منو
 صفحه های تصادفی
نقد تئوری شمول گرایی دینی
نقش چشمها در دریافت کالری
چند دگرگونی
لیدهیلیت
ابن سینا و دانش ستاره شناسی
منشور نیکول
ژنراتورهای الکتریکی
دادخواهی ستمدیدگان از ستمکاران
شفای همسر یکی از یاران
مفردات قرآن
 کاربر Online
539 کاربر online

فتنه ی برادران نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ ایران
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی > عصر دین های جهانی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > مناطق تاریخی > ایران > سلسله ها
(cached)

فتنه ی برادران نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی

برادران نصر؛ یحیی، ابراهیم و منصور که در قهندز بخارا محبوس بودند، به کمک آشپز خویش؛ ابوبکر خباز که مردی ماجراجو بود، ظاهراً به تحریک طرفداران علویان و دیلمیان که در بخارا بودند و تنی چند از عیاران و ناراضیان که مؤلف زین الاخبار از آنان به نام «خصومیان» یاد می‏کند، ایجاد نوعی طغیان عمومی کردند و بدین گونه شورشی سخت بر علیه امیر نصر به وجود آمد.

ابوبکر خباز با برادران نصر، پنهانی برای ایجاد این طغیان تبانی کرده بود و هنگامی که امیر نصر از بخارا خارج شد، صبحگاه یک روز جمعه او دروازه‏بان قهندز را اغفال کرد و با عده‏ای از همدستان خویش به آنجا رفت و امیر زادگان را از زندان بیرون آورد.

عاقبت، کار آنها بالا گرفت و یحیی خود را امیر خراسان خواند و خباز را هم سرهنگ سپاه کرد. در این احوال بخش عمده‏ای از خزانه نصر در بخارا به باد غارت رفت.
نصر که با شنیدن این خبر، آهنگ بخارا کرده ، خباز را در نزدیک جیحون دستگیر و با عذابی سخت به قتل رساند، اما تعقیب یحیی و برادرانش مدت زیادی امیر را در خراسان بین بلخ و نیشابور سرگردان ساخت.

با این وجود با تدبیر وزیر، ابوالفضل بلعمی ، ماجرا خاتمه یافت و غوغا فرو نشست. ماجرای خباز و فتنه برادران نصر که چندین سال موجب دل مشغولی امیر سامانی شد، مجالی بود تا
امیر چغانیان، ابوبکر محمد بن مظفر چغانی آل محتاج، در دفاع از نصر و حمایت او خدمات شایسته‏ای انجام دهد و نصر نیز به دنبال این خدمات، او را امیر و سپهسالار خراسان کند.

ابوبکر چغانی به خاطر حکایت آن نیش عقرب که در حضور امیر تحمل کرد و همچنین جرأت، ادب و مقاومت فوق العاده‏ای که از این بابت از خود نشان داد، مورد توجه و اعتماد خاص امیر واقع شد و خدمات ارزنده‏ای نیز به او کرد.
از جمله با استفاده از اختلاف بین ماکان کاکی و مردآویج زیاری، ماکان را تشویق به التجاء به امیر بخارا کرد و این سردار ماجراجوی دیلم را که غالباً در حدود جرجان و ری برای خراسان مایه تهدید بود به هر نحو ممکنی مدتی به دستگاه امیر نصر جلب نمود «حدود 317 ق / 933 م».

امیر چغانی به وسیله ماکان فتنه الیاس را که بر کرمان غلبه یافته بود، فرو نشاند و ماکان از جانب وی ولایت کرمان یافت «322 ق / 934 م».

تعداد بازدید ها: 6856


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..