نگرش کلی
کلیه کشورهای در حال جنگ در آرزوی
پیروزی به فعالیتهای جنگی خود ادامه میدهند. اما در پایان یک دوره مشخص بطور قطع همه آنها پیروز نمیشوند و نتیجه جنگ در هر حال از سه حالت زیر خارج نیست.
- پیروزی : پیروزی که نشان دهنده برتری قوای نظامی یکی از طرفین مخاصمه بر دیگری است.
- شکست : شکست که ناشی از تسلیم شدن یکی از طرفین به دیگری است.
- بن بست جنگی : بن بست جنگی یا حالت نه شکست و نه پیروزی که در این حالت هیچ یک از قوای طرفین درگیر در جنگ نمیتواند بر دیگری برتری داشته باشد. ناچار جنگ دچار حالت فرسایشی میشود و به عبارت دیگر وضعیت نه صلح و نه جنگ پدیدار می گردد.
شرایط پیروزی
- وجود رهبری مقتدر :
بدیهی است وجود یک رهبر مقتدر و قوی میتواند اکثر افکار عمومی جامعه را به سمت جنگ و پیروزی در آن هدایت نماید. رهبرانی که قدرت کراهاتی داشته باشند، بطور قطع موفقیت بیشتری در این امر تحصیل خواهند نمود.
- ایدئولوژی مناسب :
همراه با وجود رهبری خردمند و سیاستمدار ، وجود یک ایدئولوژی مناسب که توجیه کننده جنگ بوده و اجبار به پیروزی را تبیین کند، ضروری مینماید.
- برنامه مدون و استراتژی مشخص :
هر دو این مقدمات بدون یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده و یا یک استراتژی مشخص ، جنگ را به پیروزی نمیرساند.
- روحیه نظامی مثبت و قوی :
روحیه نظامی یکی از عوامل اصلی پیروزی است .در بین تعلیمات نظامی ، شرط پیروزی را ، داشتن روحیهای با نشاط و قوی و ایمانی راسخ میدانند.
- نیروی انسانی کافی : یک بسیج همگانی و وسیع میتواند پیروزی را تسریع بخشد.
- ابزار و ادوات نظامی :
یکی از تاکتیکهای پیروزی ، داشتن ابزار و ادوات جنگی برتر از دشمن است. شاید مثال جنگ چالدوران بین نیروی ایرانی و ترکان عثمانی بخوبی مقصود را روشن نماید.
- اقتصادی قوی و شکوفا :
در هر حال نیروی انسانی بسیج شده ، با داشتن امکانات جنگی مناسب میتواند به سرعت دشمن را به زانو در آورد. همه این موارد در صورتی امکانپذیر است که اقتصادی شکوفا و خزاینی پر از امکانات مادی ، وجود حقیقی داشته باشد یا از نظر مادی ، کشور غنی و پر بار باشد.
در روزگاری که
مسلمانان با
دولت ساسانی میجنگیدند،
کشور ایران با همه اغتشاشات و از هم پاشیدگیهایی که داشت از نظر نظامی بسیار نیرومند بود. ایران آن روز در مقایسه با مسلمانان آن روز طرف نسبت نبود. در آن زمان دو قدرت درجه اول بر جهان حکومت میکردند،
ایران و
روم. سایر کشورها یا تحتالحمایه آنها بودند یا باجگزار آنها. ایرانیان آن روز چه از نظر
سرباز ،
اسلحه و وسایل جنگی و چه از نظر آذوقه ، تجهیزات و امکانات دیگر برتری فوقالعادهای نسبت به مسلمانان داشتند.
اعراب مسلمانان حتی با
فنون جنگی آن روز در سطحی که ایرانیان و رومیان آشنا داشتند، آشنا نبودند. اعراب فنون جنگی را بطور کامل نمیدانستند. لهذا احدی در آن زمان نمیتوانست آن شکست عظیم ایران را به دست اعراب مسلمانان پیش بینی نماید. در اینجا ممکن است گفته شود که علت پیروزی مسلمانان شور ایمانی و هدفهای روشن و
ایمان و اعتقاد آنها به رسالت تاریخیشان و اطمینان کامل به پیروزی و بالاخره ایمان و اعتقاد محکم آنان نسبت به
خدا و
روز جزا بود.
همچنین ببینید