مقايسه جنگهای پيامبر و ناپلئون
|
|
1-یکی از شیوه های جنگی ناپلئون تمرکز قوا، در یک نقطه از جبهه خصم بود و با سریعترین وجهی که قدرتش اجازه می داد، در آن نقطه به نابودی قوای خصم می کوشید و اما به شهرها توجهی نداشت. هم چنین به پیشدستی بر حریف عنایتی بزرگ داشت (پیامبر)
در اختیار فرصت و اغتنام آن هنری به سزا داشت و این صنعتگر جنگ در سایه سرعت عمل و پیشدستی، موفقیت های بزرگ به دست آورد. محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم را در این شیوه حق تقدم است زیرا او که با هیچ کس به دشمنی ابتدا نمی کرد، همین که درمی یافت دشمن عزم قتال دارد، بدون فوت وقت با سرعتی تمام بر او می تاخت. محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم هر جا که به قوای دشمن مصادف می شد آن را نابود می ساخت و دقت را در انتظار اینکه دشمن چه شیوه ای اختیار خواهد کرد، ضایع نمی نمود. 2- ناپلئون عقیده داشت که نسبت بین نیروی روحی نفرات نظامی و عده آنان مثل نسبت سه به یک است. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز به نیروی معنوی که همان نیروی خلاقه ایمان است اعتقادی عظیم داشت. هم چنین در جنگ های ناپلئون با وجود انعکاس اراده او در روح افرادش، غالباً به علت کثرت عده و داشتن وسایل جنگ موفقیت می یافت درصورتی که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم در جنگ ها با قوای مساوی یا کمتر، با خصم مبارزه می کرد به طوریکه با یک عرب به وسیله یک عرب، و با دو قریشی، به وسیله دو قریشی می جنگید. پس در نبردهای محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر خلاف جنگ های ناپلئون نمی توان گفت که علت تفوق او بر دشمن، زیادی جنگاوران و مردانش بوده است بلکه اسایس برتری و پیروزی سپاهیان اسلام، مزایای روحی و برتری عقیده و ایمان بود. 3-بناپارت، با اهتمامی که به فرماندهی و اداره ارتش داشت، از تسلط به بنیه مالی و قدرت بازرگانی نیز تا آنجا که دست اقتدارش دراز بود، غافل نمی شد. محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز چنین بود بازرگانی قریش را فلج می ساخت تا از قدرت تجمعات جنگی آن طایفه که بر حذر اسلام تشکیل می شد جلوگیری نماید. 4- ناپلئون اهتمام بسیار در مغلوب کردن قوای دشمن می نمود اما معترض شهرها و قلعه ها نمی گردید مگر در موارد فوری و ضروری. محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز، آن گاه به محاصره قلاع و بلاد دست می زد که محاصره وسیله فوری و اجباری برای مبادرت به نبرد بود، و نیرویی را محاصره می کرد و مورد حمله قرار می داد. به طور کلی می توان گفت: سپاه اسلام هیچ وقت به محاصره شهرها و قلعه ها اقدام نکرد. 5- ناپلئون، تجهیز قوا و طرح حمله را با رای خود انجام می داد. محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز با وجود رجحان رای و برتری فکر، با اصحاب خویش در باب طرق جنگ و وسایل دفاع و سایر خصوصیات آن مشورت می نمود و رای صواب را با حسن قبول می پذیرفت. 6-قبل از ناپلئون هیچ یک از فاتحان بزرگ مانند او به جاسوسی و کسب خبر از روحیه و عده و خطوط و ساز و برگ دشمن اهمیت نداده است. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در این شیوه نیز ضرب المثل بود و به میزان اهمیت این اطلاعات وقوف کامل داشت و پیوسته بر همه خصوصیات دشمن اطلاع می یافت. 7- ناپلئون از زبان و قلم بیم داشت. حال آنکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیش از هرکس می دانست که تبلیغ و دعوت و زبان و قلم در تغییر عقاید و ایجاد میدان های جنگ چه اثرات شگفتی دارد. جنگ های ناپلئون جنگ نظامی و نبرد اسلحه و نفرات بود نه جنگ عقیده و ایمان. به خلاف محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم که جهان را به آیین نوی مژده داد و حیات خویشتن را وقف آن کرد و لایزال به سوی آن هدف اعلی پیش می رفت.
تعداد بازدید ها: 12266