آشنایی
هنگامی که رسوبات و
سنگهای رسوبی را در نقاط مختلف زمین مطالعه میکنیم، در می یابیم که برای مدتهای نسبتا طولانی ،
عمل رسوبگذاری صورت گرفته است و در طول زمانهایی که در مقایسه با زمان رسوبگذاری کوچک است، رسوبات تغییر شکل یافتهاند. در شرایط فصلی ، مراحل مختلف رسوبگذاری و تغییر شکل را میتوان به شکل پدیدههای ناپیوستگی ، پسروی و پیشروی و پدیدههای مشابه آنها مشاهده کرد.
هرگاه وضعیت زمین را در شرایطی که رسوبگذاری بطور مداوم نیز انجام میگرفته دقیقا" مطالعه کنیم، متوجه خواهیم شد که حتی در این مراحل نیز ، زمین کاملا آرام نبوده بلکه پوسته آن بطور تدریجی به سمت بالا یا پایین حرکت میکرده است. اینگونه حرکات را میتوان از قطع رسوبگذاری در یک ناحیه و یا ضخامت فوقالعاده زیاد رسوبات در ناحیه دیگر شناسایی کرد. بنابراین پوسته زمین همواره و تحت تاثیر عوامل تکتونیکی دارای حرکاتی است که در زیر به شرح آنها می پردازیم:
حرکات کوهزایی
حرکات کوهزایی به آن دسته از حرکات پوسته اطلاق میشود که سبب تغییر شکل سریع تودهای عظیم سنگها میشود و مدت زمان تاثیر آن در
مقیاس زمین شناسی ، کوچک و شدت آن زیاد است. اینگونه حرکات سبب ایجاد
گسلهها،
چینها و
کوهها میشود.
حرکات خشکی زایی
حرکات خشکی زایی ، حرکاتی از پوسته زمین و شامل میشود که مدت تاثیر آنها زیاد آنها کم است. از جمله این حرکات ، میتوان پایین رفتن پوسته و تشکیل حوضهها و نیز بالا آوردن قسمتهایی از پوسته نام برد. حرکت خشکی زایی سبب
پیشروی و
پسروی دریاها میشود.
ایزوستازی
بالا آمدن سلسله جبالها و یا پایین رفتن کف حوضهها ، به ترتیب با افزایش یا کاهش ضخامت قشر سیال (قسمت بالایی پوسته زمین) همراه است. از جمله جالبترین نشانههایی که بیان کننده تعادل ایزوستازی است حرکت صعودی قطعه اسکاندنیاوی پس از ذوب یخهای موجود در آن منطقه است. اگر وزنهای روی قطعات شناور یخ قرار دهیم، به پایین میرود و بر عکس ، اگر روی قطعه را بتراشیم، یخ بالا میآید. بنابر همین استدلال ، میتوان گفت که فرسایش باعث بالاتر آمدن سلسله جبالهای مرتفع و نیز ته نشست رسوبات در کف حوضههای رسوبی ، باعث پایین رفتن آنها میشود. اما بایستی توجه داشت که حرکات اصلی کوهها و یا فرو نشست حوضههای را نمیتوان فقط ناشی از ایزوستازی دانست.
ساختمان داخلی زمین
ساختمان زمین بدون در نظر گرفتن
هوا کره و
آب کره از سه قسمت اصلی به نام
پوسته ،
گوشته و
هسته تشکیل شده است. ضخامت پوسته متفاوت است و در نقاط مختلف بین 5 تا 75 کیلومتر در تغییر است. در زیر پوسته ، گوشته قرار دارد و حدفاصل این دو ، ناپیوستگی موهو قرار دارد. گوشته خود از سه قسمت فوقانی ، میانی و تحتانی تشکیل شده است از عمق 2900 کیلومتر به بعد ، که خواص لرزهای سنگها بطور ناگهانی عوض میشود،
هسته قرار دارد. هسته نیز شامل هسته بیرونی مایع و هسته درونی جامد می باشد. از بین سه قسمت
پوسته ،
گوشته و هسته ، پوسته از نظر تکتونیکی اهمیت بیشتر دارد که اینک به شرح آن میپردازیم.
ساختمان پوسته زمین
پوسته از نظر تکتونیکی فوقالعاده مهم و منشا بسیاری از فرآیندهای درونی زمین ، این قسمت است. ساختمان پوسته از زیر قارهها و اقیانوسها متفاوت است. ضخامت پوسته از دشتها 30 تا 40 کیلومتر و در سلسله جبالها 50 تا 60 کیلومتر است و در حقیقت کوهها دارای ریشهاند، یعنی هر چقدر ارتفاع
کوه در سطح زمین زیادتر باشد، عمق ریشه آن نیز زیادتر است. ساختمان پوسته در اقیانوسها از نوع
بازالتی است و ضخامت آن کمتر از پوسته قارهای است. چگالی پوسته اقیانوس بیشتر از پوسته قارهای میباشد، بنابراین به هنگام برخورد این دو
پوسته اقیانوسی به زیر
پوسته قارهای فرو میرود.
توزیع قارهها و اقیانوسها در زمین
بیش از 70 درصد سطح زمین بوسیله اقیانوسها پوشیده شده است و هر یک از سه اقیانوس عمده ( آرام ، اطلس و هند) به تنهایی از وسعت قاره اوراسیا بزرگتر است. اقیانوس آرام همراه با دریاهای مربوط به آن از مجموع خشکیهای زمین وسیعتر و حدود 35.4 درصد سطح کل زمین است. نکته جالب دیگر آنکه توزیع قارهها در تمام سطح زمین یکنواخت نیست و قسمت اعظم آنها در قسمت خاصی از آن متمرکز شده است.
بطوری که اگر قطری از زمین را که اسپانیا و نیوزیلند را به هم وصل میکند در نظر بگیریم، بیش از 81 درصد تمام خشکیهای زمین در نیمکرهای که قطب آن اسپانیا است، قرار میگیرد. 47 درصد نیمکره یاد شده را خشکی و 53 درصد سطح آنرا دریاها تشکیل میدهند. در صورتی که نیمکره مقابل آن (به قطب نیوزیلند) حاوی 11 درصد خشکی و 89 درصد آب است.
ساختمان سطح زمین
یکی دیگر از مسائل مهم تکتونیکی زمین ، وضعیت پستی و بلندیهای سطح زمین و نحوه توزیع آنهاست. گر چه در مورد وضع پستی و بلندی قارهها از زمانهای قدیم اطلاعات در دست بوده است اما اطلاعات مربوط به ناهمواریهای کف اقیانوسها ، در سالهای اخیر تغییراتی پیدا کرده است. بطور کلی میتوان گفت که ارتفاع و عمق اکثر نقاط زمین منطبق بر دو نقطه مشخص است که این دو نقطه به ترتیب دارای ارتفاع 875 و عمق 3729 متر میباشند.
بدین ترتیب ، میتوان گفت قارهها بطور متوسط 4.604 کیلومتر مرتفعتر از کف دریاها هستند. بدیهی است این فاصله ، فقط فاصله متوسط نقاط مرتفع و پست زمین است و فاصله بین قلل کوهها و اعماق اقیانوسها در بسیاری حالات بیش از مقدار است. مثلا اختلاف ارتفاع بین
قله اورست و عمیقترین نقطه
اقیانوس آرام نزدیک به 20 کیلومتر میباشد.
مباحث مرتبط با عنوان