دید کلی
پوسته جامد زمین در طی
تاریخ زمین شناسی ثابت نبوده بلکه تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی دائما و در حال تغییر شکل بوده و هست. گاهی در قله کوهی ، فسیلهایی مشاهده میکنیم که این
فسیلها زمانی در اعماق دریا زندگی میکردند. این واقعیت بیانگر این است که نیروهایی سبب شدهاند که تودههای عظیمی که در کف دریاها تشکیل شدهاند، به این صورت تغییر مکان دهند.
از
پیدایش زمین تا کنون دو دسته نیروهای داخلی و خارجی در جهت عکس یکدیگر مشعول فعالیت بودهاند و شکل فعلی زمین نتیجهای از اعمال این دو نیرو میباشد.
نیروهای خارجی سعی در صاف نمودن سطح زمین هستند و نیروهای داخلی بیشتر باعث تشکیل ارتفاعات و پستیها میشوند. نیروهای داخلی سطح زمین را به دو دسته
حرکات خشکیزایی (Epirogenese) و
حرکات کوهزایی (Orogenese) تقسیم مینمایند.
حرکات خشکیزایی (Epirogenese)
حرکات خشکیزایی شامل حرکاتی از پوسته جامد است که در آن قسمتی از پوسته جامد زمین بطور آرام در مدت فوقالعاده طولانی بطور قائم پایین یا بالا میرود. در اثر این حرکات
ساختمانهای زمین شناسی تقریبا ثابت مانده و ساختمانهای جدیدی تولید نمیگردد. بلکه این حرکات موجب تغییرات عمدهای در نواحی رسوبگذاری شده و سواحل دریاها را تغییر میدهد.
وقتی در اثر حرکات خشکیزایی ناحیهای با آهستگی نشست میکند دریا به تدریج در آن پیشرفت نموده و آب دریا نواحی وسیعی از آن را میپوشاند و در نتیجه ناحیه
رسوبگذاری وسعت مییابد. چنین پدیدهای را
پیشروی دریا مینامند. اگر عکس حالت قبلی اتفاق بیافتد و ناحیهای در اثر حرکات خشکیزایی به آهستگی صعود نماید در این ناحیه
دریا به تدریج عقبنشینی میکند. چنین پدیدهای را
پسروی دریا مینامند.
حرکات کوهزایی (Orogenese)
به حرکاتی از پوسته جامد زمین که نواحی نسبتا محدودی را شامل شده ولی در این نواحی در زمان نسبتا کوتاهی شدیدا اثر کرده و ساختمانهای زمین شناسی جدید تولید میکند را حرکات کوهزایی مینامند. این حرکات سبب ایجاد کوهستانها و پیدایش سلسله جبالها میشوند. از طرف دیگر این نیروهای داخلی فعالیتهای دیگری نیز در زمین داشته و باعث بوجود امدن پدیدههای مختلفی از قبیل
آتشفشان (Vulcanismus) ،
چین (Fold) ،
زمین لرزه (Earth quake) ،
گسل (Fault) ،
دگرشیبی (Uncinformity) و بالاخره
درزه و شکاف (Joint) میشود.
زمین لرزه
جابجایی و یا فروریختگی نقطهای از قشر جامد زمین بخصوص در مناطق سست پوسته جامد زمین باعث ارتعاشهایی در سطح زمین میشود که حرکت حاصل از این ارتعاشان باعث بوجود آمدن زمینلرزه میشود. زمینلرزهها را میتوان از فاصله چندین هزار کیلومتری بوسیله
لرزه نگارهای دقیق ثبت کرد.
- عوامل پیدایش زلزله :
از عواملی که باعث پیدایش زمین لرزه میشوند میتوان عوامل ساختمانی و یا تکتونیکی بخصوص ایجاد گسلها ، فورانهای آتشفشانی و یا بطور مصنوعی انفجار بمبهای اتمی را نام برد.
- علت بروز زلزله :
افزایش بیش از حد فشار داخل سنگ گسستگی ایجاد شود میباشد. بدین ترتیب که انرژی مدتها در سنگ ذخیره شده است و در اثر گسستگی بطور ناگهانی آزاد شده و سبب ایجاد امواج زلزله میگردد.
چین عبارت از پیچ و خمهای موجی شکل که در اثر فشارهای جانبی در سنگهای پوسته جامد زمین بوجود میآید. نیروهایی که باعث تشکیل یک چین میشود در مدت زمان بسیار طولانی به سنگ هاوارد میآیند و به همین خاطر باعث تغییر شکل سنگها به صورت پلاستیکی میشوند و از گسیخته شدن سنگها جلوگیری میکنند.
چینها انواع مختلفی دارند که بر حسب شکل میتوان آنها را به سه دسته
تاقدیس ،
ناودیس و
چینهای خوابیده تقسیمبندی کرد. البته چینها را میتوان بر مبناهای دیگری نیز تقسیمبندی کرد مثل
طبقهبندی هندسی و ... .
گسل (Foult)
اگر نیروهای وارد بر طبقات به نحوی وارد شوند که منجر به
شکستگی و جابهجایی توده سنگها شود باعث بوجود آمدن گسلها میشود. در نتیجه گسل عبارت است از شگستگیهایی که در آن طبقات دو طرف شکاف نسبت به هم کم و بیش تغییر مکان داشته باشند. این تغییر مکان ممکن است قائم ، مایل و یا افقی باشد. اگر شیب گسل با شیب طبقات در یک جهت باشد. گسل را همگرا و اگر شیب گسل با شیب طبقات در دو جهت مختلف باشد گسل واگرا میباشد.
بر اساس نوع حرکت سنگهای کمربالا و کمرپایین گسل ، گسلها را به گسلهای نرمال ، معکوس ، رانده یا تر است. --روراند-- یا --اورتراست-- (overthrust) ، افقی ، --هورست-- (Horst) و --گرابن-- (graben) تقسیمبندی میکنند.
اگر در سطح طبقات چینخورده یا فرسایش یافته رسوبات جدیدی گذاشته شود. سطح فرسایشی یا سطحی که رسوبات جدیدتر را از رسوبات قدیمی جدا میکند. سطح ناپیوستگی و این انفصال و جداشدگی در
رسوبگذاری را که در اثر تغییر در وضع ناحیه بوجود آمده است را ناپیوستگی مینامند. طول زمانی که رسوبگذاری انجام نگرفته است متفاوت بوده و در بعضی موارد ممکن است خیلی طولانی بوده و شامل یک یا چند
دوره زمین شناسی باشد. در برخی حالات نیز ممکن است این زمان بسیار کوتاه باشد.
ناپیوستگیها را به چند دسته
ناپیوستگیهای موازی که خود به دو دسته
ناپیوستگی موازی بدون فرسایشی (Para Conformity) و
ناپیوستگی فرسایشی (Disconformity) ،
ناپیوستگی دگرشیبی یا دگرشیبی زاویهای (Angular Unconformity) ، ناپیوستگی غیر هم جنس (آذرین پی) (Non conformity) تقسیم میشوند.
درزهها عبارتند از شکستگی های منظمی در سنگها ، بدون اینکه در امتداد آنها هیچگونه حرکت و جابجایی صورت نگرفته باشد. طول درزهها از چند سانتیمتر تا چندین صد کیلومتر ممکن است تغییر کند ولی عرض آنها معمولا کم بوده و در حدود سانتیمتر میباشد. درزهها غالبا به موازات هم قرار میگیرند و بصورت سری یا دسته ظاهر میشوند که به آن دسته درزه (Joint set) میگویند. در یک سنگ ممکن است این دسته درزها عرضی ، طولی یا مایل بوده و همچنین همدیگر را قطع نمایند. در خیلی از موارد ممکن است درزه تشکیل شده بوسیله یک
کانی ثانوی پر شود.
درزهها را بر حسب وضعیت صفحه آنها و یا بر اساس عوامل تشکیل آنها تقسیم میکنند. در تقسیمبندی درزهها بر اساس وضعیت صفحه ، بسته به وضعیت صفحه درزهها را به انواع قائم ، افقی و یا مایل تقسیم میکنند. در این حالت امتداد و شیب درزهها مهم میباشد. بر اساس عوامل تشکیل درزهها را به 3 نوع دسته
درزههای کششی (tensionJoints) که معمولا عمود بر لایهها بوجود میآیند،
درزههای برشی (Shear Joints) که در اثر نیروهای تشکیل دهنده گسلها بوجود میآیند و
درزههای صفحهای (Sheetjoints) که به موازات سطح خارجی تودههای نفوذی مخصوصا
گرانیت دیده میشوند، تقسیم کرد.
مباحث مرتبط با عنوان