رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم علاقه شدیدی به امام حسن علیه السلام داشت و این محبت را اظهار میفرمود. بخشی از این محبت طبیعی است ولی بخشی از آن دلایلی دارد که به پاره ای از این اسرار اشاره میشود:
1- آموزش محبّت کردن به فرزند.
در آن زمان به دلیل عقاید خرافی جاهلی، ابراز محبت بسیار کمرنگ شده بود؛ تا حدی که پدرها دخترانشان را زنده به گور می کردند و پسرانشان را هرگز نمیبوسیدند. به یک نمونه از آن توجه کنید:
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روزی حسن و
حسین را میبوسید. اقرع بن جانس گفت:«یا رسول اللّه، من ده فرزند دارم و هرگز هیچ کدامشان را نبوسیدهام.»
پیامبر به شدت ناراحت شد و فرمود:« کسی که به فرزندانش رحم و محبت نکند، مورد رحمت خدا قرار نمی گیرد. به دلیل رفتار نادرستت خدا عاطفه را از تو گرفته است.»
2- تأکید بر اینکه نوههای دختری هم فرزندان شخص محسوب میشوند، گرچه پدرشان شخص دیگری است؛ و خط بطلان کشیدن بر این عقیده خرافی عرب جاهلی که میگفت:«بنونا بنوا بناءنا و بناتنا بنوهن ابناء الرجال الاباعه» (فرزندان ما فقط نوه های پسری ما هستند، و نوههای دختری حتی اگر پسر باشند، فرزند مردان غریبهاند.)
3- تعیین سلسله امامت و
ولایت و
وصایت پس از
امیرالمؤمنین علی علیه السلام.
4- تأکید بر ضرورت رعایت اجر رسالت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم که همان مودت و محبت خاندانش است و در آیه (قل لااسألکم علیه اجراَ الاالموده فی القربی) به آن تصریح شده است.
مراجعه شود به:
امام حسن علیه السلام در زمان رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم