مسلم در
کوفه مشغول جمع آوری نیروها و سلاحهای جنگی شد.
ابو ثمامه صائدی چون سلاح های جنگی را خوب میشناخت، مامور خرید سلاح شده بود.
جاسوسان بنی امیه، که از کار
نعمان بن بشیر (حاکم کوفه) ناراضی بودند، در نامه ای به
یزید نوشتند:« اگر کوفه را لازم داری، هر چه زودتر تصمیم مناسبی بگیر.»
یزید،
ابن زیاد را که در آن زمان والی
بصره بود، برای امارت کوفه برگزید.
معاویه ضمن وصیتی به یزید، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی
عراق تعیین کرده بود.
ابن زیاد که در بصره پیام آور
امام حسین علیه السلام را اعدام کرده بود، راهی کوفه شد تا با سختگیری بیرحمانهای که از پدرش به ارث برده برد، شورشیان این شهر را سرکوب کند.
تهدید، مهمترین ابزار برای ابن زیاد و کارآمد ترین وسیله برای سرکوبی مردم عراق بود. او در همان آغاز بزرگان شهر را فراخواند و به آنها گفت:« غریبه ها و کسانی را که یزید فرمان دستگیری آنها را داده است، و نیز
خوارج و کسانی را که در پی ایجاد اختلاف و دودستگی هستند، باید به او معرفی کنند و اسامی آنها را بنویسند، و اگر کسی در این باره مسئولیتش را انجام نداد، مسئولیت اقدامات این افراد، بر عهدهی او خواهد بود و حاکم نیز خونش را حلال خواهد کرد. در آن صورت ریختن خونش و گرفتن مالش مجاز است.»
منابع:
- الفتوح، ج 5، ص 59 و 60.
- تاریخ طبری، ج 4، ص 273.
- همان، ص 265 و 267
- حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص 184.
مراجعه شود به: