منو
 صفحه های تصادفی
روشهای تولید مثل در جانداران
امتیاز نظامی روس ها در دوره ناصرالدین شاه
مواد شیمیایی
امام کاظم علیه السلام و تلاش برای حفظ دیگران
رشته مهندسی برق کنترل
سیستم های اطلاعات
عکس العمل ایرانیان در برابر موسیقی
رابطه انسان و خدا
اقسام کلی
اقدامات حبیب ابن مظاهر پس از اطلاع از عدم بیعت امام حسین علیه السلام
 کاربر Online
319 کاربر online

مهجوریت قرآن

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > قرآن > علوم قرآنی
(cached)

حجه السلام سید علی موسوی گرمارودی نقل می‌کنند:


بیش از سی سال پیش ، با دانشمندان وارسته دکتر گلزاده غفری آشنا شدم. الان درست به خاطر ندارم که آغاز آشنایی من از کجا بود. یک روز از ایام دوره لیسانی ، به هنگام حج نزد من آمد و گفت: عازم مدینه هستم تا برای مناسک حج ، به مکه بروم، کاری نداری؟ پیامی‌برای رسول اله نداری؟


عرض کردم: من روسیاه که هستم که لایق باشم به ساحت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پیام بدهم.


فرمودند ایشان رحمه للعالمین هستند. منظورم این است که چیزی از آنحضرت نمی‌خواهی؟


گفتم : برای خودم یا برای مردم؟


فرمود: البته اگر از ایشان برای مردم چیزی بخواهیم، بهتر است. روشن‌تر هم پاسخ خواهند فرمود.


گفتم: به فرض چیزی خواستیم یا پرسیدیم، جواب ایشان را چگونه در می‌یابیم؟


فرمود: من در خدمت یک قرآن جیبی هستم. رو به روی مرقد مطهر ایشان که رسیدیم سوال خود را عنوان می‌کنم. برای پاسخ ایشان قرآن باز می‌کنم اول سطر هر چه آمد همان را پاسخ و پیام ایشان خواهیم دانست.


گفتیم: شما که همه چیز را خودتان بلدید، خودتان بگوئید از ایشان چه بخواهیم؟


سرانجام قرار شد بپرسیم که امروزه ، پیام ایشان برای جامعه اسلامی و امت خودشان در ایران چیست؟


هنگامی که برای زیارت ایشان که از حج بازگشته بود به خانه او رفتم نخستین سخنی که گفت این بود که ایا نمی‌خواهی بدانی پیامبر چه پیامی دادند؟


با اشتیاق گفتم چه پیامی دادند؟


فرمود: رفتم رو به روی مرقد مطهر ایستادم و قرآن کوچکی را که در خدمت آن بودم در دست گرفتم و پیام را عرض کردم و صلوات فرستادم و قرآن را گشودم. درست اولین صفحه سمت راست این آیه بود: «پیامبر می‌گوید: خدایا! امت من این قرآن را وانهاده‌اند

نابینای بینا

حضرت آیة اله حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی (حفظ اله) می‌فرمایند:


در زمان جوانی ماکوری بود که قرآن را باز می‌کرد و هر آیه‌ای را که می‌خواستند نشان می‌داد و انگشت خود را بر روی آن می‌نهاد. من در زمان جوانی روزی خواستم با او شوخی کرده باشم و سر به سر او گذارده باشم گفتم: فلان آیه قرآن کجاست؟ قران را باز کرد و انگشت خود را روی آیه گذارد!


من گفتم: نه اینطور نیست! و این آیه دیگری است!


به من گفت: مگر کوری؟! نمی‌بینی؟!

منابع

  • به نقل از حجةالاسلام سید علی موسوی گرمارودی
  • انوار الملکوت سید محمد حسین حسینی طهرانی _ ج1



تعداد بازدید ها: 12206


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..