زندهشدن قلب پیامبر:
فاطمه علیهاسلام میفرماید:
پس از نزول آیه « لا تحبوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا »؛ (
رسول خدا را همان طور که دیگران را صدا میکنید (مثلا به اسم کوچک یا بدون احترام)، صدا نکنید) من پدرم را « یا رسول الله » صدا زدم.
اما پدرم فرمود:« فاطمه جان به من بگو «یا ابه» ( پدرجان). این کلمه قلب مرا زنده تر و خدای تعالی را راضیتر میگرداند. »
در آغوش محبت:
رسول خدا گاه فاطمه را میبوسید، گاه او را در آغوش میگرفت، گاه دست محبت به سر و صورت او میکشید و گاه او را از صمیم قلب دعا میکرد و اشک از چشمان زهرا پاک میفرمود. و تا قبل از ازدواج زهرا علیهاسلام، شبها تا صورت مبارک او را نمیبوسید، نمیخوابید.
رسول خدا گاهی سر فاطمه علیهاسلام را میبوسید و به او میفرمود:« پدرم و مادرم فدای تو باد.»
هرگاه فاطمه علیهاسلام نزد رسول خدا میرفت، پیامبر به احترام فاطمه بلند میشد، سر مبارکش را میبوسید و او را در جای خود می نشاند.
کمک:
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد خانه
امیرالمؤمنین علی علیه السلام شد و دید علی و فاطمه علیهماالسلام نشسته و مشغول آسیاب کردناند. رسول خدا پیش رفت و فرمود:« کدام یک از شما خستهترید؟»
امیرالمؤمنین عرض کرد:« فاطمه.»
رسول خدا فرمود:« دخترم برخیز.»
فاطمه علیهاسلام برخاست و رسول خدا به جای او نشست؛ و با امیرالمؤمنین مشغول آسیاب گندم و جو شد.
دلسوزی:
روزی فاطمه علیهاسلام مریض شد. رسول خدا به عیادتش رفت. کنارش نشست و احوالپرسی کرد.
فاطمه عرض کرد:« پدر جان، من یک وعده غذای عالی لذیذ دارم.»
رسول خدا بلند شد و از طاقچهای که در اطاق بود، طبقی آورد که در آن کشمش و نان روغنی و کشک و خوشهای انگور بود. طبق را نزد فاطمه گذاشت و دست مبارکش را به سوی طبق دراز کرد، نام خدای بزرگ را به زبان جاری فرمود و به حاضرین فرمود:« بخورید به نام خدا. »
فاطمه و رسول خدا و امیرالمؤمنین و
حسن و
حسین همگی از آن غذا خوردند. در این میان فقیری پشت در آمد و غذا خواست.
رسول خدا فرمود:« دور شو.»
فاطمه عرض کرد:« یا رسول الله چرا چنین فرمودی؟»
رسول خدا فرمود:« او
شیطان بود و این غذا را
جبرئیل از
بهشت آورده است. شیطان میخواست از نصیب شما بخورد ولی سزاوارش نیست.»
جایگاه فاطمه نزد پیامبر:
زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم زبان وحی است. خدا در قرآن درباره پیامبر میفرماید:ولا ینطق عن الهوی ( از روی خواهش نفس سخن نمیگوید.)
لذا سخنانی که رسول خدا درباره فاطمه بر زبان آورده، همه بر مبنای وحی و به میزان حق است، نه از روی محبت و شیفتگی در غیر راه خدا.
بنابراین باید به آنها دقت کرد:
رسول خدا میفرمود:« فاطمه پاره تن من است، هر کس او را خشنود کند مرا خشنود کرده و هر کس به او بدی کند به من بدی کرده است.»
میفرمود:« فاطمه روشنی چشم و میوه دل من است.»
میفرمود:« فاطمه فرع و شاخه وجود من است. هر چه او را ناراحت کند، مرا ناراحت میکند و هر چه باعث شادی او شود، موجب شادی من میگردد.»
میفرمود:« فاطمه گرامیترین فرد در نزد من است.»
میفرمود:« فاطمه قلب من و روح میان دو پهلوی من است.»
از رسول خدا پرسیدند:« محبوبترین زنان نزد شما کیست؟»
فرمود:« فاطمه.»
منابع:
بحارالانوار، ج 43، صفحات 23 و 24 و 26 و 38 و 54.