یکی از مسائلی که در بحث عدل الهی مطرح است مساله مجازات اعمال است در این بحث میخواهیم به انواع مجازاتها بپردازیم و به تفاوت مجازاتها در دنیا و آخرت پیببریم. |
این نوع از مجازات همان کیفرها و مقررات جزائی است که در جوامع بشری بوسیله قانون گذاری الهی و غیر الهی وضع گردیده است که این قوانین جزایی برای تربیت مجرمین و برای برقراری نظم در جامعهها ضروری و لازم است و هیچ چیز دیگری نمیتواند جانشین آن شود چرا که هر اندازه تربیت ، درست و
نظام اجتماعی عادلانه و سالم باشد باز هم افرادی سرکش و طاغی پیدا میشوند که تنها راه جلوگیری از آنها همین مجازاتها و کیفرها است و اشاره و اندرزگویی و سایر وسایل آموزشی و پرورشی نمیتواند همه مردم را تربیت نماید.
اما آیا اینگونه مجازات در
جهان آخرت هم وجود دارد؟ در جواب باید گفت که این نوع از مجازات در جهان آخرت معقول نیست، زیرا نه آخرت جای عمل است تا عقوبت کردن انسان مانع ارتکاب کردار زشت شود و نه خداوند (العیاذ بالله)
حس انتقام جویی دارد که بخواهد برای خالی نمودن عقده دل خود انتقام بگیرد.
به علاوه همه عذابها که مربوط به حقوق مردم نیست تا گفته شود عدل الهی ایجاب میکند که رضای دل مظلومین از راه انتقام از ظالم تحمیل شود بلکه قسمت مهمی از عذابها مربوط است به
شرک ،
ریا ، ترک عبادت خدا و امثال اینها که
حق الله است نه
حق الناس و در اینگونه موارد هیچ یک از دو اثر و خاصیتی که برای مجازاتهای دنیوی هست وجود ندارد.
نوع دیگری از مجازاتها ، کیفرهایی است که رابطه علی و معلولی با جرم دارند این کیفرها را مکافات عمل یا اثر وضعی گناه مینامند. بسیاری از
گناهان اثرات وضی ناگواری در همین جهان برای ارتکاب کننده بوجود میآورد مثلا
شرابخواری علاوه بر اینکه زیانهای اجتماعی ببار میآورد صدمههایی بر روان و جسم شرابخوار وارد میسازد. شرابخواری موجب
اختلال اعصاب و
تصلب شرائن و
ناراحتیهای کبدی میگردد. اینها
اثر ذاتی گناه است و کیفر قانونی نیست تا گفته شود که باید تناسب جرم و مجازات در آن رعایت گردد کارهایی که مربوط به مخلوق خداست، خواه نیکی و خدمت به خلق باشد یا بدی و صدمه به مردم ، غالبا در همین دنیا پاداش و کیفری دارد بیآنکه چیزی از جزای اخروی آنها کاسته گردد.
بدی کردن با
والدین ، در همین جهان کیفر دارد مخصوصا اگر آن بدی کشتن والدین باشد. حتی اگر پدر و مادر انسان فاسق و یا
کافر هم باشند باز هم بدی نسبت به آنها بدون عکس العمل نمیماند. البته نباید چنین بیاندیشیم که هر گاه صدمه و مصیبتی بر یک فرد یا یک گروه وارد شد حتما مکافات اعمال آنهاست زیرا
مصائب این جهان فلسفههای دیگری هم دارد آنچه ما معتقد هستیم این است که در این جهان فی الجمله مکافات عمل هم وجود دارد.
مجازاتهای جهان دیگر ، رابطه تکوینی قویتری با گناهان دارند رابطه عمل و جزا در آخرت نه مانند نوع اول ، قراردادی است و نه مانند نوع دوم از نوع رابطه علی و معلولی است بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است یعنی آنچه که در آخرت به عنوان پاداش یا کیفر به
نیکوکاران و
بدکاران داده میشود تجسم خود اعمال آنهاست.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: ـ«
وَ وجدوا ما عَمِلو حاضراً و لایَطلِمُ ربُّکَ احداً ؛
آنچه را که انجام داده اند حاضر می یابند و پروردگار تو ، به احدی ستم نمی کند.» (کهف _ 49)
همچنین درباره خوردن مال یتیم تعبیر قرآن کریم چنین است : «
اِنَّ الَّذین یالکون اموال الیتامی ظلماً انِّما یالکون فی بُطونِهم ناراً و سَیَطون سعیراً؛
آنان که اموال یتیمان را به ستم میخوردند جز این نیست که در شکم خویش آتش فرو میبرند و بزودی در آتشی افروخته میافتند.» (
سوره نساء _ 10)
یعنی
مال یتیم خوردن عینا آتش خوردن است اما چون در این دنیا هستند نمیفهمند به محض اینکه حجاب بدن کنار رفت و از این جهان بیرون شدند آتش میگیرند و می سوزند.
مجازات آخرت ، تجسم یافتنه عمل است. نعیم و عذاب آنها همین اعمال نیک و بد است که وقتی پرده کنار رود تجسم و تمثل پیدا میکند؛
تلاوت قرآن صورتی زیبا میشود و در کنار انسان قرار میگیرد. غیبت و رنجاندن مردم به صورت خورش سگان جهنم در میآید. به عبارتی اعمال ما یک صورت ملکی دارند که فانی و موقت است و آن همان است که در این جهان به صورت سخن یا عملی دیگر ظاهر میشود و در صورتی وجههای ملکوتی دارد که پس از صدور از ما هرگز فانی نمیشود و از لوازم جدا ناشدنی ماست.
اعمال ما از جهت ملکوتی و چهره غیبی باقی است و روزی ما به آن اعمال خواهیم رسید و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذت بخش است نعیم ما خواهد بود و اگر زشت و کریه است آتش و جحیم ما خواهد بود. در حدیث است که زنی برای مسالهای به حضور
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مشرف شد وی کوتاه قد بود پس از رفتنش
عایشه کوتاه قدی وی را با دست خویش تقلید کرد؛
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به وی فرمودند : خلال کن عایشه گفت مگر چیزی خوردم یا رسول اللّه؟! حضرت فرمود : خلال کن. عایشه خلال کرد و پاره گوشتی از دهانش افتاد. (بهار _جلد 10)
در حقیقت حضرت با تصرف ملکوتی ، واقعیت ملکوتی و اخروی
غیبت را در همین جهان به عایشه نشان داد. قرآن کریم درباره غیبت میفرماید : «
و لا یَغتب بعضُکم بعضاً اَیُحبّ اَحَدکُم لَحم اخیه میتاً فکرهتموهُ ؛
مسلمانان از یکدیکر غیبت نکنند آیا کسی دوست میدارد که گوشت برادر خویش را در وقتی که مرده است بخورد؟ نه ، از این کار تنفر دارید. (
سوره حجرات _ 12)
منابع
- عدل الهی/شهید مرتضی مطهری
همچنین ببینید