر چندذ در اصل ناسخ و منسوخ بین دانشمندان اسلامی هیچ اختلافی نیست. اما در اینکه آیات منسوخ و ناسخ چند تا است یا به چه کیفیتی است بین دانشمندان اختلاف عقیده وجود دارد ولی معقولترین نظریه از اهل سنت به نظر می آید نظر سیوطی است که می گوید آیات از باب عام و خاص یا از باب مطلق و عقیده هست که آنها نیز موضوع نسخ نیستند.

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به

منابع

  1. ابوالقاسم خوئی، البیان، ترجمه هاشم زاده هریسی و محمد صادق نجمی، دانشگاه آزاد اسلامی خوی – چاپ پنجم.
  2. سیوطی، الاتقان، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی، انتشارات امیر کبیر، چاپ سیزدهم.


تعداد بازدید ها: 64741


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..