انسان دو گونه لذت دارد :
- یک نوع , لذتهائى است که به یکى از حواس انسان تعلق دارد که در اثر برقرارى نوعى ارتباط میان یک عضو از اعضاء با یکى از مواد خارجى حاصل مى شود ، مانند لذتى که چشم از راه دیدن و گوش از راه شنیدن و دهان از راه چشیدن و لامسه از راه تماس مى برد.
- نوع دیگر , لذتهائى است که با عمق روح و وجدان آدمى مربوط است و به هیچ عضو خاص مربوط نیست و تحت تاثیر برقرارى رابطه با یک ماده بیرونى حاصل نمى شود مانند لذتى که انسان از احسان و خدمت , یا از محبوبیت و احترام , و یا از موفقیت خود یا موفقیت فرزند خود مى برد که نه به عضو خاص تعلق دارد و نه تحت تاثیر مستقیم یک عامل مادى خارجى است .
لذات معنوى , از
لذات مادى , هم قویتر است و هم دیرپاتر لذت
عبادت و پرستش خدا براى مردم عارف حق پرست , از اینگونه لذات است .
عابدان عارف که عبادتشان توام با حضور و خضوع و استغراق است بالاترین لذتها را از عبادت مى برند در
زبان دین ازطعم ایمان و حلاوت ایمان یاد شده است .
ایمان حلاوتى دارد فوق همه حلاوتها لذت معنوى آنگاه مضاعف مى شود که کارهائى از قبیل کسب علم , احسان , خدمت , موفقیت و پیروزى , از حس دینى ناشى گردد و براى خدا انجام شود و در قلمرو عبادت قرار گیرد.